جواهرات تراشنخورده فیلمی در ژانر درام میباشد که جاش سفدی و بنی سفدی آن را کارگردانی کردهاند. در این اثر، آدام سندلر در نقشی متفاوت ظاهر شده. با ادامه این مطلب از بهترین سرگرمی همراه باشید.
اطلاعات کلی
نام فیلم | جواهرات تراشنخورده (Uncut Gems) |
کارگردان | جاش سفدی، بنی سفدی |
ژانر | درام، کمدی جنایی |
تاریخ انتشار | 2019 |
بازیگران | آدام سندلر، جولیا فاکس، کوین گارنت، ایدینا منزل |
کشور | United States |
تولیدکننده | Scott Rudin; Eli Bush; Sebastian Bear-McClard |
مدت زمان | 135 دقیقه |
زبان | انگلیسی |
فروش کل | 50 میلیون دلار |
IMDB | 7.4 |
Rotten Tomatoes | 92% |
Metacritic | 91% |
“جواهرات تراشنخورده”، روایتی خاص از اعتیاد به قمار
“هر کاری که انجام میدهم درست پیش نمیرود.”
هوارد، با بازی آدام سندلر در “جواهرات تراشنخورده”، یک دلال الماس است که به دنبال هیجان و ریسک میگردد و به قمار اعتیاد دارد. داستان “جواهرات تراشنخورده” به کارگردانی جاش و بنی سافدی که در طی چند روز اتفاق میافتد، در مسیری باریک بر فراز پرتگاهی حرکت میکند و داستان زندگی هوارد را روایت میکند که در تلاش است با شرطبندیهای جدید و سنگین بدهیهای هنگفت قمار خود را بپردازد. امید دارد که با بردن شرطهای پرخطر و به محض پرداخت تمام بدهیها، پلهایی که از بین برده را دوباره بسازد، اما همه اطرافیان هوارد میدانند که این یک خیال خام است. اعتیاد به قمار در روح او خیلی ریشه دوانده است.
شروع منحصر به فرد فیلم
منطقی است که “جواهرات تراشنخورده” با سکانسی شروع شود که در آن دوربین درون یک عقیق سیاه رنگ قرار میگیرد (که از معادن عقیق Welo در شمال اتیوپی حفر شده است) که سپس به داخل روده بزرگ انسان تبدیل میشود. به طور دقیق، تصویر به روده هوارد و تحت کولونوسکوپی بودن او اشاره دارد. تصاویر روی مانیتور بیمارستان شبیه فضای خارقالعاده ظاهر و درون عقیق، منحنیها و لایههای آن است.
این عقیق به صورت اغراقآمیزی استعاره از درون هوارد است، و نیاز او به آن از پستترین قسمت بدن او میآید. او با «بیماری طلا» یا «بیماری اژدها» زندگی میکند (که به وضوح توسط جی آر آر تالکین در هابیت توصیف شده است)، قدرت هیپنوتیزم جواهراتی که مردان را از ابتدا به جنون میکشاند و به دنبال طلای دزدان دریایی، الدورادو، جام مقدس، در ماجراجویی های استعماری محکوم به فنا غرق میکند. عقیق سیاه هوارد مانند همان جواهری است که مدتهاست به دنبال آن بوده است و اثری جادویی را بر همه کسانی که به آن نگاه کنند انتقال میدهد. البته قدرت آن تقریباً نمادین است.
داستان فیلم از کجا شروع میشود؟

“جواهرات تراشنخورده” که توسط برادران سفدی (Josh Safdie, Benny Safdie) و همکار همیشگی آنها یعنی رونالد برونشتاین نوشته شده است، شما را در دنیای ناخوشایند هوارد غرق میکند. جواهرفروشی هوارد در نیویورک، فضایی کوچک و شلوغ با حال و هوایی عجیب است. ورودی دومرحلهای به فروشگاه او، یک حائل بین هوارد و جهان اطراف است و باعث شده تا (حداکثر) 10 ثانیه زمان ببرد تا به افرادی که منتظرش هستند برسد . دستیار او دمانی (لاکیث استنفیلد) مشتریانی را که ممکن است به اقلام پر زرق و برق موجود در جواهرفروشی هوارد علاقهمند باشند را به دام میاندازد و تا میتواند اجناس را به آنها قالب میکند!
