ونوم: بگذارید کارنیج بیاید، فیلمی اکشن است که توسط اندی سرکیس کارگردانی شده. این فیلم دنباله فیلم ونوم (Venom) با بازی تام هاردی است. با ادامه این مطلب از بهترین سرگرمی همراه باشید.
نام | ونوم: بگذارید کارنیج بیاید (Venom: Let There Be Carnage) |
تهیهکننده | آوی آراد، کلی مارسل، مت تولماخ، تام هاردی، ایمی پاسکال، هاچ پارکر |
منتشر کننده | سونی پیکچرز |
کارگردان | اندی سرکیس |
نویسنده | کلی مارسل |
آهنگساز | مارکو بلترامی |
فروش | 283 میلیون دلار |
تاریخ انتشار | 14 سپتامبر 2021 |
ژانر | ابرقهرمانی، اکشن، دلهرهآور |
مدت زمان | 97 دقیقه |
یک عاشقانه؟
فیلم سینمایی “ونوم: بگذارید کارنیج بیاید” (Venom: Let There Be Carnage) مشخصههای بسیاری دارد. این اثر یک کمیکبوک بلاکباستر دنبالهدار، یک بودیکمدی (Buddy) ناسازگار و فرصتی است برای بازیهای اغراقآمیز سرافرازانه بازیگران.
فیلم در هسته مرکزی خود، در عمق مزهپرانیهای عجیب و غریب و دندان قروچهها و خیلی چیزهای چسبناک، چیز کاملاً متفاوتی است؛ یک قصه عاشقانه. قصهای عاشقانه اما نه بین ادی براک (تام هاردی) و میشل ویلیام (بهعنوان کسی که فرار کرد) و حتی نه بین ویلینوس کارنیج (وودی هرلسون) و شرِیک دمدمی مزاج (نائومی هریس)، بلکه بیشتر بین “ادی” و همزاد غولپیکر او “ونوم” که در درون او لانه کرده است.
آنها شاید به خود بگویند که از زمان نسخه اورجینال “ونوم” در سال 2018، به یک آرامش و تنشزدایی دشوار رسیدهاند. ممکن است با یکدیگر دچار چالش شوند و درباره اینکه چه کسی واقعاً مسئول و مقصر است با یکدیگر دعوا کنند. اما نهایتاً و بهطرز شگفتآوری، با پی بردن به این درک مشترک که آنها وقتی باهم هستند واقعاً بهتر عمل میکنند، یک ارتباط عاطفی واقعی از خود نشان میدهند.
این مطالب حاوی اسپویل نیست! هاردی و اندی سرکیس پیش از نمایش اخیر فیلم با پیامهای ویدئویی از ما میخواستند که هیچ چیزی از داستان فیلم را فاش نکنیم (که در هرحال ما بهعنوان روزنامهنگار چنین کاری انجام نمیدهیم). با این وجود، شما هم فیلم را تا آخر ببنید، زیرا اتفاقات بسیار شگفتانگیزی اتفاق خواهد افتاد که شما قطعاً دوست دارید آنها را ببینید.
موجودی در درون ما
باتوجه به اینکه داریم درباره فیلمی صحبت میکنیم که در آن یک موجود بیگانهی ناخوشایند در درون یک خبرنگار شجاع زندگی میکند و در قالب غرش هیولای شیطانی با او بگومگو و شوخی میکند، شاید فکر کردن درباره موضوعاتی مانند آسیبپذیری و لطافت، نامعقول به نظر برسد. “ونوم” بهطور دائم درباره اینکه چطور نمیتواند از درون او فرار کند و آدمها را بخورد غرغر میکند و میگوید رژیم غذایی مرغ و شکلات، انرژی کافی را برای او فراهم نمیکند. او غالباً صدای ترسها و ناامنیهای ادی است (ادی از او چنین شکایت میکند: “منو تنها بذار، تو همیشه بهانهگیری میکنی!”). اما او مشوق اصلی ادی هم هست. او را تشویق میکند تا با ویلیامز آنه آشتی کند؛ آنه، کسی که حالا با دکتر دن لوئیس (رید اسکات) نامزد کرده است. او صدایی کوچک در درون همهی ماست.
ونوم، این بار با کارگردانی متفاوت؛ اندی سرکیس
اما حماقت نخستین نقطه قوت فیلم بود، که به نظر میرسد همه افراد درگیر در فیلم آن را درک کردهاند و برای دنبال کردن آن سخت تلاش کردهاند. کاراکتر کارنیج به معنای واقعی کلمه چنین غرش میکند: “بگذارید…کارینج…بیاید!” که در آن لحظه تمام بینندگان فیلم در سراسر جهان باید برای آرامش کمی نوشیدنی بنوشند. سرکیس، که به جای روبن فلچر مسئولیت کارگردانی “ونوم: بگذارید کارنیج بیاید” را برعهده دارد، فیلمی زیبا و سرزنده ساخته است.
این فیلم در مورد پایان جهان نیست (آنطور که در فانتزیهای کمیکبوک اتفاق میافتد)، بلکه بهنوعی مبارزه یک شخص با اهریمن واقعی و خیالی خود است. هاردی علاوه بر اجرای فیزیکی پرشور و هیجان، با بازگشت “کلی مارسل” فیلمنامهنویس به فیلم، در روند داستان نیز اعتباری مییابد. کلی مارسل، کسی که به هرحال آنقدر خردمند بود که برای فیلم “پنجاه طیف خاکستری” طنز ذاتی و ابزورد بسازد. در حالیکه ابزار اسارت و بردگی در اینجا بهنظر گزینه مناسبی میرسد، اما “ونوم” نوع بسیار متفاوتی از رابطه پیچیده و صمیمانه را ارائه میدهد.
