وس اندرسون به خاطر فیلمهای عجیب و غریب و خندهدارش مشهور است. از جمله آثار برجسته او میتوان به خانواده اشرافی تننبام، دارجلینگ محدود، آقای فاکس شگفتانگیز و هتل بزرگ بوداپست اشاره کرد. در این مطلب به زندگینامه و داستان موفقیت او میپردازیم و برترین آثار او را بررسی خواهیم کرد. پس همراه این مطلب از بهترین سرگرمی باشید.
نام و نام خانوادگی | وس اندرسون (وسلی ویلز اندرسون) (Wes Anderson) |
حرفه | کارگردان – تهیه کننده – نویسنده |
تاریخ تولد | 1 می 1954 |
کشور محل تولد | آمریکا |
شهر محل تولد | هیوستون تگزاس |
قد | 185 سانتی متر |
همسر | جومان مالوف |
پدر | فیلیپ کامرون |
بیوگرافی وس اندرسون
وس اندرسون یک کارگردان سینمای آمریکایی است. او در آثارش یک گروه بازیگر تکرار شونده از جمله لوک ویلسون، اوون ویلسون، بیل مری و جیسون شوارتزمن حضور دارند.
وی به خاطر فیلمهای عجیب و غریب و کمدی با شخصیتهای معیوب، با پروژههای مختلف از خانواده اشرافی تننبام و زندگی در آب با استیو زیسو گرفته تا قلمرو طلوع ماه و هتل بزرگ بوداپست شناخته شده است.
اندرسون همچنین با انیمیشنهای استاپ موشن آقای فاکس شگفتانگیز و جزیره سگها از موفقیت برخوردار بوده است.
اوایل زندگی
فیلمساز وسلی ویلز “وس” اندرسون در 1 مه 1969 در هیوستون تگزاس به دنیا آمد. پدرش، ملور اندرسون، یک شرکت تبلیغات و روابط عمومی را اداره میکرد. مادر او، تگزاس آن باروز، هم در املاک و مستغلات و هم در حرفه باستانشناسی فعالیت میکرد.
اندرسون با دو برادرش اریک و مل بزرگ شد، اما والدین آنها زمانی که او 8 سالش بود طلاق گرفتند.
اندرسون در حالی که میخواست با از هم پاشیدگی ازدواج والدینش کنار بیاید، اغلب در مدرسه رفتار بدی داشت.
با گذشت زمان، او انرژی خود را از شرارت به کارهای هنری معطوف کرد. اندرسون جوان فیلمهایی را با بازی خود و برادرانش کارگردانی کرد و از آنها با دوربین Super 8mm فیلمبرداری میکرد.
او مشتاقانه مطالعه میکرد، علاقه وافری به رمانها پیدا کرده بود و خود را غرق داستانسرایی میدید.
اندرسون در مدرسه سنت جان در هیوستون تحصیل کرد. او در آنجا به خاطر نمایشهای بزرگ با بازیهای پیچیده معروف شد.
غالباً این تولیدات براساس داستانها، فیلمها و حتی برنامههای تلویزیونی شناخته شده شکل میگرفت. یکی از کارهای او نسخهای با عروسکهای جورابی از آلبوم 1978 کنی راجرز، به نام قمارباز (The Gambler ) بود.
از آستین تا منور
وس اندرسون پس از فارغالتحصیلی از سنت جان در اواخر دهه 1980 در دانشگاه تگزاس در آستین ثبت نام کرد. در آنجا اوون ویلسون را ملاقات کرد، که از آن زمان تقریباً در هر فیلمی که اندرسون ساخته است در نویسندگی مشارکت داشته یا بازیگر بوده است. اندرسون در حال تحصیل در رشته فلسفه و ویلسون در رشته انگلیسی بود و آنها علایق مشترک داشتند.
اندرسون در سال 1996 به وبلاگ AMC گفت كه این دو نفر در حالی كه “یك كلاس نمایشنامهنویسی را با هم میگذرانند با هم روبرو میشوند: “این جایی است كه همه، حدود نه نفر از ما، دور یك میز مینشستیم و درباره نمایشها بحث میكردیم. من همیشه در یک گوشه مینشستم، نه واقعاً پشت میز، و اوون همیشه در گوشهای دیگر، نه واقعاً پشت میز، و ما هرگز کل ترم صحبت نمیکردیم.”
