پارک چان ووک، کارگردان سینما، تهیه کننده، فیلم نامه نویس و منتقد فیلم از کشور کره جنوبی است. وی به عنوان یکی از بزرگترین فیلم سازان در صنعت فیلم سازی کره به حساب میآید. آثار او مورد تحسین بسیاری از کارگردانان مشهور از جمله کوئنتین تارانتینو قرار گرفته است. تارانتینو حتی در جشنواره به فیلم محبوب این کارگردان یعنی اولدبوی رای داده و منجر به این شد که جایزه بزرگی در جشنواره فیلم کن سال 2004 از آن این فیلم شود. با ادامه این مطلب از بهترین سرگرمی همراه باشید.
نام و نام خانوادگی | پارک چان ووک |
تاریخ تولد | 23 آگوست 1963 |
حرفه | کارگردانی فیلم |
کشور تولد | کره جنوبی |
شهر تولد | سئول |
سن | 57 سال |
همسر | – |
پدر | پارک دون سو |
مادر | شیم سانگ گو |
فرزند | سئو وو |
زندگینامه پارک چان ووک
پارک چان ووک کیست؟
پارک چان ووک، به دلیل زیبایی بخشیدن به سینمای جهان با فیلمهای مسحور کننده بصری خود مانند منطقه امنیتی مشترک، عطش، اولدبوی، بانوی انتقام و غیره شناخته شده است. فیلمهای او اغلب خشونت را نشان میدهند و معمولاً با موضوعات سنگین دست و پنجه نرم میکنند. جای تعجب نیست که او به دلیل تولید چنین فیلمهایی که انتقام جویی را تحسین میکنند مورد هدف روزنامه نگاران و منتقدان قرار گرفته است. با این حال، پارک عقیده دارد که به عنوان یک هنرمند، وقتی که میخواهد جوهر یک احساس را بیرون بکشد از آزادی عمل کامل برخوردار است. با وجود ساخت فیلمهایی مملو از خشونت، پارک به یکی از مشهورترین کارگردانان کرهای تبدیل شده است.
دوران کودکی و جوانی
پارک چان ووک در 23 آگوست 1963 در سئول، کره جنوبی متولد شده است. وی پس از اتمام دبیرستان در دانشگاه سوگنگ به تحصیل در رشته فلسفه پرداخت. پارک در حین تحصیل در رشته فلسفه، باشگاهی را به نام “جامعه فیلم سوگنگ” تأسیس کرد. او در این فضا نوشتن مقالات مختلف درباره سینمای معاصر را آغاز کرد.
وقتی در دانشگاه در حال تحصیل بود گمان میکرد که قرار است منتقد سینما شود. با این حال، پس از فارغ التحصیلی وی کار خود را به عنوان دستیار کارگردان آغاز کرد.
فعالیت هنری
پارک کار خود را به عنوان دستیار کارگردان در فیلمهایی چون Kkamdong و نقاشی آبرنگ در یک روز بارانی آغاز کرد.
او اولین اثر خود را در نقش کارگردان با فیلم “ماه رویای خورشید است” در سال 1992 به انجام رساند. وی همچنین نوشتن مقالات را ادامه داده و آثارش را در مجلات و ژورنالهای مربوط به فیلم منتشر میکرد.
اولین فیلم او در باکس آفیس با شکست رو به رو شد و نتوانست مخاطبان مورد نظرش را جذب کند. در سال 1997، او فیلم دیگری را با عنوان “تریو” ساخت. این فیلم هم در گیشه عملکرد خوبی نداشت.
در ادامه پارک چان ووک به عنوان نویسنده در فیلمی با عنوان “آنارشیستها” در سال 2000 فعالیت کرد. در همان سال، او اولین فیلم موفق خود را با عنوان “منطقه مشترک امنیتی” ارائه داد. این فیلم یک موفقیت تجاری و همچنین یک موفقیت مهم برای وی به حساب میآید. این فیلم در زمان اکران خود توانست به رکورد فروش در سینمای کره دست پیدا کند.
