شیروباکو (Shirobako) انیمهای سینمایی است که بر اساس سریالی با همین ساخته شده است. این فیلم را سوتومو میزوشیما کارگردانی کرده است. با ادامه این مطلب از بهترین سرگرمی همراه باشید.
اطلاعات کلی
نام | شیروباکو (Shirobako) |
تهیه کننده | هیروکی آئوکی |
منتشر کننده | P.A.Works |
کارگردان | سوتومو میزوشیما |
نویسنده | میچیکو یوکوته |
آهنگساز | شیرو هاماگوچی |
تاریخ انتشار | 92 فوریه 2020 |
ژانر | کمدی – درام |
خلاصه داستان
در آخرین سال دبیرستان، علاقه مندان به صنعت انیمه، آئویی میاموری، اما یاسوهارا، شیزوکا ساکاکی، میسا تودو، میدوری ایمای، یک فیلم انیمیشنی کوتاه به نام هفت خدای خوش شانس را میسازند. آنها تصمیم میگیرند در ادامه وارد این حرفه شده و رویای خود را به واقعیت تبدیل کنند.
چندین سال بعد، همه آنها را میبینیم که در حوزههای مربوط به انیمه کار میکنند. اما هیچ کدام به هدف خود نزدیک نیستند. اما یک انیماتور کلیدی است. میسا گرافیک رایانهای برای بازی های ویدیویی انجام میدهد. میدوری یک محقق است که آرزو دارد فیلم نامه نویس شود.
شیزوکو به طور نیمه وقت کار میکند و در صنعت صداگذاری فیلمها هم فعالیت دارد. آئویی به عنوان دستیار تولید در موساشینو، که استودیویی شناخته نشده است. و سالهاست که هیچ فیلم موفقی تولید نکرده مشغول به کار است. تلاش دسته جمعی این گروه دخترانه برای دستیابی به رویاهایشان، رویکرد اصلی این انیمه موفق است.
بررسی انیمه شیروباکو
در حال حاضر از هیچ کس پنهان نیست که کار به عنوان انیماتور در ژاپن به معنای داشتن شغلی نه چندان فوق العاده است. افرادی که امکان استفاده از انیمه را برای ما فراهم میکنند به اندازه ناچیزی حقوق میگیرند. این اتفاق وقتی عیان تر است که آنان را با انیماتورهای طرف دیگر اقیانوس آرام مقایسه کنیم
. این افراد در محیطی کار میکنند که از همه نظر پر فشار و پر از استرس است. این طور که من فهمیدهام جامعه بزرگ ژاپن عملا برای تلاشهای این افراد احترامی قائل نیست. لعنت! یکی از تاریکترین و وحشتناکترین قسمتهای مجموعه انیمه معروف ” عامل پارانویا “، مخاطب را در یک استودیوی ساخت انیمه قرار میدهد. در این قسمت ساتوشی کن، از تولید انیمیشن به عنوان پس زمینهای برای کاوش در موضوع اضطراب انسانی در یک ترکیب عجیب و غریب استفاده میکند.
چه انیمه را دوست داشته باشیم و چه دوست نداشته باشیم، چه آن را راحت تماشا کنیم یا فداکارانه به تماشای آن بنشینیم و چه از نظر ارزشهای تولیدی در آن نقص پیدا کنیم یا نه، فراموش کردن این که در نهایت انیمه از چه ساخته شده است موضوعی بسیار ناراحت کننده است. انیمه اثری است که محصول انرژی و زحمت تمام افرادی که آن را مینویسند، طراحی میکنند، صداگذاری و ویرایش میکنند.
مانند بسیاری از طرفداران انیمه و به خصوص بازبینی کنندگان انیمه، من هم در طول سالها به دلیل فراموش کردن این موضوع باید از خودم انتقاد کنم. به همین دلیل است وقتی در سال 2014 مجموعه شیروباکو را تماشا کردم چیزی فراتر از یک انیمه عادی برایم بود.