پس از این کلاس، اندرسون به یاد میآورد كه به ویلسون برخورده است، و آنها در سال 2009 به مجله مصاحبه گفتند “ما شروع به صحبت درباره نویسندگان كردیم، اما در مورد فیلمها نیز صحبت کردیم.”
“من میدانستم که میخواهم یک کاری مرتبط با فیلمها انجام دهم. نمیدانم آیا او قبلاً فهمیده بود که این یک گزینه بود.”
این دو سرانجام هم اتاقی شدند، و روی فیلمنامهای برای یک فیلم کامل که آنها منور (Bottle Rocket) نامیدند کار کردند. اندرسون در سال 1991 در رشته فلسفه مدرک بیای خود را دریافت کرد.
فیلمهای اولیه: منور (Bottle Rocket) و راشمور (Rushmore)
در اصل، منور به عنوان یک فیلم جدی با بازی اوون ویلسون و دو برادرش لوک و اندرو برنامهریزی شده بود.
با این حال، مشخص شد که حوزه درام جدی برای آنها نیست. آنها بیشتر روی عناصر طرح کمدی تمرکز کردند و بدین ترتیب فیلمنامه منور به ترکیبی از کمدی، عاشقانه و جنایی تبدیل شد.
از طریق ارتباطات اندرو ویلسون در صنعت فیلمسازی، این گروه توانست بودجهای کم و سهام فیلم را بدست آورد. سرانجام این بودجه تمام شد و فیلم کامل پیشبینی شده باید به یک فیلم کوتاه تبدیل میشد.
فیلم کوتاه حاصل شده یک فیلمساز به نام کیت کارسون را تحت تأثیر قرار داد و او آن را به تهیهکننده پولی پلات نشان داد.
کارسون همچنین اندرسون را وادار به ورود این فیلم در جشنواره فیلم ساندنس کرد. در آنجا با اشتیاق روبرو شد و مورد توجه کارگردان جیمز ال. بروکس، یکی از شرکای مؤسسه پرت قرار گرفت.
بروکس از طریق ارتباطاتش در کلمبیا پیکچرز بودجه بیشتری به فیلم داد که در نهایت به پنج میلیون دلار رسید. این فیلم بلند موفقیت در گیشه را به دست نیاورد اما به طور کلی مورد تحسین منتقدان قرار گرفت.
بهترین فیلمساز از منظر MTV
اندرسون همچنین در جوایز فیلم MTV در سال 1996 برنده بهترین فیلمساز جدید شد.مانند اکثر فیلمهای بعدی اندرسون، در منور یک موسیقی متن ساخته شده توسط مارک مادرزبا، بنیانگذار گروه Devo وجود داشت. وقتی فیلم به صورت ویدئویی منتشر شد، مخاطبان آن بیشتر شدند.
پس از منور، اندرسون و اوون ویلسون کار بر روی فیلم دومشان، راشمور، را آغاز کردند.
داستان حول محور نوجوانی به نام مکس فیشر است که از نظر درسی در مدرسه وضعیت خوبی ندارد اما استاد اجرای برنامههای فوقبرنامه است.
مکس، با بازی جیسون شوارتزمن که در آن زمان ناشناخته بود، در یک مدرسه بسیار شبیه مدرسه سنت جان که اندرسون در آنجا دوره دبیرستان را گذراند تحصیل میکند.
در ارتباط دیگری با زندگی اندرسون، مکس مانند اندرسون نمایشنامههای پیچیدهای را خلق میکند که در مدرسه اجرا میشوند. رئیس دیزنی جو راث با تأمین بودجه پروژه راشمور موافقت کرد و نسخه نهایی فیلم بسیار بیشتر از فیلم منور باعث ایجاد هیاهوی پیش از اکران شد.
انجمن منتقدان نیویورک و لس آنجلس بیل مری را به خاطر بازی در نقش یک تاجر زرنگ که دوستیای بعید با مکس برقرار میکند، بهترین بازیگر نقش مکمل مرد اعلام کرد.