سه گانه انتقام
وی پس از خلق یکی از پر طرفدارترین فیلمهای سینمای کره، با یک اثر موفق دیگر به نام “همدردی با آقای انتقام” پا به صحنه نمایش گذاشت. این فیلم هم یک موفقیت مهم هنری و تجاری برای وی بود.
در همین حین بود که او به ترتیب در سال 2001 و 2002 نویسندگی دو فیلم دیگر به نامهای “انسانی” و “یک مثلث عشقی عجیب و غریب” را بر عهده گرفت.
در سال 2003، او یک تریلر رازآلود دیگر به نام اولدبوی را کارگردانی کرد. این فیلم رکورد فروش در گیشه را شکست، در عین حال به یک موفقیت مهم هنری دیگر نیز تبدیل شد. این فیلم نه تنها در کره، بلکه در ایالات متحده نیز به موفقیتهای بزرگی دست یافت.
موفقیت جهانی
این فیلم در ایالات متحده آمریکا چنان محبوب شد که اسپایک لی آن را در آمریکا بازسازی کرده و در سال 2013 اکران کرد. عنوان فیلم در نسخه بازسازی شده هم ثابت ماند.
در سال 2005، او فیلم “بانوی انتقام” را منتشر کرد. این فیلم هم تبدیل به یک فیلم پرفروش شد. داستان این فیلم با دو فیلم قبلی او پیوند خورده بود. بنابراین، “همدردی با آقای انتقام” و “اولدبوی” به عنوان پیش درآمد “بانوی انتقام” شناخته میشوند.
این سه فیلم امروزه به عنوان “سه گانه انتقام” شناخته شدهاند. هر سه فیلم به عنوان کلاسیکهای پر مخاطب در نظر گرفته میشوند. “بانوی انتقام” در ایالات متحده آمریكا نیز اکران شده است.
فیلمهای ابتدایی زندگی حرفهای او در سالهای 2000 شاید آن چنان تأثیرگذار نباشند، اما او با سه گانه انتقام خود سینمای کره را جهانیتر کرد؛ سه فیلم که از نظر مفهومی با وجود مضمون مشترک انتقام با یکدیگر در ارتباط هستند.
مانند اکثر فیلمهای او، سه گانه انتقام هم خشونت شدیدی را نشان میداد. با این حال، روشی که او خشونت را به نمایش میگذارد سزاوار تمام افتخاراتی است که در واقعیت دریافت کرده است.
پارک با سه گانه انتقام خود طوفانی سینمایی در جهان به راه انداخت. پارک چان ووک با این فیلمها خود را به عنوان یکی از فیلم سازانی معرفی کرد که به خاطر خلق فیلمهای تجاری و همچنین تحسین شده ازطرف منتقدان مشهور است.
سایر فیلمهای مهم
در سال 2005، او فیلم نامه اثر دیگری با عنوان “پسر به بهشت میرود” را نوشت. این فیلم در مورد پسری است که وقتی فرشتگان از مرگ او گیج میشوند، از بهشت به زمین فرستاده میشود. وقتی دوباره به زمین برمیگردد، میفهمد که دیگر پسربچه نیست بلکه یک مرد است.
در سال 2006، او فیلم بعدی خود را با عنوان “من یک سایبورگ هستم، ولی مشکلی نیست” را کارگردانی کرد. این فیلم که یک کمدی عاشقانه بود داستان دختری است که اعتقاد دارد یک سایبورگ است. او کارهای عجیب و غریبی چون لیسیدن باتری را به جای خوردن غذا انجام میدهد تا ثابت کند سایبورگ است!
در سال 2008، او فیلمی را با عنوان “Crush and Blush” را نویسندگی و کارگردانی کرد. این فیلم داستان معلمی را روایت میکند که عاشق معلم سابق خود است که بعدتر همکار او میشود. سال بعد او فیلم “عطش” را کارگردانی کرد؛ فیلمی مبتنی بر خون آشامها. این فیلم برای مهارتهای کارگردانی پارک چان ووک مورد تقدیر و قدردانی قرار گرفت.
