Trending News

پست وبلاگ

نقد و بررسی فیلم خانه‌ای که جک ساخت (The House that Jack Built) + دانلود
خانه‌ای که جک ساخت
فیلم

نقد و بررسی فیلم خانه‌ای که جک ساخت (The House that Jack Built) + دانلود 

خانه‌ای که جک ساخت فیلمی سینمایی در ژانر وحشت است که لارس فون تریه کارگردانی و نویسندگی آن را بر عهده داشته. با ادامه این مطلب از بهترین سرگرمی همراه باشید.

اطلاعات کلی

نام خانه‌ای که جک ساخت (The House that Jack Built )
تهیه‌کننده لوئیس ولش، جوناس بگر، پیون برنشت، پیتر آلاباجنسن، ماریان اسلات
منتشر کننده تراست‌نوردیسک، آی‌اف‌سی فیلمز (آمریکا)
کارگردان لارس فون تریه
نویسنده لارس فون تریه
آهنگساز ویکتور رییس
فروش 5.6 میلیون دلار
تاریخ انتشار 14 می 2018 (کن)
ژانر وحشت روانشناختی
مدت زمان 155 دقیقه

اکران فیلم با محدودیت سنی

آیا یک فیلم می‌تواند هم مشمئزکننده و هم دلربا باشد؟ لارس فون تریه، بچه تخس سینما، با یکی از چالش‌برانگیزترین و مقابله‌جویانه‌ترین فیلم‌های خود در آثارش که دقیقاً به محافظه‌کار نبودن‌ شهرت دارند، به عرصه بازگشته است. “خانه‌ای که جک ساخت” با واکنش‌های دوگانه‌ از سوی مخاطبان جشنواره کن روبرو شد. فیلم هم تشویق‌های ایستاده مخاطبان را درپی داشت و هم بیرون رفتن‌ تماشاگران از سالن حین پخش فیلم را. فیلم سرانجام با اکران محدود و یک نسخه تقریباً ویرایش‌شده ویژه محدویت سنی، برای آمریکایی‌ها در دسترس قرار گرفته است.

چشم‌انداز خاص فون تریه

خانه‌ای که جک ساخت

نگران نباشید. “قدرت” چشم‌انداز فون تریه به حدی است که حتی باور اینکه این نسخه از آثارش هم مشمول محدودیت سنی تماشاگر شده، دشوار است (که این سوال را به ذهن متبادر می‌کند که “اصلاً چرا به خود زحمت نسخه محدودیت سنی آن را داده‌اند؟”). خب، این چشم‌انداز چیست؟ این همان چشم‌اندازی است که هنر را با قتل مقایسه می‌کند، در حالیکه کارگردان خطوط مستقیمی میان خلق هنر و گرفتن جان (قتل) ترسیم می‌کند.

در این فیلم فون تریه در حال کشمکش با ادعاهای زن‌ستیزی و مردم‌گریزی است که در تمام آثارش آن را دنبال کرده‌ است، اما نه به شیوه‌ای که شما انتظار دارید. در هر حال، او به هر دو این خصوصیات گرایش دارد و شما را به چالش می‌کشد تا به ژرفنا و عمق بنگرید، همزمان که جنبه تاریک وجودش را مورد بازپرسی قرار می‌دهد و خود را به دنیای تبهکاران و اموات تبعید می‌کند.

سرگذشت یک قاتل سریالی اما با پرداختی متفاوت

جک (مت دیلون) یک قاتل سریالی “غیرعادی و حیرت‌آور” است. او ده‌ها نفر را به قتل رسانده و در راه رفتن به جهنم واقعی است. آن هم به‌همراه مردی که خود را ورج (برونو گانتس) می‌نامد و از روی ویرجیلِ دانته الگوبرداری شده است. در حالیکه به‌طرزی سفرگونه از چرخه‌های مختلف جهنم عبور می‌کنند، جک پنج مورد از وحشیانه‌ترین جنایت‌های خود را شرح می‌دهد. و ما شاهد تکامل یک آدم دیوانه هستیم.