این فیلم انتقادات زیادی را به همراه داشت و مورد تبلیغات گستردهای قرار گرفت. با این حال، این فیلم نتوانست مخاطبان زیادی را به خود جلب کند. اگرچه نامزد شد و جوایز بسیاری از منتقدان را دریافت کرد، اما آکادمی این فیلم را در هیچ دسته اسکار نامزد نکرد.
“خانواده اشرافی تننبام” و “زندگی در آب با استیو زیسو”
موفقیت اصلی، گرچه دور از دسترس نبود. اندرسون با اکران سومین فیلم کامل خود، خانواده اشرافی تننبام ( بار دیگر نوشته شده با همکاری اوون ویلسون)، ترکیبی از توجه منتقدان، گیشه و آکادمی را بدست آورد که تا آن زمان از او اجتناب میکردند.
اندرسون با ستارگانی که شامل جین هکمن، آنجلیکا هیوستون، گوئینت پالترو، دنی گلاور، بیل مری، بن استیلر و لوک و اوون ویلسون که معروفتر بودند، در یک کنفرانس مطبوعاتی در سال 2002 فیلم را اینگونه توصیف کرد: “یک فیلم نیویورکی. درباره یک خانواده از نوابغ و در مورد شکست آنها و نوع رشد خانواده آنها” این فیلم در داخل کشور با فروش بیش از 50 میلیون دلار در گیشه، نامزد اسکار بهترین فیلمنامه شد و تقریباً مورد تحسین همه منتقدان قرار گرفت.
وس اندرسون به دلیل موفقیت فیلم خانواده اشرافی تننبام توانست بودجه بسیار بالاتری را برای فیلم بعدی خود بدست آورد که جمعاً 50 میلیون دلار بود.
با توجه به درخواست زیاد اوون ویلسون به عنوان بازیگر، اندرسون با نوآ بامباک همکاری کرد تا آنچه را که به فیلم زندگی در آب با استیو زیسو تبدیل شد، بنویسد.
داستان در مورد یک اقیانوسشناس و مستندساز حیات وحش مشهور به نام استیو زیسو است. او دارد شهرتش را کم کم از دست میدهد و در حال تعقیب کوسه جگوار دست نیافتنی و احتمالاً خیالی است.
اندرسون بار دیگر بیل مری را برای بازی در این فیلم استخدام کرد، اما این بار به عنوان بازیگر اصلی. وی در این خصوص مصاحبه ای با تلگراف در سال 2002 داشت. او درباره بیل مری اینگونه گفت: ” کسی که به احتمال زیاد از او به عنوان یک نابغه یاد میکنم.”
فیلمبرداری در آب
زندگی در آب با استیو زیسو بزرگترین چالش فیلمبرداری بود که اندرسون با آن مواجه شده بود. وی با شرح جزئیات در مصاحبه با مجله نیویورک، بیان کرد: “شما همه این دزداندریایی را در یک کشتی قرار میدهید، و سپس بازیگران اصلی را در جای خود قرار میدهید، و یک قایق در پشت آنها قرار دارد، بنابراین بیننده میتواند از مقیاسی که ما با آن کار میکنیم چشماندازی بدست آورد، و قایقها به عقب و جلو میروند و تا وقتی همه چیز را تنظیم کنید، خورشید غروب کرده است.”
در اکران 2004، این فیلم با انتقادات مختلفی روبرو شد. حتی مورد انتقاد گروه طرفداران اصلی قرار گرفت که اندرسون از زمان انتشار فیلم منور به خود جلب کرده بود.
همچنین در زمان اکران زندگی در آب با استیو زیسو، بسیاری از منتقدان شروع به یادآوری اهمیت شخصیتهای پدر در فیلمهای اندرسون کردند.
شباهت راشمور و تننبام
راشمور یک جوان به نام مکس را نشان داده بود که قصد دارد با یک تاجر موفق ارتباط برقرار کند. داستان خانواده اشرافی تننبام نیز حول یک پدر که زمانی یک وکیل معروف بوده میگردد که برای دههها ارتباطی با خانوادهاش نداشته است. یک نکته مهم از خط داستانی زندگی در آب با استیو زیسو شخصیتی به نام ند پلیپتون (با بازی اوون ویلسون) است که در تلاش است تا بفهمد آیا زیسو پدر دیرینه گمشده او است یا خیر.
