Trending News

معرفی کارگردان مایک فلنگن (Mike Flanagan) + دانلود برترین آثار
مایک فلنگن - کارگران
بیوگرافی

معرفی کارگردان مایک فلنگن (Mike Flanagan) + دانلود برترین آثار 

مایک فلنگن از كارگردانان به نام سينما در ژانر ترسناک است. او خالق 7 اثر سينمایی و یک مینی‌سریال است که توانسته با همین آثار به شهرت زیادی دست یابد. برای آشنایی با زندگینامه و مسیر موفقیت فلنگن و نیز برترین آثار او، همراه ادامه این مطلب از بهترین سرگرمی باشید.

نام و نام خانوادگیمایک فلنگن (Mike Flanagan)
تاریخ تولد20 مه 1978
حرفهکارگردان، تدوین‌گر، و فیلم‌نامه‌نویس
کشور تولدایالات متحده آمریکا
شهر تولدسیلم، ماساچوست
سن42
همسرشیا سروونی (2005_2010)، کیت سیگل (ا. 2016)
والدینتیموتی فلنگن، لورا فلنگن
فرزندانتئودورا ایزابل ایرنه فلنگن، کودی پاول فلنگن، ریگبی فلنگن-بل
افتخاراتبرنده جشنواره فیلم اتالانتیک – نامزد سه جایزه از آکادمی فیلم‌های علمی-تخیلی، فانتزی و ترسناک آمریکا – نامزد جشنواره فیلم ترسناک شیکاگو – نامزد جشنواره بین‌المللی فیلم آمریکا

بیوگرافی مایک فلنگن

مایک فلنگن - کارگران
مایک فلنگن – کارگران

در طول یک دهه، کارگردان مایک فلنگن خود را به عنوان یکی از بهترین استادان ژانر ترسناک که امروز در صنعت فیلم‌سازی آمریکا کار می‌کند تثبیت کرده است. مایک فلنگن علاوه بر وظایف کارگردانی، فیلم‌های خود را می‌نویسد.به علاوه او تدوین می‌کند، اما آنچه که باعث پیشرفت او در این سال‌ها شده، ثبات و بهبود همزمان کیفیت آثار او است. فلنگن که یک فیلمساز پرکار است. علاوه بر یک مینی سریال معروف Netflix که بسیار مورد تحسین قرار گرفت، تاکنون 7 فیلم سینمایی کارگردانی کرده است و همه آنها فقط راه میراث تازه کشف شده او را باز کرده‌اند.

شروع کار با “غیبت”

فلنگن با ساخت فیلم غیبت (Absentia) مشهور شد. یک پروژه با ژانر ترسناک که بودجه آن توسط شرکت کیک‌استارتر تامین می‌شد. وی این فیلم را در آپارتمان خودش با بودجه کمتری فیلمبرداری کرد. این فیلم ترسناک مستقل مورد تحسین قرار گرفت و جوایز متعددی در جشنواره‌ها به دست آورد. و فلنگن را به عنوان یک استعداد امیدوارکننده معرفی کرد. فلنگن برای فیلم بعدی خود تصمیم گرفت فیلم کوتاه قبلی خود را به یک فیلم بلند بسط دهد.

یک داستان ترسناک درباره یک آینه تسخیر شده، آکیولوس هم یک موقیت تجاری و انتقادی و هم یک گام دیگر رو به جلو در سفر فیلم‌سازی فلنگن بود. در سال 2016 وی پیشرفت خود را در این مسیر با ارائه سه فیلم بلند به نمایش گذاشت. هرکدام از آنها ورودی به دنیای وحشت هستند. فیلم سکوت (2016Hush ) برداشت جدیدی از ژانر اسلشر بود. علی رغم فرضیه عجیب و غریب، وحشت مورد نظر و مطلوب را ارائه داد. فیلم پیش از آنکه بیدار شوم (2016Before I Wake ) تلاشی برای ادغام وحشت و خیال بود و تا امروز تنها شکست وی باقی مانده است.

