برادران کارگردان جو و آنتونی روسو به دلیل کار در مارول استودیوز به شهرت رسیدند. در اینجا بهترین فیلم های برادران روسو معرفی شده است. حدود 15 سال گذشته سینمای هالیوود شاهد تغییراتی بوده است. این تغییرات در صنعت سرگرمی و همچنین درک عمومی مردم از فرهنگ پاپ بازتاب داشته است. مخاطبان اکنون نه تنها در عصر فیلم ابرقهرمانی بلکه در ساخت فیلمهای دنبالهدار کاملاً غرق شدهاند. و تمرکز ویژهای بر تکامل آن IPهای مفهومی بالا در حماسههای چند فیلم گسترش یافته با روایتهای هزارتوی بهم پیوسته دارد. البته، علیرغم تلاشهای فراوان برای کپی این الگو، تنها شرکتی که تاکنون موفق شده است، دیزنی و مارول استودیوز با دنیای سینمایی مارول هستند. با ادامه این مطلب از بهترین سرگرمی همراه باشید.
نام و نام خانوادگی | آنتونی روسو، جوزف روسو |
تاریخ تولد | آنتونی روسو 3 فوریه 1970 و جوزف روسو 18 ژوئیه 1971 |
حرفه | کارگردان فیلم، تهیهکننده، فیلمنامهنویس، هنرپیشه، تدوینگر فیلم |
کشور تولد | ایالات متحده آمریکا |
شهر تولد | کلیولند، اوهایو |
سن | آنتونی: 51 جوزف: 49 |
همسر | همسر آنتونی: آن روسو همسر جوزف: پوجا راج |
والدین | باسیل روسو و پاتریشیا روسو |
فرزندان | یک فرزند (آنتونی) چهار فرزند (جو) |
افتخارات | – |
زندگینامه برادران روسو
کودکی و نوجوانی
آنتونی روسو و جوزف روسو در کلیولند، اوهایو، پسران پاتریشیا گالوپولی و وکیل و قاضی باسیل روسو، متولد و بزرگ شدند. والدین آنها هر دو ایتالیایی تبار بودند. خانوادههای پدری و مادری آنها به ترتیب از سیسیل و اَبروتزو مهاجرت و از فقر فرار کردند. و در اوهایو برای کار در کارخانههای تولید فولاد مستقر شدند. آنها در دبیرستان بندیکتین تحصیل کردند.
تحصیلات
جو از دانشگاه آیووا فارغ و از رشته انگلیسی و نویسندگی فارغالتحصیل شد. در حالی که آنتونی قبل از روی آوردن به انگلیسی از دانشگاه پنسیلوانیا از رشته تجارت فارغالتحصیل شد. برادران روسو هنگامی که کارگردانی، نویسندگی و تهیه کنندگی اولین نمایش خود به نام “قطعه” را شروع کردند ، دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه کیس وسترن رزرو (جایی که آنتونی در رشته حقوق و جو در رشته بازیگری تحصیل کردند) بودند
آنها بودجه فیلم را با وامهای دانشجویی و کارتهای اعتباری تأمین کردند. پس از مشاهده فیلم تکهها (Pieces) در جشنواره فیلم اسلمدنس (Slamdance)، استیون سودربرگ نزد این دو برادر رفت. و پیشنهاد تولید فیلم بعدی آنها به همراه شریک تهیهکننده خود جرج کلونی را داد. این پروژه کمدی جنایی به کالینوود خوش آمدید (Welcome to Collinwood) با بازی ویلیام اچ میسی، سام راکول و جرج کلونی بود.
اولین تجربه حرفهای
کوین ریلی، مدیر شبکه FX، برادران روسو را استخدام کرد تا نسخه آزمایشی سریال Lucky را کارگردانی کنند، زیرا کار این زوج را در فیلم کالینوود دوست داشت. ران هاوارد از هوادارن نسخه آزمایشی بود. و وی در استخدام این دو برادر برای کارگردانی نسخه آزمایشی مجموعه تلویزیونی پرورش شکستخورده دست داشت. برادران برای کار در این قسمت جایزه امی ساعات پربیننده (Primetime Emmy Award) را از آن خود کردند.