اثری دلنشین
این مجموعه از بهترین انیمههایی است که در رابطه با صنعت خاص خود ساخته شده است. مشاهده این انیمه به گمان من چیزی ضروری است. زیرا این نمایش در واقع به مانند وصیت نامه افرادی است که اگرچه اغلب به صورت انتزاعی، ولی وجود انیمه و سایتهایی مثل این را برای ما امکان پذیر میکنند.
در اصل ابتدا برای تماشای شیروباکو مردد بودم، زیرا تریلر تبلیغاتی آن به چیزی شبیه به K-On اشاره داشت! برای انیماتورها و افرادی چون من، تماشای نمایشی که موضوع اصلی آن دیوانههای دبیرستانی است، نسبت به امور واقعی تر خیلی موضوع جذابی نیست. با این حال، مجموعه این انتظارات را تا حدودی زیر و رو میکند. یکی از نکات اصلی آن این است که تجربه دختران در ساخت یک فیلم مستقل در دبیرستان منعکس کننده تجربه کار در پروژههای صنعتی نخواهد بود. نماهای ابتدایی صحنههایی شیرین هستند.
تمایل کاراکترها پس از تولید انیمه هفت خدای خوش شانس، یادآور دلیل ورود آنها به این صنعت در وهله اول است. نگه داشتن چنین نوعی از امید ممکن است برای زنده ماندن در چنین جهانی ضروری باشد. امید چیزی است شخصیتهای اصلی این انیمه قطعاً به آن احتیاج دارند. به عنوان مثال میسا را در نظر بگیرید. او به دلیل این که نتوانسته بود با مهارتهای خود در تولید انیمیشن سه بعدی زندگیاش را بگذراند، به انجام هر کاری از جمله متحرک سازی چندین و چند باره چرخهای ماشین در بازیهای ویدیویی رو آورده است.
صداپیشه پر اشتیاق، شیزوکو، مانند مهرهای سوخته است. او بارها و بارها در تستهای هنرپیشگی شرکت کرده. و هر بار بی نتیجه و دلسردتر از قبل به خانه بازمیگردد.
شخصیتها
همه شخصیتهای اصلی و تقریباً همه شخصیتهایی که در نمایش ماندگار هستند. در برخی موارد درد، پوچی و نا امیدی از خود نشان میدهند. فیلم به ما نشان میدهد که دختران اگر دچار بی حوصلگی بشوند میتوانند به چه چیزی تبدیل شوند. وقتی شیزوکا مست در آپارتمان خود نشسته و به طرز تلخی در حال تماشای مصاحبه تلویزیونی یک صدا پیشه است، لحن و بیان او کاملاً شبیه دایسوکه شیرائوکا است. انیماتوری بی احساس و تلخ در موساشینو که روزگاری مانند آئویی و دیگران سری پرشور داشت.
نکته این است که من به شخصه فکر نمیکنم که یک پیش نگرش خوب و یک رویای کلان همه مشکلات مربوط به این صنعت را درمان میکند. بلکه موضوع این است که اگر فرد نمیخواهد عاقبتش مانند دایسوکه شود باید روند خود را حفظ کرده و ادامه دهد.
در حقیقت، ما شیروباکو را میبینیم که به چندین انیماتور باسابقه در موساشینو به روشهای مختلف انگیزه میدهد. پس کسانی که قصد ماندن درمسیری ثابت داشتند، علاقهای را برای دنبال کردن و پیشرفت پیدا کردهاند. یکی از قسمتهای مورد علاقه من با محوریت رینکو اوگاساوارا است.
او یک انیماتور اصلی و قدیمی با لباس گوتیک لولیتا است. رینکو به یاد میآورد که انیمه گوتیک با مضمون لولیتا چه طور به او در این مسیر کمک کرده است. احساس خوش بینی و اعتماد به نفس او پس از این یادآوری به او قدرتی درونی میبخشد.