در پاسخ، اندرسون به مجله نیویورک گفت: “سرانجام فهمیدم که این دقیقاً برعکس چیزی است که من واقعاً با آن بزرگ شدهام و برای من چیزی بیگانه در ارتباط با این مسئله وجود دارد. من به سمت شخصیتهای پدری که از مردم عادی در زندگی بسیار بزرگتر هستند جذب میشدم و من به دنبال مربیانیام که چنین هستند بنابراین با آنها ارتباط برقرار میکنم. اما آنها پدر من نیستند. “
“دارجلینگ” و “آقای فاکس”
اندرسون خیلی زود کار روی فیلم دیگری را آغاز کرد. مارتین اسکورسیزی از علاقمندان به او است. او زمانی در مصاحبه با مجله اسکوایر از اندرسون به عنوان “مارتین اسکورسیزی بعدی” نام برده است. اسکورسیزی منور را به عنوان یکی از بهترین فیلمهای دهه 1990 معرفی کرده است. همچنین مارتین دوست خود را به کشف هند در فیلم بعدی خود ترغیب کرد.
درسون این توصیه را قلباً پذیرفت و آن را با آرزوی دیگری ادغام کرد. وی در سال 2007 در محاصبهای با مجله نیویورک گفت: “من دوست دارم داستان این فیلم را با رومن کاپولا و جیسون شوارتزمن بنویسم.”
اندرسون، کاپولا و شوارتزمن
برای تحقق هر دو هدف، اندرسون، کاپولا و شوارتزمن در هند سوار یک قطار شدند. “برای انجام این فیلم، سعی کردیم آن را اجرا کنیم قبل از اینکه ساخته شود.”
نتیجه فیلم دارجلینگ محدود با بازی شوارتزمن، اوون ویلسون و آدرین برودی بود. داستان درباره سه برادر آمریکایی است که یک سال است با هم صحبت نکردهاند. آنها تصمیم میگیرند با هم با قطار به سراسر هند سفر کنند، تا دوباره پیوند برادریشان را مثل گذشته محکم سازند. در مورد این اثر هم ، نظر منتقدین بسیار متفاوت بود.
برای فیلم بعدی، اندرسون به گرایش کودکی خود برای زنده کردن داستانهای مورد علاقه خود بازگشت.
آقای فاکس شگفتانگیز (2009) یک انمیشین استاپ موشن است.ه بر اساس کتابی به همین نام از رولد دال ساخته شده است.
در این انیمیشین بازیگرانی که همیشه در کارهای اندرسون حضور داشتند از جمله بیل مری، اوون ویلسون و شوارتزمن و همچنین جورج کلونی و مریل استریپ به جای شخصیتها صحبت کردهاند.
داستان این انمیشین در مورد یک سری از حیوانات در جنگل است که دور هم جمع شدهاند تا بر علیه یک کشاورز شرور بجنگند.
این فیلم با استقبال منتقدان بسیار گستردهتری نسبت به دارجلینگ محدود روبهرو شد. و به عنوان فیلم دیگری از اندرسون که نامزد جایزه اسکار شده است به فیلم خانواده اشرافی تننبام پیوست.
برنده اسکار برای “هتل بزرگ بوداپست”
پروژههای گروهی با سبک خاص دیگر به صورت قلمرو طلوع ماه (Moonrise Kingdom) در سال 2012 و هتل بزرگ بوداپست که از نظر تجاری موفق است در سال 2014 دنبال شدند که دومی برنده جایزه گلدن گلوب بهترین فیلم موزیکال یا کمدی شد.
هتل بزرگ بوداپست با بازی رالف فاینس، اف. موری آبراهام و تیلدا سوئینتن نامزد 9 جایزه اسکار شد و اندرسون اولین اسکار خود را برای بهترین کارگردانی دریافت کرد.