آخرین ستاره فیلم، کوین گارنت، (ستاره فیلم بوستون سلتیکس با بازی در نقش خودش) است و اولین بار او را در جایی از فیلم میبینیم که هوارد از کولونوسکوپی به فروشگاه برمیگردد، و او در فروشگاه حاضر و منتظر است. هوارد نمیتواند در مقابل نشان دادن آخرین خرید خود به گارنت مقاومت کند: عقیقی که به تازگی از اتیوپی آمده است، که هوارد قصد دارد آن را در اواخر هفته (با قیمت بسیار بالا) به حراج بگذارد. او به گارنت میگوید که چگونه با یهودیان اهل اتیوپی که عقیقها را حفر میکنند، ارتباط دارد و ابراز احساس و اشتیاق او نسبت به این مسئله آنقدر پرشور است که گارنت را جذب میکند. گارنت میپرسد که آیا میتواند عقیق را برای خوششانسی در فینالهای کنفرانس شرق قرض بگیرد، و هوارد هم این درخواست گارنت را قبول میکند.
مشکلات متعدد و انتخابهای اشتباه هوارد جریان فیلم را میسازند
قبول درخواست گارنت توسط هوارد اولین انتخاب از بسیاری از میان تمام کارهای وحشتناک و پرریسکی است که او در 135 دقیقه آینده انجام میدهد. او آنقدر پول بدهکار است که طلبکاران شرور دنبالش میآیند و در دفتر کارش حاضر میشوند. این افراد به دنبال ایجاد راهی برای تجارت هستند. علاوه بر این، مشکلات خانوادگی هم گریبانگیر او هستند؛ همسر هوارد (آدینا منزل) از او متنفر است و دخترش به سختی او را تحمل میکند و معشوقه جوانی (جولیا فاکس) هم دارد که در آپارتمانی که هوارد برای او اجاره کرده زندگی میکند. اما هوارد مجبور است همیشه در حال حرکت و فرار باشد و نمیتواند در جایی سکونت طولانیمدت داشته باشد؛ قمار و بدهیهای آن روی تمام زندگی او سایه انداختهاند.
این فیلم هشداری در رابطه با خطرات قمار نیست!
استرس، هراس و ترس چیزی است که در مورد اعتیاد وجود دارد، چیزی که در “جواهرات تراشنخورده” عمیقا قابل درک و لمس است. استرس و اضطرابی که هوارد تجربه میکند، برای مخاطب فیلم کاملا ملموس است و گویی هراس با روح هوارد آمیخته شده است. معشوقه او نیز از نوعی “بیماری طلا” رنج میبرد و به نوعی این مسئله پیوند اصلی آنهاست. در واقع باید بگوییم که این فیلم اصلا یک داستان هشداردهنده در رابطه با خطرات قمار نیست؛ بیشتر شبیه به نوعی بازی میان واقعیت و خیال است که باعث شده تا مخاطب با لایههای اصلی و درونی شخصیت هوارد و تجربههای او همراه و هماهنگ شود.
چهرهای نوین از نیویورک با خلاقیت برادران سفدی
برادران سفدی شهر نیویورک را به گونهای به نمایش میگذارند که از زمان فیلمهای دهه 70 دیده نشده است. شهر به قدری تمیز و نجیب شده و یکسان شده است که ممکن است به راحتی فراموش شود که مشکلات زیادی در سطح خیابان وجود دارند. این همه هرج و مرج، گم شده و به حاشیه رفته و انگار تنها اتفاقی که در این شهر میافتد مربوط به داستان فیلم است. اثر Heaven Knows What این دو برادر رویکردی مستندگونه داشت، اما اثر بعدی آنها یعنی Good Time یک مسابقه هیجانانگیز بود که گستردگی آن به سطح پنج منطقه میرسید.