از “ویجا” تا “بازی جرالد”

اما این سومین فیلم فلنگن بود که ما را غافلگیر کرد. فیلم ویجا: خاستگاه شیطان (Ouija: Origin of Evil) که دنباله‌ای کاملاً بهبودیافته و به طرز شگفت‌آوری موثر بر فیلم ویجا (Ouija) در سال 2014 به‌شمار می‌رود. این تغییر مثبت این باور را تأیید کرد که فلنگن ژانر وحشت را از همه بهتر درک می‌کند.

فیلم ترسناک بعدی به نام بازی جرالد (Gerald’s Game) با ژانر وحشت روان‌شناختی، اقتباسی از رمان استیون کینگ به همین نام است که مدتها تصور میشد قابل فیلمبرداری نیست. اگرچه فیلم در قسمت‌هایی ضعف دارد، اما در اکثر موارد توانست تنش‌زا و گیرا باشد. متعاقباً، ارتباط طولانی مدت فلنگن با نتفلیکس وی را به بلند پروازانه‌ترین پروژه خود در آن زمان رهنمون کرد:
تسخیر خانه‌ی هیل (The Haunting of Hill House). این مینی سریال ترسناک هنگام انتشار مورد تحسین منتقدان و بینندگان قرار گرفت. هم از نظر پیچیدگی و هم از نظر ترساندن ممتاز و برجسته بود و فلنگن را مشهور کرد. با این حال، هیچ چیز نمی‌توانست دنیا را برای آنچه او در آینده انجام می‌دهد آماده کند.

اکنون یک حرکت کاملا جسورانه است که می‌توان ردپای یکی از موفق‌ترین فیلم‌های تمام دوران را دنبال کرد. و حیرت انگیزتر وقتی که توسط یکی از بهترین فیلمسازانی که تا به حال زندگی کرده است، کارگردانی شده است. فلنگن با آگاهی از اینکه درخشش از استنلی کوبریک در فرهنگ پاپ امروز ریشه دوانده است و همچنین از بیزاری استیون کینگ نسبت به آن آشنا بود، بدون اینکه جاه طلبی‌های خاص خود را از دست بدهد، خط خوبی را بین آثار هر دو هنرمند طی کرد و در پایان از هر انتظاری سرپیچی کرد.

فلنگن و اثری موفق به نام “دکتر اسلیپ”

فیلم دکتر اسلیپ (Doctor Sleep) ثابت کرد که جانشین شایسته‌ای برای کلاسیک کوبریک و همچنین اقتباسی برجسته از رمان استیون کینگ است. این فیلم باعث شهرت فلنگن به عنوان استاد برتر ژانر وحشت امروز شد. فیلم‌های او به دلیل هاله‌ای از ترس و تأکید بیشتر بر جو نسبت به ترس مشهور است. مورد دوم کاملاً غایب نیست، اما برخلاف اکثر فیلم‌های ترسناک امروزی، جنبه‌های ترسناک داستان را پیش نمی‌برد، در عوض به عنوان یک کاتالیزور در لحظات مهم کار می‌کند. همچنین طرح شخصیت محور قابل توجه است، زیرا یک تلاش واقعی برای توسعه شخصیت‌ها و روابط آنها وجود دارد تا ما را وادار به درگیر شدن در زندگی و مشکلات آنها کند.

برترین فیلم‌های مایک فلنگن

به این ارزش‌های تولید قوی، مضامین جسورانه و به موقع، رویکرد اولد اسکول و ترسهای کاملاً موثر را اضافه کنید، و شما یک داستان سرایی دارید که می‌داند یک فیلم ترسناک خوب چیست، به علاوه قدرت محکم و راحتی شگفت‌آور او با عناصر ژانر هرگز دست از تحت تاثیر قرار دادن نمی‌کشند. بعد از تماشا و بررسی فیلم‌های وی، در زیر لیستی از فیلم‌‌های مایک فلنگن تهیه کرده‌ام که براساس کمترین تاثیرگذاری تلاش کارگردانی وی تا بهترین تصویر رتبه‌بندی شده‌اند. بیایید شروع کنیم:

پیش از آن که بیدار شوم (2016)

این فیلم با نام پیش از آن که بیدار شوم (Before I Wake) که با نام سومنیا (Somnia) نیز شناخته می‌شود، مربوط به یک زوج داغدار است که سرپرستی یک کودک یتیم را قبول می‌کنند. و به زودی به موهبت منحصر به فرد وی پی می‌برند: رویاهای او هنگام خواب در واقعیت آشکار می‌شوند. در ابتدا، آنها تحت تاثیر لذت‌های خارق‌العاده تخیل او قرار گرفته بودند اما طولی نمی‌کشد که آنها درک می‌کنند که کابوس‌های او می‌توانند به همان اندازه ترسناک و دلهره‌آور باشند.