در سال 2013، پارک سرانجام اولین کار انگلیسی زبان خود در سینمای هالیوود را کارگردانی کرد. فیلم با نام “استوکر” یک فیلم هیجانی روانشناختی است. پارک ادعا کرده است که تولید این فیلم با کمک تیمش تنها 480 ساعت به طول انجامیده است.
فیلم موفق بعدی او در گیشه فیلم “کنیز” است. این فیلم اقتباسی از رمان جنایی تاریخی سارا واتر با عنوان “Fingersmith” میباشد. کنیز در جشنواره فیلم کن 2016 با نقد و ارزیابیهای مثبت زیادی رو به رو شد.
وی سپس در سال 2016 فیلم دیگری را با عنوان “حقیقت پنهان” کارگردانی کرد. حقیقت پنهان یک فیلم هیجان انگیز است که در آن دختر یک رهبر سیاسی بلافاصله پس از انتخابات برای مدت 15 روز ناپدید میشود.
جوایز و دستاوردها
پارک برای تک تک فیلمهایش جوایز زیادی را از آن خود کرده است. برخی از جوایز مهم وی در زیر ذکر شده است.
در جشنواره فیلم کن 2004، به رغم تلاشهای تارانتینو برای تقدیم جایزه معتبر نخل طلای کن به فیلم اولدبوی، این افتخار به فیلم “فارنهایت 11/9” رسید. با این حال، قرار گرفتن اولد بوی در جایگاه دوم افتخارات بسیاری را برای خود به همراه داشت.
در سال 2006، پارک یکی از اعضای هیئت داوران شصت و سومین جشنواره بین المللی فیلم ونیز شد. فیلم او “من یک سایبورگ هستم، ولی مشکلی نیست” برنده جایزه آلفرد بائر در پنجاه و هفتمین جشنواره بین المللی فیلم برلین در سال 2007 شد.
فیلم “عطش” برنده جایزه هیئت داوران جشنواره فیلم کن در سال 2009 شد. در سال 2011، فیلم کوتاه او با نام “ماهیگیری شبانه” برنده خرس طلایی بهترین فیلم کوتاه در جشنواره 2011 برلین شد.
در سال 2015، فیلم کنیز ساخته پارک چان ووک مورد تحسین و تمجیدهای بسیاری قرار گرفت. منتقدان از مهارتهای کارگردانی وی نیز استقبال کردند. این فیلم همچنین نامزد نخل طلا و کویر پالم در جشنواره کن سال 2016 بوده است.
زندگی شخصی
پارک چان ووک متاهل است؛ با این حال درباره زندگی زناشویی وی هیچ جزئیاتی در دست نیست. این کارگردان تلاش آگاهانهای میکند تا زندگی شخصی خود را از چشم رسانهها دور نگه دارد.
نکته جذاب
او فیلم کوتاه “ماهیگیری شبانه” را با استفاده از گوشی آیفون خود فیلم برداری کرده است. این فیلم به لطف درخشش بسیار زیادش، جوایز زیادی را برای خود به ارمغان آورده است.
فیلمهای برتر
از فیلمهای هیجان انگیز انتقام گیرانه گرفته تا درامهای ویکتوریایی و کمدیهای سایبورگی، کارگردان کرهای پارک چان ووک یک رزومه جالب توجه در اختیار دارد.
همدردی با آقای انتقام
اولین فیلم از سه گانه انتقام او را میتوان یکی از معدود فیلمهای پارک چان ووک دانست که بر سبک و جوهر تأکید دارد. منتقدان و تماشاگران هر دو اتفاق نظر داشتند كه خشونت و خون ریزی موجود در فیلم عظمت آن را تحت الشعاع قرار داده است. همدردی با آقای انتقام نتوانست در گیشه موفقیت زیادی کسب کند. با این وجود، این فیلم در بین مراسم اهدای جوایز محلی مورد توجه قرار گرفته است.