در این مراسم، این فیلم برای تصویر خیرهکننده شناخته شد و برای چهرهپردازی و آرایش مو، طراحی لباس و طراحی صحنه و همچنین امتیاز اصلی برنده اسکار شد.
اگرچه فیلمهای اندرسون شامل شخصیتهایی میشود كه به گفته او در مصاحبه: “میتوانند وارد فیلم دیگری از فیلمهای من شوند و منطقی خواهد بود”، اما کمدی ناخوشایند و گاه غمانگیز او به طرز چشمگیری بینظیر است.
اندرسون به عنوان فیلمسازی که سالها توانسته زیر نظر استودیوهای بزرگ فیلمهایی با احساس مستقل ایجاد کند، شکوفا شده است.
ساخت انیمیشنی موفق
در مارس 2018، اندرسون با جزیره سگها به حوزه انیمیشن استاپ موشن بازگشت. بر اساس داستان پسر 12 سالهای که به دنبال محافظت از سگهای شهر خود در برابر یک شهردار انتقامجو است. در این فیلم بازیگران معروف همچون برایان کرانستون و همکاران قدیمی او مانند بیل مری حضور داشتند.
جزیره سگ ها با حدود 1.57 میلیون دلار فروش در 27 سالن سینما در شش شهر آمریکای شمالی، بزرگترین افتتاحیه در حرفه این کارگردان بود و در ادامه نامزدی اسکار بهترین فیلم فیلم پویا نمایی را به دست آورد.
رتبهبندی فیلمهای وس اندرسون از بدترین تا بهترین
دارجلینگ محدود (2007)
نوشته شده توسط وس اندرسون، رومن کاپولا و جیسون شوارتزمن. با نقشآفرینی اوون ویلسون، آدرین برودی، جیسون شوارتزمن، آمارا کاران، والاس وولودارسکی، واریس اهلوالیا، عرفان خان، باربت شرودر، کامیلا رادرفورد، بیل مری، آنجلیکا هیوستون، ناتالی پورتمن.
اندرسون با “دارجلینگ محدود” چشمانداز منحصر به فرد خود را به مکان منحصر به فرد هند میرساند.
این فیلم بر روی سه برادر که یک سال است با هم صحبت نکردهاند (اوون ویلسون، آدرین برودی، جیسون شوارتزمن) متمرکز است که یک سال پس از تشییع جنازه پدرشان با قطار به سراسر هند سفر میکنند.
رابرت د. یومان، فیلمبردار، محلی زیبا را به تصویر میکشد، در حالی که طراح صحنه مارک فریدبرگ نوعی قطار مجلل را میسازد که هرکس آرزو دارد روزی سوار شود.
در این میان داستان از صحنهای به صحنه دیگر با تکیه بر جذابیت بازیگرانش به جلو میرود.
“دارجیلینگ” اثری پایینرتبه است، اما در عین حال گرم ، عجیب و غریب و مهیج است. این فیلم یکی از بهترین بازیهای بیل مری را در خود دارد.
جزیره سگها (2018)
نوشته شده توسط وس اندرسون؛ داستان توسط اندرسون، رومن کاپولا، جیسون شوارتزمن، کونیچی نومورا. بازیگران برایان کرانستون، ادوارد نورتون، بیل مری، جف گلدبلوم، کونیچی نومورا، کن واتانابه، گرتا گرویگ، فرانسیس مکدورمند، کورتنی بی. ونس، فیشر استیونس، نیجیرو موراکامی، هاروی کایتل، کویو رانکین، لیو شرایبر، باب بالابان، اسکارلت جوهانسون، تیلدا سوینتن، آکیرا ایتو، آکیرا تاکایاما، اف.موری آبراهام، یوجیرو نودا، ماری ناتسوکی، یوکو اونو، فرانک وود.
بازگشت اندرسون به دنیای انیمیشن استاپ موشن قصیدهای دوست داشتنی برای بهترین دوست انسان است.
در آیندهای نه چندان دور، ژاپن سگها را به خاطر شیوع بیماری آنفلوانزای سگسانان، در یک جزیره قرنطینه کرده است.