در سال 2006، برادران روسو با کارگردانی کمدی تو، من و دوپری به کارگردانی اوون ویلسون به فیلم بازگشتند. این فیلم در سراسر جهان 130 میلیون دلار فروش داشته است. برای فصل تلویزیونی 2007-2008، برادارن روسو به عنوان تهیهکننده و کارگردان اجرایی به خدمه سریال Carpoolers که از شبکه ABC پخش میشد پیوستند. این برادران به عنوان تهیهکننده و کارگردان در چندین فصل اول برنامه اجتماع (Community) که از شبکه ان بی سی و سریال پایانهای خوش (Happy Endings) که از شبکه ABC پخش میشد، فعالیت داشتند.
موفقیت در گیشه
تا ژوئن 2012، برادران روسو در حال مذاکره نهایی برای کارگردانی دومین فیلم کاپیتان آمریکا از مارول استودیوز بودند. برادران تولید اصلی فیلم کاپیتان آمریکا: سرباز زمستان را در ژوئیه 2013 انجام دادند. این فیلم در 4 آوریل 2014 اکران شد. در ژانویه 2014، برادران برای بازگشت به کارگردانی سومین فیلم کاپیتان آمریکا، کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی، که در 6 مه 2016 اکران شد، قرارداد امضا کردند.
در ماه مه 2014، آنها اعلام کردند که نویسنده و کارگردان فیلم “مرد خاکستری” هستند. در مارس 2015، برادران روسو قرار بود یک نسخه کاملا مردانه از فیلم کاملا زنانه شکارچیان روح به کارگردانی پال فیگ را، که توسط شرکت تولید کننده تازه تاسیس سونی، Ghost Corps تولید میشود را کارگردانی کنند. با این حال، از مارس 2016، برادران روسو دیگر در پروژه شکارچیان روح همکاری نمیکنند. در سال 2015 آنها با سونی قرارداد بستند.
موفقیت انتقامجویان
برادران روسو فیلم انتقامجویان: جنگ ابدیت Avengers: Infinity War (2018) را کارگردانی کردند. این اثر اولین فیلم ابرقهرمانی با فروشی بیش از 2 میلیارد دلار در گیشه شد. آنها پس از جیمز کامرون با فیلم آواتار و تایتانیک و جی جی آبرامز با فیلم جنگ ستارگان: نیرو برمیخیزد، سومین کارگردانانی هستند که یک فیلم 2 میلیارد دلاری ساختهاند. دنباله آن، انتقامجویان: پایان بازی (Avengers: Endgame)، در تاریخ 26 آوریل 2019 اکران شد. رکوردهای زیادی را در گیشه شکست و دومین فیلم ابرقهرمانی با فروشی بیش از 2 میلیارد دلار بود. آنها به عنوان تنها کارگردانانی که دو فیلم 2 میلیارد دلاری ساختهاند به جیمز کامرون میپیوندند.
جو روسو هنگام تبلیغ فیلم انتقامجویان: پایان بازی (Avengers: Endgame) در بمبئی هند گفت: “هر دو فیلم این سوال را مطرح میکنند که هزینه قهرمان بودن چقدر است؟ فیلمها درباره جامعه و قهرمانانی است که در برابر استبداد ایستادگی میکنند. ما قطعاً همانطور که امواج ملیگرایی جهان را فرا میگیرد، به این مسئله نگاه میکنیم.” آنها همچنین کارگردانی صحنههای بعد از تیتراژ فیلم مرد مورچهای (Ant-Man) و صحنههای تیتراژ میانی کاپیتان مارول (Captain Marvel) را بر عهده داشتهاند.