شخصیت پردازی
بازیگر اصلی این مجموعه آئویی است. او در ابتدای نمایش یک کارمند با مسئولیتهای مدیریتی نسبتاً ساده و اعتماد به نفس کم است. شخصیتی که میتوان صفت منفعل را به او نسبت داد. در حقیقت، اگر نقصی در شیروباکو وجود داشته باشد آن این است که با این که پنج شخصیت به عنوان ” بازیگران اصلی ” فیلم در نظر گرفته شدهاند. اما در واقع داستان درباره آئویی است.
شخصیتهای چند لایه
اگرچه در ادامه تماشای مجموعه این موضوع اهمیت خود را از دست میدهد اما ابتدای نمایش کمی شما را نا امید میکند. مخاطب تمایل دارد وقت بیشتری بر روی همکلاسیهای سابق او گذاشته شود. داستان شیزوکا به اندازه آئویی جذاب است اما حیف که به آن به قدر کافی پرداخته نمیشود. صرف نظر از این موضوع، دو نیمه مجموعه انیمه به نحوی بسیار هوشمندانه اهداف مختلفی را دنبال میکنند. نیمه اول در رابطه با استودیوی ساخت انیمه موساشینو است. استودیو که در اواسط تولید PreCure-esque Exodus است، موقعیت مناسبی را برای معرفی ما به فضای استودیو و کارکنان آن (با نام و موقعیت آنها) با کمک زیرنویس فراهم آورده است.
در نیمه دوم، پس از این که نگاهی به مهرههای استودیو انداختیم، نقش آئویی به صورت برجسته تری نمایش داده میشود. او یک مدیر تازه استخدام شده است که مسئولیت پرداخت اقتباسی جدید از نمایش ” جوخه دختران سوم هوایی ” را بر عهده دارد. اگر در نیمه اول، او در انجام وظیفه خود گیر کرده است و با نا امیدی کارهای پیش پا افتادهای مانند انتخاب قابهای انیمیشن را انجام میداد، در نیمه دوم چالشی پیش پایش قرار میگیرد. او این فرصت را دارد که مسئولیت تولید را بر عهده بگیرد.
اوج و فرودهای احساسی
این شانسی است که تنها یک بار در خانه را میزند و به هیچ وجه نباید این فرصت را از دست بدهد. در واقع، یکی از جنبههای شیروباکو که من به آن علاقه مندم گفتگوهای درونی او با خودش است. او برای این کار از عروسکهایی که در اطراف دفتر کار خود نگه داشته است، یک خرس عروسکی و یک شکلک لولیتا، استفاده میکند. این گفت و گوها سردرگمی و اوج و فرودهای احساسی را که او در جایگاه مدیری تحت فشار تجربه میکند برای مخاطب به نمایش میگذارد.
رک و پوست کنده بگویم، شگفت آور است که او سرانجام تا کجا پیش میرود. یکی از بهترین اپیزودهای این مجموعه، قسمت دوازدهم است. این قسمت در مورد اعتماد به نفس او برای پیدا کردن یک انیماتور لایق است تا بتواند دنباله فیلم را ترسیم کند. فردی به نام هیداکی آنو گزینهای است که استودیو متقاعد شده فقط اوست که توانایی اداره این کار را دارد. نمایی کوتاه از یکی از کارهای گذشته او، اشارهای واضح به کار آقای آنو است. در واقع این اولین اپیزودی است که در آن آئویی به تنهایی میتواند دست به چنین اقدامی بزند.
او باید به یک انیماتور مشهور نزدیک شده و او را برای همکاری با استودیو متقاعد کند. آئویی با وجود این که کمی عصبی است به خوبی خود را کنترل میکند. حتی وقتی آقای ” انو ” پیشنهاد کاری او را رد میکند، باز هم آنها به قدر کافی رابطه برقرار کردهاند. این دو موفق میشوند با هم در مورد انیمههای مورد علاقه و دیگر همکارانشان صحبت کنند. آقای آنو میتواند او را به یک انیماتور کهنه کار در استودیوی خودش به نام سوگی معرفی کند. فردی که نمایش عالی و فراموش شدهای را ساخته و پرداخته است.