گروهی از سگها، چیف (برایان کرانستون)، رکس (ادوارد نورتون)، کینگ (باب بالابان)، باس (بیل مری) و دوک (جف گلدبلوم)، با پسری درمانده (کویو رانکین) مواجه میشوند که به جزیره سفر کرده است تا در میان این سگهای تبعیدی سگ خودش اسپاتس (لیو شرایبر) را پیدا کند. اسپاتس (لیوو شرایبر). نوعی ادای احترام به آکیرا کوروساوا و کارهای تولید شده وی توسط Rankin / Bass. این فیلم نمونه بارز دیگری از اندرسون است که ما را به دنیای سینمایی میبرد که تاکنون ندیدهایم.
زندگی در آب با استیو زیسو (2004)
نوشته شده توسط وس اندرسون و نوآ بامباک. بازیگران بیل مری، اوون ویلسون، کیت بلانشت، آنجلیکا هیوستون، ویلم دفو، جف گلدبلوم، مایکل گمبون، باد کرت، سیمور کاسل.
“زندگی در آب با استیو زیسو” یکی از بهترین و بیهدفترین فیلمهای اندرسون است. بیل مری در نقش استیو زیسو، یک اقیانوسشناس است که برای انتقام از کوسهای افسانهای که دوستش (سیمور کاسل) را کشته است، خدمهای را جمع میکند. (به ژاک کوستو به عنوان یک موادزن فکر کنید و و به این ایده دست خواهید یافت).
خدمه همراه او پسرش (اوون ویلسون)، یک گزارشگر باردار (کیت بلانشت) و یک دریانورد آلمانی تند مزاج (ویلم دفو) هستند. همانند همه فیلمهایش، اندرسون جهانی خیرهکننده از نظر بصری ایجاد میکند که بسیار چشمنواز است. از جمله یک کشتی ساده با دیوار جلویی بریده شده، بنابراین ما میتوانیم رفت و آمد شخصیتها را از اتاقی به اتاق دیگر ببینیم.
با این حال “زندگی در آب با استیو زیسو”، سرگردان و بیهدف احساس میشود چنانکه گویی بهجای ترسیم یک مسیر روایی، این محتواست که بهسادگی با جریان جابهجا میشود. البته هنوز، فیلمهای بهمراتب بدتری نسبت به این ماجراجویی غیرمتعارف وجود دارند که باید در دریا ریخته شوند.
منور (1996)
نوشته شده توسط اوون ویلسون و وس اندرسون. با بازیگرانی چون اوون ویلسون، لوک ویلسون، رابرت ماسگریو، اندرو ویلسون، لومی کاوازوس، جیمز کان.
وس اندرسن در سنین جوانی (۲۷ سالگی) با این داستان خیالی از کلاهبردارن خردهپا، در نهایت پختگی وارد صحنه میشود و به موفقیت دست پیدا میکند.
سه دوست همیشگی، آنتونی (لوک ویلسون)، دیگنان (اوون ویلسون) و باب (رابرت ماسگریو)، یک سرقت احمقانه از یک کتابفروشی را به ترتیب میدهند و پس از آن فرار میکنند.
آنتونی در حالی که در یک متل ارزان مخفی شده بودند، عاشق خدمتکاری به نام اینز (لومی کاوازوس) میشود و دیگنان با یک سارق محلی به نام آقای هنری (جیمز کان) درگیر میشود.
مانند هر فیلم اولی، “منور” خام و صیقلنیافته است اما فراست بصری مختص اندرسون، لحظههای خندهدار و سلیقه کشنده در موسیقی، همه حاضر و آماده هستند.
بخشی از جذابیت آن ناشی از بازی اوون ویلسون در نقش دیگنان است، یک احمق دوستداشتنی با رویاهای بزرگ و نقشههای وحشیانه که به یک نقش اصلی کلاسیک اندرسون تبدیل میشود.
آقای فاکس شگفتانگیز (2009)
نوشته شده توسط وس اندرسون و نوآ بامباک، براساس كتاب رولد دال. با بازی جورج کلونی، مریل استریپ، جیسون شوارتزمن، بیل مری، مایکل گمبون، ویلم دفو، اوون ویلسون.
جای تعجب نیست که سبک بصری دقیق و رنگارنگ اندرسون برای انیمیشن مناسب باشد.