همکاری با مارول استودیوز
به لطف برنامهریزیهای فراوان و درگیر شدن برخی از استعدادهای اصلی فیلمسازی، دنیای سینمایی مارول اکنون موفقترین مجموعه فیلمهای ساخته شده را دارد که در کمتر از 12 سال ساخته شدهاند. شاید مهمترین کارگردانانی که در این آزمایش سینمایی نقش داشتند، برادران جو و آنتونی روسو باشند. برادران روسو کار خود را با یک فیلم کمدی-جنایی به سبک برادران کوئن آغاز کردند. که تعداد کمی از مردم آن را دیدند اما با این وجود توجه مدیران ارشد تلویزیون جلب را کرد. در حالی که آنها همچنان به صورت سرسری کار میکردند، اگرچه با موفقیت کمی قابل لمس، برنده جوایز اصلی کمدیهای تلویزیونی مانند “پرورش شکستخورده”، “جامعه” و “پایانهای خوش” شدند.
هنگامی که آنها برای پیوستن به دنیای سینمایی مارول (MCU) درخواست دادند، استخدام آنها ریسکپذیر بود. با وجود اینکه آنها تجربه کارگردانی زیادی داشتند، مقدار کمی از آن در سینما بود و از نظر صحنههای اکشن بزرگ کار زیادی انجام نشده بود. باز هم، ثابت شد که این یک قمار است که به شدت برای استودیوی مارول نتیجه داد. و برادران روسو به سرعت به مدیران جدید آنها تبدیل شدند. کسانی که مسلماً بیش از هر کارگردان به غیر از جاس ویدون، فیلمهای دنبالهدار را هدایت میکنند. برداران روسو با هیچ نوع استعداد فیلمساز مولف تعریف نمیشوند. حتی اگر تریلرها آنها را تا حدودی بحث برانگیز به عنوان “کارگردانهای با بصیرت” توصیف کنند.
موفقیت در فیلمهای ابر قهرمانی
در عوض، آنها نمایانگر بازگشتی به دوران مدیر استودیوی هالیوود قدیمی هستند، البته با بودجههای بیشتر و مسئولیتهای ظاهری بیشتر. جالبترین نکته درباره حرفه فیلمسازی آنها این است که با یک فیلم دنبالهدار چقدر تعریف شدند. این چیزی نیست که بسیاری از کارگردانان بتوانند ادعا کنند، به استثنای شاید کارگردان اصلی مجموعه هری پاتر، دیوید ییتس. هنوز هم، موفقیت برادران روسو در دنیای سینمایی مارول(MCU) باعث شده است که آنها از قدرت زیادی در این صنعت برخوردار شوند. آنها در حال حاضر دومین کارگردان پردرآمد فیلم در تمام دورانها هستند. بالاتر از کسانی مانند پیتر جکسون، مایکل بی و جیمز کامرون. افرادی که همگی فیلمهای بیشتری دارند و سالهای بیشتری از تجارت خود را به نام خود میگذرانند. با این حساب، ما نگاهی میاندازیم به فیلمشناسی کوتاه اما مورد بحث جو و آنتونی روسو و بهترین آثار آنها.
بهترین فیلمهای برادران روسو
تو، من و دوپری
اواسط دهه 90 تا اوایل سال 2000 در کمدی به نام Frat Pack، گروهی از بازیگران که پیوسته با هم کار میکردند. و در بسیاری از کمدیهای پردرآمد دوران ظاهر میشدند، به شدت تعریف شد. اعضای اصلی این گروه عجیب چهرههایی مانند ویل فرل، بن استیلر، وینس وان و جک بلک و همچنین برادران ویلسون لوک و اوون بودند. این فرد آخر یعنی اوون ویلسون است که تهیهکنندگی کمدی نسبتاً بیفایده و فراموشنشدنی تو، من و دوپری (You, Me and Dupree) را برعهده میگیرد. که دومین تلاش برادران روسو را به عنوان کارگردان فیلم رقم زد.