این فیلم (Sympathy For Mr.Vengeance) شبیه به دیگر نمایشهای انتقام کارگردان، با افزایش سطح آدرنالین در مخاطب همراه است. در همدردی با آقای انتقام ما با مردی لال به نام ریو سروکار داریم که برای تأمین بودجه عمل پیوند کلیه خواهرش، دختر سرمایه دار ثروتمندی را به گروگان گرفته است. هنگامی که نقشه آدم ربایی به بی راهه میرود، این سرمایه دار مطرح با بازی سونگ کانگ هو برای انتقام جویی و خون خواهی راهی میشود.
استوکر
استوکر (Stoker)، اولین فیلم انگلیسی زبان چان ووک است. این فیلم با بازی بازیگران با استعدادی چون نیکول کیدمن، میا واسیکوفسکا و متیو گود همراه است. برای فیلم نامه فیلم، کارگردان به انتخابی غیر متعارف اعتماد کرده است. ستاره سریال فرار از زندان ونتورث میلر با الهام از عناصر داستانی “سایه شک” اثر آلفرد هیچکاک، فیلم نامه این فیلم هیجان انگیز را سرپرستی کرده است.
این فیلم از نظر سبک کاملاً متفاوت با دیگر فیلمهای معمول پارک چان ووک است. استوکر قابلیت کارگردانی آهسته و همه کاره بودن این کارگردان را به ما نشان میدهد. استوکر درباره ظاهر شدن مرموز دایی یک دختر پس از مرگ نا به هنگام پدرش است. در حالی که او در طی زمان شیفته این خویشاوند میشود، متوجه میشود که ممکن است داییاش انگیزههای درونی دیگری نیز برای رفتارش داشته باشد.
بانوی انتقام
سومین قسمت از سه گانه انتقام فیلم ساز کرهای، بانوی انتقام (Lady Vengeance) است. داستان فیلم حول محور لی گوم جا (لی یونگ آئه) میچرخد که برای قتلی که هرگز مرتکب نشده است دستگیر میشود. شبیه به شخصیت قهرمان اولدبوی، این شخصیت هم چندین سال را در زندان سپری میکند تا این که سرانجام آزاد میشود. لی گوم جا پس از آزادی تصمیم میگیرد تا با کمک دوستان خود در زندان نقشه دقیقی برای گرفتن انتقام از افرادی که علیه او توطئه کردهاند بکشد. در همین حین او به دنبال دختر گمشده خود نیز میگردد.
مشابه سایر آثار پر از خشونت این کارگردان، بانوی انتقام هم ممکن است برای برخی از مخاطبان تا حدی آزار دهنده باشد. به هر صورت جذابیت بصری این فیلم غیر قابل انکار است.
منطقه امنیتی مشترک
این فیلم درمنطقه DMZ، مرزی به شدت محافظت شده بین کره شمالی و کره جنوبی، رخ میدهد. پس از شلیک مرگبار به سربازان کره شمالی، یک کمیته بی طرف از کشور سوئیس مداخله میکند تا این حادثه را بررسی کند. این کمیته روایتهای مختلفی را از سربازان هر دو طرف دریافت میکند.
منطقه امنیتی مشترک (Joint Security Area) نه تنها برای فعالیت پارک چان ووک، بلکه برای افراد برجسته دیگر آن از جمله سونگ کانگ هو و لی بیونگ هون، در نقش پلههای ترقی عمل کرده است. این دو بعدتر به شهرتی جهانی دست پیدا کردهاند. سونگ کانگ هو در چندین فیلم به یادماندنی دیگر پارک چان ووک نیز ایفای نقش میکند. این فیلم در کره جنوبی با موفقیت زیادی رو به رو شده و به پردرآمدترین فیلم زمان خود تبدیل شده است.
عطش
این فیلم از پارک چان ووک در حوزه شهوانی خون آشامها پرسه میزند. سانگ کانگ هو در این فیلم نقش کشیشی را بازی میکند که برای مقابله با قحطی در کشورهای آفریقایی قرار است مورد استفاده آزمایشی از یک دارو قرار بگیرد. این دارو حال و هوای او را تغییر داده و وی با شهوتی سیری ناپذیر در جست و جوی خون روانه میشود. کشیش در حالی که در گیر و دار حرکت در یک مارپیچ نزولی مملو از برخوردهای خشونت آمیز و جنسی است، وابستگیهای اخلاقی خود را رها می کند.