او با آقای فاکس شگفتانگیز از رولد دال نه تنها وسیله مناسبی برای درک نظرات مردم پیدا میکند، بلکه ورودی عالی را به رسانه ایجاد میکند.
جورج کلونی به جای شخصیت آقای فاکس باهوش، زرنگ و خوش لباس بازی صحبت میکند، یک دزد مرغ تبدیل به یک مرد خانواده میشود که در حال مبارزه با سه کشاورز تند و زننده است.
اندرسون از فرایند قدیمی استاپ موشن برای زندگی بخشیدن به این شخصیتهای کارتونی و دنیای آنها استفاده میکند البته با کمک همه ستارههایی که برای صداگذاری حضور پیدا کردهاند (از جمله مریل استریپ در نقش خانم فاکس و جیسون شوارتزمن در نقش پسرشان).
این فیلم نامزد اسکار بهترین انمیشین و بهترین موسیقی شد، که هر دو را به انیمیشن بالا (up) واگذار کرد.
قلمرو طلوع ماه (2012)
نوشته شده توسط وس اندرسون و رومن کاپولا. بازیگران : بروس ویلیس، ادوارد نورتون، بیل مری، فرانسیس مکدورمند ، تیلدا سوئینتن، جیسون شوارتزمن، باب بالابان.
اندرسون علیرغم بیاعتنایی طعنهآمیز و بذلهگویی هجوآمیزش، قلبا یک احساساتگراست و هرگز آن نقطه ضعف مانند”قلمرو طلوع ماه” شاعرانه بیان نشده است.
دو عاشق دوازده ساله (با بازی جرید گیلمان و کارا هیوارد) تصمیم میگیرند که با هم فرار کنند، که ثابت میشود از آنجا که آنها در جزیرهای در نیوانگلند زندگی میکنند این کار بسیار دشوار است.
در همین حال، بزرگسالان سعی میکنند آنها را پیدا کنند قبل از اینکه یک توفان شدید آغاز شود.
“قلمرو طلوع ماه” یک فیلم نادر است که جادوی کودکی را بدون لوس شدن به تصویر میکشد.
در عوض، اندرسون از طریق لنزهای طعنهآمیز مختص خود با مقدار کافی از هوس نوستالژیک، درد رو به رشد دوران نوجوانی را مشاهده میکند. اندرسون و نویسنده رومن کاپولا نامزد اسکار بهترین فیلمنامه شدند و در مقابل کوئنتین تارانتینو (برای فیلم”جنگوی زنجیرگسسته”) شکست خوردند.
هتل بزرگ بوداپست (2014)
نوشته شده توسط وس اندرسون؛ داستان توسط اندرسون و هوگو گینس. بازیگران: رالف فاینس، اف. موری آبراهام، ماتیو آمالریک، آدرین برودی، ویلم دفو، جف گلدبلوم، هاروی کایتل، جود لا، بیل مری، ادوارد نورتون، سیرشا رونان، جیسون شوارتزمن، لیا سِدو، تیلدا سوئینتن، تام ویلکینسون، اوون ویلسون، تونی ریوولوری.
اگر یک مورد وجود داشته باشد که اندرسون به آن مشهور است آن خلق دنیاهایی است که از لحاظ بصری خیرهکننده هستند و مانند آبنبات رنگارنگ. و هیچ یک از آنها به اندازه “هتل بزرگ بوداپست” عالی نیستند.
داستان در سال 1932 اتفاق میافتد، داستان برگوستاو اچ. (با بازی رالف فاینز) متمرکز است، یک مدیر افسانهای در یک هتل بزرگ اروپایی که پس از متهم شدن به قتل، باید با کارکنان خود همکاری کند تا از خود رفع اتهام کند.
علی رغم روکش خوشنما، اتاقهای نقاشیشده و دلقکبازیهای کمدیاش، در مرکز فیلم غم و اندوه وجود دارد، یک نوستالژی اندوهناک برای دورانی قدیمی پر از ظرافت و جذابیت.