اولین “رویداد” هنگامی اتفاق می‌افتد که او زنی (اوما تورمن) که کنار جاده لاستیک ماشین‌اش پنچر شده را سوار می‌کند. این زن، که نامش فاش نمی‌شود، مدام جک را سرزنش می‌کند. علناً به او می‌گوید آیا تو یک قاتل سریالی هستی، اما اساساً او را ضعیف‌تر از آن می‌داند که یک قاتل سریالی باشد. جک که دیگر کاسه صبرش لبریز شده، جک بالابر ماشین را به صورت زن می‌کوبد. متوجه شدید؟!؟! یک ضربه با جک از طرف جک! میزان تاب‌آوری شما در برابر دیدن این نوع از سکانس فرا طنز، تا حدود زیادی تعیین‌کننده واکنش شما نسبت به فیلم “خانه‌ای که جک ساخت” است.

جنایت‌های جک به‌طرز دیوانه‌واری خشونت‌آمیزتر و شرم‌آورتر می‌شوند و فون تریه در این باره هیچ مانع و محدودیتی برای خود نمی‌بیند. جک زنی را در اتاق نشیمن خانه‌اش به قتل می‌رساند، خانواده‌ای را در جریان یک سفرِ به‌قصد شکار با اسلحه هدف گلوله قرار می‌دهد و در دشوارترین و گمراه‌کننده‌ترین سکانس‌ فیلم، سینه‌های زنی را که به‌صورت کلامی مورد سرزنش قرار می‌داده و به او لقب “ساده (سیمپل)” (رایلی کیئو) داده است، می‌برد. جک به زن می‌گوید که می‌خواهد چنین کاری با او بکند. در واقع، او دائماً در حال جلب توجهات به سمت جنایت‌هایش است، خواه به‌وسیله آن مکانیکی باشد که او را با اولین قربانی خود دیده یا آن مردی باشد که از روی ایوان خانه‌ی دومین قربانی‌اش برایش دست تکان می‌دهد.

تمثیلی از ترامپ؟

فون تریه ادعا کرده است که در اعمال “جک” تمثیلی از ترامپ‌ وجود دارد. احتمالاً این مورد تا حدودی در میزان بی‌شرمی و گستاخی جک در ارتکاب قتل‌ها به چشم می‌خورد. او در جایی تقریباً اصرار دارد که دستگیر شود، اما به‌نظر می‌رسد کسی آنقدرها به انجام این کار هم اهمیت نمی‌دهد.

اما در عین حال، علی‌رغم اظهارات مبنی بر اینکه شخصیت جک را به‌مثابه تمثیلی از ترامپ ببینیم، او بیشتر با خود فون تریه شباهت‌هایی دارد. او نه تنها قتل‌های پیچیده‌ی خود را به‌عنوان آثار هنری در نظر می‌گیرد، بلکه پیکرها را پس از قتل در یک تابلونمای به‌شدت بیمارگونه می‌چیند. جک اجساد را در یک سردخانه بسیار بزرگ نگه می‌دارد و از جابجا کردن آن‌ها در همان مکان لذت می‌برد، درست مانند کارگردانی که بازیگران را در یک قاب حرکت می‌دهد.

قاتل سریالی با اختلال وسواس اجباری

جک اختلالی شبیه وسواس اجباری دارد؛ خصلت دیگری که احتمالاً با مرد سازنده‌ی فیلم “پنج مانع (The Five Obstructions)” (که در آن یک کارگردان باید از قواعد خاصی پیروی کند، درست مانند یک قاتل سریالی که تمام و کمال انجام دادن جنایت‌هایش برایش یک ضرورت است) دارای اشتراک است. همچنین، فون تریه به زن‌ستیزی در داخل و بیرون از قاب متهم شده است. بنابراین جای تعجب نیست که قربانیان جک عمدتاً زنان ساده و بی‌گناه هستند، اگرچه گاهی اوقات تماشا کردن قتل‌ها دشوار است.