سفدیها اندکی عصبی، طناز، و به دنبال کارهای سخت، دردسر و زحمت هستند. شخصیتهای آنها به دنبال راحتی نمیروند، و با این حال در هر لحظه تلاش میکنند تا فرار کنند، سر و صدا کنند، راهشان را پیدا کنند، درباره مسائل مختلف صحبت کنند و آنچه را که نیاز دارند، به دست آورند. داریوش خنجی (Darius Khondji)، فیلمبردار باسابقه (یک همکار جدید بعد از همکاری همیشگی سفدیها با شان پرایس ویلیامز)، درخشش بیمارگونه داستان فیلم در این دنیا را با رنگ سبز نورپردازی داخلی، زرق و برق برخی از فضاهای داخلی در کنار نامرغوبی بسیاری از موارد موجود، به نمایش میگذارد.
بازی فوقالعاده آدام سندلر
در گفتگوی اخیر بین آدام سندلر و برد پیت برای سریال بازیگران در Variety، پیت ذکر کرد که اگرچه هوارد همه این انتخابهای بد و پرریسک را در “جواهرات تراشنخورده” انجام میدهد، اما چیزی باعث میشود که شما تا پایان داستان نگران هوارد باشید. این ادعای پیت است که این به دلیل «خونگرم بودن سندلر» است، چیزی که شما همیشه و فارغ از هرچیزی آن را احساس میکنید. اما من فکر میکنم دلیلی برای آن وجود دارد. وقتی سندلر بازی خوبی ارائه میدهد، میبینیم که مردم از چنین اجرایی شگفتزده میشوند. اما جای تعجب ندارد.
بدون شک وقتی فیلمنامه خوبی به او داده میشود، مانند «عشق مستانه پانچ» (Punch Drunk Love) پل توماس اندرسون، یا «داستانهای مایروویتز» (The Meyerowitz Stories) نوآ بامباخ (اگر بخواهیم که فقط چند مورد را نام ببریم)، بازی فوقالعادهای را از سندلر شاهد خواهیم بود. پشت شوخطبعی ظاهری او مملو از درد و خشم است، که او میتواند از هر دوی این احساسات استفاده کند. در این فیلم و با عنوان هوارد، با گریم و استایل خاصش، پرترهای از مردی است که در حاشیه زندگی میکند. او هرگز از حرف زدن دست نمیکشد. او هرگز تلاش، مکر، فریاد زدن و هیاهو را رها نمیکند. در چشمان او درخشش خاصی از موفقیت دیده میشود.
جواهرات تراشنخورده، عذابآور اما هیجانانگیز
“خودفریبی و توهم” یک اصطلاح زائد است. همه هذیانها از تمایل به دستیابی به یک فانتزی که شانسی برای رسیدن به آن وجود ندارد و یک راه دور سرچشمه میگیرند. در یک توهم، مغز شما مانند یک زندان است و شما نگهبان زندان خود هستید و افکار مجاز را زیر نظر دارید. هذیان، اعتیاد را تغذیه میکند، و اعتیاد به توهمات دائمی نیاز دارد. “جواهرات تراشنخورده” این حلقه دائمی را مانند یک لوپ نشان میدهد که در فیلمهای اخیر هیچ فیلم دیگری به این گستردگی به چنین موضوعی نپرداخته است. تماشای این فیلم، عذابآور و در عین حال هیجانانگیز است.
دانلود فیلم جواهرات تراشنخورده
مطالب مرتبط
مطالب اخیر
نقد و بررسی سریال House of the Dragon (خاندان اژدها)
House of the Dragon (خاندان اژدها) یک مجموعه تلویزیونی آمریکایی رو به پخش در ژانر درام فانتزی است که توسط…
بررسی بازی Cult of the Lamb (فرقه بره)
Cult of the Lamb (فرقه بره) یک بازی اکشن ماجراجویی است. و توسط توسعه دهنده مستقل Massive Monster ساخته شده…