اندرسون با “بوداپست” برنده جایزه اسکار شد و نامزدی بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه اصلی را دریافت کرد. گرچه فیلم وی جوایزی برای طراحی صحنه، طراحی لباس، موسیقی و چهرهپردازی و آرایش مو به دست آورد، اما اندرسون هرسه آن جوایز مربوط به خودش را به الخاندرو گونسالس اینیاریتو (برای فیلم بردمن”Birdman”) واگذار کرد.
راشمور (1998)
نوشته شده توسط وس اندرسون و اوون ویلسون. با بازی جیسون شوارتزمن، اولیویا ویلیامز، بیل مری، سیمور کاسل، میسون گمبل.
شخصیتی جز مکس فیشر ( با بازی جیسون شواتزمن)، تا این اندازه شبیه به وس اندرسون وجود ندارد. یک نوجوان بلندپرواز استثنایی که در یک دبیرستان خصوصی درس میخواند و در فعالیتهای فوق برنامه تبحر دارد اما در درسهای اصلیش ضعیف است.
مکس به دنبال جلب توجه سرمایهدار ثروتمند حوزه فولاد (بیل موری) است. او همچنین عاشق یک معلم کلاس اول (اولیویا ویلیامز) میشود. مکس متوجه میشود که این سرمایهدار قدرتمند نیز عاشق این معلم است و برای همین وارد نبرد با او میشود.
این فیلم مملو از جزئیات ریز و غیرمعمول است. (کمپانی تئاتر مکس، The Max Fischer Players، اقتباس تئاتریشان از فیلمهایی نظیر “سرپیکو”). راشمور یک کمدی پیچیده است که با لبههای بدبینانهای اثربخشی شده است و در واقع کلاسیک وس اندرسون محسوب میشود.
خانواده اشرافی تننبام (2001)
نوشته شده توسط وس اندرسون و اوون ویلسون. با بازی دنی گلاور، جین هکمن، آنجلیکا هیوستون، بیل مری، گوئینت پالترو، بن استیلر، لوک ویلسون، اوون ویلسون.
دنیای وس اندرسون یک عمل متعادل ظریف بین پوچی و عمق است. آثار او پر از لحظات به شدت کمدی و حقایق احساسی تلخ است. همهی این لحظات از طریق لنزهایی صریح و دقیق، به نمایش گذاشته شدهاند.
در “خانواده اشرافی تننبام” باریکبینیها، بیقاعدگیها و ویژگیهای عجیبوغریب او گرد هم میآیند تا یک داستان بامزه و بهطرز شگفتانگیزی متاثرکننده از یک خانواده اشرافی فروپاشیده را تعریف کنند.
رویال تننبام (با بازی جین هکمن) و همسرش اثلاین (با بازی آنجلیکا هیوستون)، خانوادهای از اعجوبهها پرورش دادهاند؛ فعال حوزه املاک و مستغلات چاز (بن استیلر)، نمایشنامهنویس مارگو (گوئینت پالترو) و طرفدار تنیس ریچی (لوک ویلسون) كه به بزرگسالی آسیبدیده تبدیل شدهاند. وس اندرسون با هریک از کاراکترهای رنگارنگ خود با مهربانی و همدلی رفتار میکند و غمی را که ناشی از شکست در زندگیشان است (در قیاس با پتانسیلهایشان) مورد بررسی قرار میدهد. خانه تننبام که توسط دیوید واسکو طراحی شده است، یکی از باشکوهترین ساختههای اندرسون است.
کارگردان و اوون ویلسون (که به عنوان دوست دوران کودکی الی کش بازی میکند) نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین فیلمنامه اورجینال میشوند که آن را به جولین فلوز برای فیلم “گاسفورد پارک” واگذار میکنند.
مطالب مرتبط
مطالب اخیر
نقد و بررسی سریال House of the Dragon (خاندان اژدها)
House of the Dragon (خاندان اژدها) یک مجموعه تلویزیونی آمریکایی رو به پخش در ژانر درام فانتزی است که توسط…
بررسی بازی Cult of the Lamb (فرقه بره)
Cult of the Lamb (فرقه بره) یک بازی اکشن ماجراجویی است. و توسط توسعه دهنده مستقل Massive Monster ساخته شده…