رشد شخصیتها
من نمیدانم که آقای آنو واقعا همان طور که در اینجا نشان میدهد نسبت به انیماتورهای جوان (یا دست کم نسبت به انیماتورهای زن) نقشی مشوق و دلسوزانه دارد یا خیر. اما به هر صورت لحظات خوبی را برای ما تداعی میکند. آئویی با گذر زمان اعتماد به نفس و مهارتهای خود را در ایجاد ارتباطات تقویت میکند. در قسمت بعدی هنگامی که مجبور میشود از انیماتوری که به جنسیت و سن او توهین کرده است کمک بخواهد.
این کار را بدون هیچ گونه سختی و در یک چشم به هم زدن انجام میدهد. من جزئیات بیشتر را به خیالات شما واگذار میکنم تا بتوانید نمایش را تماشا کنید. رشد آئویی اتفاقی پیروزمندانه است. این موضوع در مورد تغییرات کوچک اما نه چندان قابل توجه دوستانش نیز صدق میکند.
مجموعه شیروباکو
در نیمه اول مجموعه که شیروباکو بر آئویی متمرکز نیست. تمرکز بر روی سیاست و پیچیدگیهای موجود در صنعت انیمه است. بنیانگذار ANN جاستین سواکیس در موارد مختلفی به صورت دقیقی به آن اشاره کرده است. اگر نکتهای در مورد شیروباکو وجود داشته باشد آن این است که درست مثل صنعت انیمه واقعی، هیچ چیز طبق برنامه پیش نمیرود. شما ممکن است مجبور شوید برای پیدا کردن انیماتورها تقلا کنید.
ممکن است نویسنده مانگایی که شما در حال اقتباس کردن از آن هستید به طور ناگهانی به شما بگوید که پایان نوشته شما را دوست ندارد. این مجموعه در مورد مشکلاتی است که به سمت این صنعت حمله ور میشوند. در حقیقت، در حالی که شیروباکو در نهایت به خوبی با شرایط سازگاری میشود. اما فشار بر روی عوامل برای دستیابی به موفقیت، کاملا واقعی و ملموس است. این فشار را به خصوص در جایی مشاهده میکنیم که نشان میدهد موساشینو نیاز به یک ضربه تاثیرگذار برای پیشرفت دارد.
به نظر میرسد شیروباکو به ما میگوید که برخی از انیمهها فقط به دلیل داشتن شگفتیهای فوق انسانی و مهارت در داستان پردازی خوب نیستند. کارگردان سیچی کینوشیتا ( که ظاهراً بر اساس کارگردان کیمیاگر تمام فلزی، سجی میزوشیما پرداخته شده است)، به معنای واقعی کلمه به سبک مانگا رفتار میکند. بخشی که او در آن تلاش میکند تا در آخر با مانگاکا ملاقات کند. و در مورد پایان بندی بحث کند، بخشی ابزورد است. این مجموعه نمایشی نسبتاً دقیق از باری است که افراد درگیر در صنعت انیمه بر روی دوش خود حمل میکنند. مسیری سخت که این افراد برای رسیدن به اهداف خود طی میکنند.
مضمون تاثیرگذار
در نهایت، جالب ترین جنبه شیروباکو بررسی سیاستهای استودیویی، از جمله سیاستهای جنسیتی است. این کارگردان فوق الذکر، جدا از رینکو، یکی از شخصیتهای مورد علاقه من بود. او شخصیتی دوست داشتنی و فداکار است. او برای تصور بهتر کاراکترهایش لباس زنانه میپوشد یا خود را در موقعیتهایی قرار میدهد که آنها در آن قرار دارند. با این وجود، یک موضوع در تمام طول نمایش مشترک است. موضوع این است که اشخاصی چون او و چندین نفر از افراد بالا رتبهتر، فقط به دلیل وجود کارکنانشان میتوانند کار خود را به خوبی انجام دهند.