پارودی فون تریه یا سرزنش مخاطب؟

این چیزها قرار است به چه نتیجه‌ای منجر شود؟ بیست دقیقه خیره‌کننده پایانی فیلم، برخی از ویژگی‌های برجسته بصری فون تریه را به نمایش می‌گذارد، اما برای رسیدن به آن لحظات باید زجر و شکنجه‌ی “سیمپل” و شلیک به بچه‌ها را ببینید و پشت سر بگذارید. آیا فون تریه مانند میشائیل هانکه دارد مخاطب را سخت مورد انتقاد قرار می‌دهد؟ یا اینکه تقریباً دارد پارودی‌ای (تقلیدی، نقیضه) از خودش ارائه می‌دهد تا مردم را آزار دهد؟

مرز باریکی میان هنر و تحریک‌کنندگی وجود دارد که از بهترین بخش‌های “خانه‌ای که جک ساخت” این است که ظاهراً در حال مورد بازرسی قرار دادن این مرز است. آیا این کار هنر است؟ یا شرم‌آور و خبیثانه است؟ آیا می‌تواند هر دو این‌ها باشد؟

پس “خانه‌ای که جک ساخت” یک اثر تحریک‌کننده توخالی است یا تفسیری است به‌هم‌فشرده؟ صادقانه بگویم هنوز در پاسخ به این مورد مطمئن نیستم. فیلم به‌طرز غیرقابل‌انکاری بیش از حد طولانی است (153 دقیقه) و غالباً بارها و بارها حول نقاطی یکسان می‌چرخد، به طوری که حس کرختی به‌دست می‌دهد. اما در اینجا نکته پیچیده‌تری وجود دارد که فکر می‌کنم منتقدان فیلم مایلند آن را بدانند.

خشونت و درد؛ عشق و لذت

از صحبت‌های من برداشت بد نکنید، من درک می‌کنم که شاید مایل نباشید در درون لحظات دلهره‌آور این فیلم کاوش کنید و یا اینکه تصور می‌کنید در زیرمتن فیلم چیز خاصی وجود ندارد، خصوصاً باتوجه به سابقه حرفه‌ای فون تریه در مردم‌گریزی شوخ‌طبعانه. اما فون تریه برای من به‌مثابه معمایی جذاب باقی می‌ماند –کارگردانی که خشونت و درد را در همان طیف هنری، به‌عنوان عشق و لذت می‌بیند.

عده‌ای ممکن است “خانه‌ای که جک ساخت” را ببینند و بگویند این فیلم فاقد همدلی‌ای است که اغلب از هنرمندان‌مان انتظارش را داریم. اما من فکر می‌کنم فون تریه با این برداشت مخالف است و بر این عقیده است که همدلی نیازمند درک تمام جنبه‌های وضعیت انسان است و نه صرفاً جنبه خوب وضعیت‌اش.

سخن پایانی

آیا این موضوع باعث حرکت به‌سوی سینمای سرگرم‌کننده یا حتی به‌لحاظ محتوایی جذاب می‌شود؟ نه همیشه. اگر چیزی در مورد “خانه‌ای که جک ساخت” مرا ناامید کرده باشد این است که این فیلم نسبت به بهترین آثار سال‌های اخیرش (فیلم “Melancholia” و “Nymphomaniac”) حس تمرکز کمتری به مخاطب می‌دهد.

بعضی از مکالمات طولانی فیلم درباره هنر، صحبت‌های آشغال خودشیفته‌واری هستند که می‌توانند هرکس را از کلاس درس دانشگاه اخراج کنند. نهایتاً، این حرف‌ها، بیشتر فریادی ناسازگارانه در پوچی و خلا هستند تا شروع کننده‌ی یک گفتگو. بیش از هرچیز، فون تریه مانند قاتل سریالی‌ که عملاً جنایت‌های خود را به پلیس می‌گوید، فقط می‌خواهد شما به او توجه کنید. تا زمانیکه او را می‌بینید و به او توجه می‌کنید، واقعاً برایش اهمیتی ندارد که شما جذب فیلم شده‌اید یا نه. این شما هستید که باید تصمیم بگیرید که آیا اثر او ارزش تماشا کردن دارد.

دانلود فیلم خانه‌ای که جک ساخت

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

بخش های ضروری علامت گذاری شده اند *