تزریقی که هیجان و ترس را به داستان تزریق میکند
این بار ادی این شانس را دارد که با مصاحبه با قاتل محکومشده کلتوس کاسدی (با بازی پرشور و چشمنواز هرلسون)، بار دیگر بر صنعت روزنامهنگاری سانفرانسیسکو فرمانروایی کند (با این تصور عجیب و غریب که مردم واقعاً روزنامه میخوانند و نوشتههای خبرنگاران خاصی را دنبال میکنند). کاسدی قاتل قرار است در زندان ایالتی سنت کوئنتین اعدام شود. اما از آنجا که گزارش گرفتن ادی منجر به تزریقی مرگبار به کلتوس میشود، یک درگیری فیزیکی بین این دو نفر اتفاق میافتد که صحنههایی خونبار را به دنبال دارد –و همچنین انتقال چند قطره مادهی همزیستی.
صحنهی تبدیل شدن کلتوس به کارنیج سرخرنگ (نسخهی بزرگتر، قویتر و مسلحتر ونوم)، تصویری از جنونِ خروش و خشم است. این صحنه همچنین اولین نشانهی آن است که اکشن موجود در این دنبالهی فیلم به اندازهی کمدی آن جذاب نخواهد بود.
شفافیت دوربین ریچاردسون
اما به لطف کار رابرت ریچاردسون (برنده سه اسکار و فیلمبردار همیشگی مارتین اسکورسیزی؛ فیلمهای “کازینو”، “هوانورد” و “Shine a Light”) لااقل شما میتوانید چیزی که اتفاق میافتد را واضحتر از فیلم اورجینال آن ببینید. در اولین نسخه “ونوم” نیز هنر فیلمبرداری یک هنرمند واقعی یعنی متیو لیبتیک را داشتیم، اما بسیاری از آن مجموعه صحنههای غولپیکر در تاریکی و در شب اتفاق میافتادند، بهطوری که اغلب نمیشد تشخیص داد که چه کسی چه کاری را برای کی دارد انجام میدهد. در این فیلم نیز هنوز نقاط مبهم و تاریکی وجود دارد –خصوصاً در طول رویارویی شبانه بیرون از مدرسه کودکان معلول- اما در کل صحنههای اکشن کاملاً واضح و روشن هستند. (ریچاردسون همچنین با توجه به اظهارات جنجالبرانگیز اسکورسیزی درباره اینکه آیا فیلمهای “مارول” جزو حیطهی سینما هستند، انتخابی مسرتبخش است. این مدیر فیلمبرداری ظاهراً فکر میکند این فیلمها جزو سینما هستند.)
عدم واکنش کلتوس به این دگرگونی عظیم در خود
هیچ لحظه یا سکانسی وجود ندارد که در آن کلتوس از تواناییهای تکاندهنده و جدید خود شگفتزده شود، که به نظر نبود چنین صحنهای حس میشود. در عوض، او فوراً لباس کارنیج را مانند یک کتشلوار سفارشی میپوشد، انگار که اصلاً اینچنین زاده شده باشد. و اولین دستور کار او این است که زنی که دوست دارد را از زنجیر تکنولوژی پیشرفته رها کند. این زن فرانسیس بریسون (نائومی هریس) نام دارد که بهخاطر تواناییاش در جیغهای فراصوتی و گوشخراش به “شرِیک” مشهور است.
در یک پیچ و تاب زیرکانه، چنین صداهای بلند و وحشتناکی ونوم و کارنیج را تضعیف میکنند. البته بنا به دلایلی، این دو همزیست (سیمبیوت) میتوانند هنگام نبرد مانند کایجو در توکیو، بر یکدیگر غرش کنند و این کار به آنها آسیبی نمیرساند. شاید این صداها گام یا فرکانس متفاوتی دارند. صرف نظر از این مورد، تجدید دیدار کلتوس با زنی که از کودکی عاشقش بوده –آنگونه که در یک فلشبک متوجه آن میشویم- هرگز به اندازهی پیامدهای رابطهی دائماً در حال تغییرِ ادی با ونوم، جذاب نیست. نکته برجسته فیلم سفر انفرادی ونوم به یک جشن هاووین است. جایی که او مهمترین مهمان جشن است، زیرا همه تصور میکنند که او مجللترین لباس را پوشیده است. یک اجرای فوقالعاده و کوتاهتر نیز در فروشگاه شبانهروزی خانم چن وجود دارد که پگی لو آن را با تایمینگ و تکنیک ماهرانهای بازی کرده است.
کلام پایانی
اما آنچه هردوی آنها (ادی و ونوم) در صحنهها نشان میدهند، لطیفترین و شیرینترین قسمت این همزیستی است و تاثیر غیرمنتظرهای که او بر ذهنها گذاشته است فراتر از صرفاً ادی است. آنها عمیقتر از لحظات باشکوهی که در آن گلولههای بزرگ و چسبناک سیاه و قرمز در هوا به سمت هم پرتاب میکنند، تاثیر میگذارند. اما به ورژن بغل کردنی و گرم و نرم ونوم قانع نشوید. همانطور که تیتراژهای پایانی به ما یادآوری میکنند، همیشه فیلمهای دیگری هم برای تماشا، در فروشگاهها وجود دارند.
دانلود فیلم ونوم: بگذارید کارنیج بیاید
مطالب مرتبط
مطالب اخیر
نقد و بررسی سریال House of the Dragon (خاندان اژدها)
House of the Dragon (خاندان اژدها) یک مجموعه تلویزیونی آمریکایی رو به پخش در ژانر درام فانتزی است که توسط…
بررسی بازی Cult of the Lamb (فرقه بره)
Cult of the Lamb (فرقه بره) یک بازی اکشن ماجراجویی است. و توسط توسعه دهنده مستقل Massive Monster ساخته شده…