در واقع، آقای کینوشیتا گاهی اوقات رفتاری بچه گانه دارد. در یک بخش دستیار ارشد تولید او به معنای واقعی کلمه او را در یک اتاق حبس میکند تا او را وادار کند تا داستانش را به پایان برساند (روشی که من شنیدهام در تولید انبوه بسیار اتفاق میافتد). این نمایش بارها و بارها به ما میگوید که شخصیتهایی مانند یوکا اوکیتسو، مدیر کل زن فوق العاده جالب و جذاب سریال، هستند که همه چیز را در یک خط مستقیم قرار میدهند.
این مجموعه به ما نشان میدهد که اغلب شخصیتهای زن در ردههای پایین سلسله مراتب هستند که در واقع چرخهای سیستم تولید را به چرخش در میآورند. یکی از معدود شخصیتهای کاملاً تحقیرآمیز نمایش، شخصیت تاروی همیشه تنبل است. او فردی نابالغ و کم سن و سال و بسیار آزار دهنده است؛ فردی که در عین حال حضورش برای نمایش بسیار ضروری است. او مانند نمونهای است که نشان میدهد مسیر موفقیت برای مردان چه مقدار هموارتر است. قسمت گویای دیگر صحنهای است که هدفش انتخاب افراد برای صداپیشگی است.
نقد جنسیت زدگی
این مجموعه به ما نشان میدهد که اغلب شخصیتهای زن در ردههای پایین سلسله مراتب هستند که در واقع چرخهای سیستم تولید را به چرخش در میآورند. یکی از معدود شخصیتهای کاملاً تحقیرآمیز نمایش، شخصیت تاروی همیشه تنبل است. او فردی نابالغ و کم سن و سال و بسیار آزار دهنده است. فردی که در عین حال حضورش برای نمایش بسیار ضروری است. او مانند نمونهای است که نشان میدهد مسیر موفقیت برای مردان چه مقدار هموارتر است. قسمت گویای دیگر صحنهای است که هدفش انتخاب افراد برای صداپیشگی است.
افرادی که سطحی ترین و جنسیت زده ترین معیارهای ممکن از جمله ” لطافت و زیبایی ظاهری ” و نه توانایی در صداپیشگی را دارا هستند گزینههای انتخابیاند. من میتوانم در مورد چنین جنبههای موجود در نمایش مدتها به بحث ادامه دهم. با این حال، فقط به این حرف بسنده میکنم که تا به حال، شیروباکو یکی از ظریف ترین و دقیق ترین نگاهها را به صنعت انیمه با خود به همراه داشته است.
نتیجه گیری
لازم است برای بار دیگر بر این موضوع تاکید کنم : شیروباکو را تماشا کنید. این مجموعه یک نگاه جذاب و کاملاً ضروری به صنعت انیمه سازی میاندازد. شیروباکو یکی از بهترین مجموعههای انیمه است که من در سالهای اخیر دیدهام. اگرچه من به ندرت میگویم که افراد طرفدار انیمه ” باید ” یا ” مجبور هستند ” که یک نمایش مشخص را تماشا کنند، اما در این جا لازم میبینم که بر این موضوع تاکید کنم.
اگر ما طرفدار تماشا و نقد و بررسی انیمه هستیم، پس لازم است با دنیایی که آن را تولید میکند نیز آشنا شویم. شیروباکو، تا آنجایی که به من مربوط شود، میتواند بهترین انتخاب برای انجام این کار باشد.
دانلود انیمه شیروباکو
مطالب مرتبط
مطالب اخیر
نقد و بررسی سریال House of the Dragon (خاندان اژدها)
House of the Dragon (خاندان اژدها) یک مجموعه تلویزیونی آمریکایی رو به پخش در ژانر درام فانتزی است که توسط…
بررسی بازی Cult of the Lamb (فرقه بره)
Cult of the Lamb (فرقه بره) یک بازی اکشن ماجراجویی است. و توسط توسعه دهنده مستقل Massive Monster ساخته شده…