عطش (Thirst)، با زیبایی شناسی بی نظیر و بازیهای درجه یک خود، یکی دیگر از فیلمهای هیجان انگیز پر طرفدار این کارگردان اهل کره جنوبی است. با وجود این که در پیش فرضها عطش فیلمی ترسناک به حساب میآید، میتوان از آن به عنوان یک کمدی سیاه نیز یاد کرد.
اولدبوی
فیلمی که پارک چان ووک را به مخاطبان جهانی معرفی کرد. اولدبوی (Oldboy) به عنوان یک فیلم هیجان انگیز اکشن و تأثیرگذار مخاطبان بسیاری را در سراسر جهان برای خود به ارمغان آورده است. قهرمان داستان اوته سا با بازی چوی مین سیک، در نقش یک شخصیت عالی برای درک روانی لذت انتقام گیری و جنون بی نهایت همراه با آن، عمل میکند. او که برای مدت 15 سال در یک سلول انفرادی اسیر شده است بلاخره آزاد میشود؛ اکنون ماموریت اوته سا این است که هویت اسیر کنندهاش را کشف کند. فردی که یک آشنای قدیمی است و دلایل خود را برای انتقام گیری دارد.
اگر داستان دلخراش را کنار بگذارید سکانسهای اکشن فیلم به ویژه صحنه راهرو، کاملا برجسته هستند. این فیلم حتی بر صحنههای مبارزه در سینمای هالیوود نیز تاثیرگذار بوده است. کارگردان اسپایک لی در سال 2013 بازسازی آمریکایی از این فیلم را با بازی جاش برولین منتشر کرده است.
من یک سایبورگ هستم، ولی مشکلی نیست
آرام ترین فیلم از فهرست فیلمهای پارک چان ووک، من یک سایبورگ هستم، ولی مشکلی نیست، میباشد. این فیلم (I’m A Cyborg, But That’s Ok) یک کمدی عاشقانه و در عین حال درون نگر است. صفت عجیب و غریب را میتوان به قهرمان این فیلم که اعتقاد دارد یک سایبورگ است نسبت داد.
شخصیتهای دوست داشتنی، شوخ طبعی بی نظیر و تصاویر مینیمالیستی این فیلم احساس خوب را در مخاطب تقویت میکنند. بازی برجسته نقشهای اول فیلم، ایم سو جونگ و رین نیز باعث تحسین بیشتر این فیلم در چشم منتقدان و مخاطبان شده است.
کنیز
کنیز (The Handmaiden) شاید چندلایه ترین فیلم پارک چان ووک باشد. او در این فیلم به ژانرهای اروتیک و ترسناک روان شناختی روی آورده است. داستان فیلم در دورهای میگذرد که کره تحت سلطه ژاپن قرار دارد. فیلم با تلاش یک سارق با بازی کیم ته ری برای اغوای یک زن ثروتمند ژاپنی (کیم مین هی) و در نهایت سرقت ارث وی آغاز میشود. آن چه که در ادامه میآید طرحی پیچیده است که چندین پیچ و خم را درون خود تجربه میکند.
برای داستان فیلم کارگردان از یک رمان مربوط به دوره ویکتوریایی الهام گرفته است. با این حال، عناصر موجود در سبک فیلم و پایان بندی فوق العاده آن به این فیلم هیجان انگیز اصالت وجود بخشیده است.
مطالب مرتبط
مطالب اخیر
نقد و بررسی سریال House of the Dragon (خاندان اژدها)
House of the Dragon (خاندان اژدها) یک مجموعه تلویزیونی آمریکایی رو به پخش در ژانر درام فانتزی است که توسط…
بررسی بازی Cult of the Lamb (فرقه بره)
Cult of the Lamb (فرقه بره) یک بازی اکشن ماجراجویی است. و توسط توسعه دهنده مستقل Massive Monster ساخته شده…