آنها به وضوح کارگردانانی برای استخدام در اینجا هستند. و خود کمدی، درباره یک جفت تازه داماد است. آنها که زندگیشان به دلیل امتناع ساقدوشهایشان از رفتن از خانه آنها، زندگی آنها را زیر و رو میشود. بازیها دقیقا مطابق انتظار است. لطیفهها آشنا هستند، و بازیگران از روی بیمیلی آن را اجرا میکنند. و در وجود آن هیچ گونه جنبهی واقعی که بتواند به اعماق تاریک فیلمنامه نویسان، که توانای خلق آثار بزرگی را دارند نفوذ کند، وجود ندارد.
به کالینوود خوش آمدید
برادران روسو برای آغاز اولین کارگردانی مهم خود توانستند حمایت جورج کلونی و استیون سودربرگ را جلب کنند. اولین فیلم واقعی این زوج هرگز رسماً اکران نشد. به کالینوود خوش آمدید (Welcome to Collinwood) ظاهرا بازسازی یک کمدی ایتالیایی به نام معاملهی بزرگ در خیابان مدونا (Big Deal on Madonna Street) است. اما بارزترین تأثیرات آن برگرفته از برادران کوئن است.
این فیلم هرگز به اوج چیزی مانند فارگو (Fargo) نمیرسد. زیرا فیلمنامه خود ضعیفتر از آن است که چنین جاهطلبیهایی را پشتیبانی کند. با این وجود، بازیگران محبوبی مانند ویلیام اچ میسی، سام راکول، مایکل جیتر و پاتریشیا کلارکسون در این فیلم حضور دارند. همه آنها میدانند که در چه نوع فیلمی حضور دارند و چگونه آن را بازی کنند.
انتقامجویان: جنگ ابدیت
چگونه حتی شروع به نزدیک شدن به فیلمهای انتقام جویان مرحله سوم دنیای سینمایی مارول میکنید؟ فیلمهای قبلی انتقام جویان در سبک خود بزرگ و پرمخاطب و اوجگیرانه بودند، اما قرار بود جنگ ابدیت(Avengers: Infinity War) اوج چیزی بسیار مهمتر باشد. مقیاس خالص جنگ ابدیت به خودی خود یک موفقیت بزرگ برای این سبک است. به همه آن بازیگران و همه آن خطوط داستانی در هم تنیده فکر کنید که باید به نوعی یا شکل دیگری به آنها پرداخته شود.
این مطمئناً فیلمی نیست که تازه واردان به دنیای فیلمهای دنبالهدار بتوانند بدون انجام تکالیف خود به آن بپردازند. اما در این زمان، دنیای سینمایی مارول این حق را کسب کرده است. آیا این خیلی چیز خوبی است؟ مطمئناً، اما همانطور که مِی وست گفت، این میتواند فوقالعاده باشد. علاوه بر این، سکوت محض فیلم به دنبال بشکن تانوس و قتل عام ناشی از آن هنوز یکی از ویرانکنندهترین لحظات فیلم است.
انتقامجویان: پایان بازی
قضاوت واقعی درباره انتقام جویان: پایان بازی به عنوان یک چیز خاص خودش، فارغ از نگرانیهای گستردهتر یا زمینه بی نظیری که بخشی از آن است، دشوار است. این یک فیلم کمتر از نتیجه آزمایش یک دهه صنعت بود که هالیوود را برای دوره جدیدی از سینمای پر فروش تغییر داد. برای یک حماسه سه ساعته که باید یک سری انتهای شل را جمع و جور کند، تازهکننده است که چه مدت زمان پایان بازی (Endgame) برای تنفس و تمرکز بر اثرات پس از سانحه ناشی از بشکن صرف میکند.
در اینجا زمان بیشتری برای استراحت، شوخی و مقابله کامل شخصیتها با سالهای استرس و گیجی که با آنها زندگی کردهاند وجود دارد. روسوها فرصتی پیدا میکنند تا عضلات کمدی رشد یافته خود را نیز گسترش دهند. و در این فیلم جالبترین لحظات فیلم دنبالهدار که توسط تایکا وایتیتی (Taika Waititi) کارگردانی نشده است ارائه میشود. پس از آن همه تجمع، در طول فیلم و طی یازده سال انتظار، نبرد نهایی، اگرچه رضایت طرفداران خالص است، اما کاملاً برنده به نظر میرسد. جای تعجب نیست که تماشاگران نتوانند به انتقامجویان: پایان بازی (Avengers: Endgame) بسنده کنند. و به سرعت آن را به پردرآمدترین فیلم تاریخ تبدیل کردند.
کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی
جاس ویدون با فیلمهای انتقام جویان جذابیت بینظیر و شکوه گسترده فیلم ابرقهرمانی یک تیم ابرقهرمانی را نشان داده بود. اما این فیلم کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی (Captain America: Civil War) در سال 2016 بود که به راستی زمینه ساز اوج قریبالوقوع دنیای سینمایی مارول شد. قسمت سوم این مجموعه فیلم به طرز چشمگیری با دادن رویارویی ابرقهرمانان به هر طرفدارکه آن را از زمانی که با اکشن فیگورهای خود در دوران کودکی بازی میکردند ترسیم کرده بودند، شروع شد. این لزوماً به دنبال فراتر رفتن از قراردادهای فوق اختصاصی ژانر ابرقهرمان و قالب فیلمسازی مارول استودیوز نیست. اما این نکته فراتر از این است.
به هر حال این برادران روسو هستند که به ساخت این قالب توسط هر استودیوی دیگری در شهر کمک کردند. با توجه به اینکه نبرد اصلی و هیجانانگیز فیلم در یک مکان نسبتا پیش پا افتاده فیلم برداری شده بود. اما مسئلهی اصلی این است که برادران روسو تلاش قابل توجهی برای بیرون کشیدن آن میکند. و به خوبی شخصیت اصلی که برای روایت عمیقتر و توصیف شخصیتهایی مانند پلنگ سیاه و مرد عنکبوتی جدید وجود دارد، از آن استفاده میکند. ممکن است که 8سال از زمان آغاز این فیلمهای دنبالهدار گذشته باشد. اما فیلم کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی همانند روز اول میدرخشد.
کاپیتان آمریکا: سرباز زمستان
می توان اینگونه ادعا کرد که کاپیتان آمریکا: سرباز زمستان (Captain America: The Winter Soldier) بهترین فیلم در دنیای سینمایی مارول است. در حالی که فیلم هنوز هم تمام صحنههای اکشن دیوانهوار و تصاویر تولیدشده توسط کامپیوتر را که طرفداران انتظار داشتند ارائه میدهد، سرباز زمستان در بهترین حالت خود است وقتی که با تأثیرات یکپارچه خود بازی میکند و یک داستان ناخوشایندتر از اختفاء دولت را روایت میکند، پارانویا، و داستان های توطئهای از دهه 70.
مقدار زیادی از فیلم سه روز کرکس (Three Days of the Condor) در اینجا وجود دارد. و بازی ویدئویی متال گیر سالید، و یک مقدار شگفتآور از تفاوتهای ظریف سیاسی برای یک ژانر است. که اساساً بر اساس سوالات قابل تعریف از آدمهای خوب در مقابل بد ساخته شده است. این فیلم همچنین به کریس ایوانز این فرصت را میدهد تا مهارتهای خود را به عنوان کاپیتان آمریکا، قلب و وجدان دنیای سینمایی مارول واقعاً نشان دهد. اگر هر فیلمی از این مجموعه بتواند مستقل از زمینه قدرتمند خود بایستد. و بر اساس برتری خودش مورد قضاوت قرار گیرد، این فیلم کاپیتان آمریکا: سرباز زمستان ( Captain America: The Winter Soldier) است.
مطالب مرتبط
مطالب اخیر
نقد و بررسی سریال House of the Dragon (خاندان اژدها)
House of the Dragon (خاندان اژدها) یک مجموعه تلویزیونی آمریکایی رو به پخش در ژانر درام فانتزی است که توسط…
بررسی بازی Cult of the Lamb (فرقه بره)
Cult of the Lamb (فرقه بره) یک بازی اکشن ماجراجویی است. و توسط توسعه دهنده مستقل Massive Monster ساخته شده…