یک فیلم فانتزی ترسناک تاریک که به مضامین غم و اندوه، فقدان و مادری پرداخته است. نمی‌توان انکار کرد که این فیلم پیش فرضی دارد که جذاب و امیدوارکننده است اما هنوز محصول نهایی متوسط و فراموش‌شدنی است. مایک فلنگن از فاصله‌ای ایمن کار می‌کند، هنگامی که نیاز به ورود به کار دارد متوقف می‌شود و نمی‌تواند داستان را با یک پایان رضایت بخش به اتمام برساند. نیازی به گفتن نیست که پایان کار کمی بیش از حد طولانی و ضعیف است.

ویجا: خاستگاه شیطان (2016)

با کنارگذاشتن زمینه معاصر فیلم اول و بازگشت به دهه 1960 برای داستانش، پیش در آمد ویجا (2014 Ouija) داستان یک بیوه و خانواده‌اش را دنبال می‌کند که یک تجارت تقلبی احضار ارواح را در خانه حومه‌شهر خود اداره می‌کنند. با ادامه دادن این کار و راه اندازی یک ویجا (تخته‌ی احضار روح) تقلبی اوضاع به طرز بدی تغییر پیدا می‌کند. آنها ناخواسته شیطان را به خانه خود دعوت می‌کنند.

در مقایسه با نسخه اصلی آن که به شدت مورد انتقاد قرار گرفت، ویجا: خاستگاه شیطان (Ouija: Origin of Evil) از هر لحاظ قابل تصوری پیشرفت بزرگی است. این فیلم در مجموع دوز خوشایندی از سرگرمی و ترس را فراهم می‌کند. از محیط قدیمی خود بسیار عالی استفاده می‌کند و به گونه‌ای ساخته شده است که علی‌رغم خط داستانی قابل پیش‌بینی هیجان‌های واقعی را ارائه می‌دهد. کارگردانی فلنگن ر اینجا برجسته است زیرا او یک داستان ساده را می گیرد و حداکثر بهره‌گیری را از آن می‌کند.

غیبت (2011)

فیلم غیبت (Absentia) در مورد یک زن باردار است که شوهرش 7 سال قبل به طرز مرموزی ناپدید شد. او که با این مسئله دست و پنجه نرم می‌کند، پس از آنکه خواهر کوچکترش می‌آید تا با او زندگی کند سرانجام تصمیم می‌گیرد که به دنبال سرنخ‌‌هایی بگردد و زندگی خود را ادامه دهد. با این حال، به زودی مشخص شد که یک تونل شوم در نزدیکی خانه علت چندین ناپدید شدن است. این مسئله دو خواهر را به فکر فرو می‌برد که آیا مرگ احتمالی شوهرش می تواند چیزی غیر طبیعی باشد؟!

اولین فیلم مایک فلنگن که با بودجه اندکی ضبط شده است، مراقبه ای غم انگیز در مورد غم و اندوه، از دست دادن و رها کردن و مملو از احساس ناراحتی است که باعث ایجاد ترس‌های موثر می‌شود. این فیلم به تدریج فضای استرس‌زای خود را تنظیم می‌کند و فضای کافی برای توسعه روابط دو خواهر را فراهم می‌کند. اما هرچه نیمه اول قویتر پیش بینی‌ای را ایجاد می‌کند اما نیمه دوم موفق نمی‌شود که به آن برسد. بنابراین در پایان یک لذت ثانوی نا‌امیدکننده باقی می‌‌گذارد.

بازی جرالد (2017)

بازی جرالد(Gerald’s Game) که اولین تلاش مایک فلنگن در اقتباس از یک رمان استیون کینگ را نشان می‌دهد، داستان زوج میانسالی را روایت می‌کند که برای بهبود ازدواج ناموفق خود به کلبه‌ای دور افتاده در میان کوه‌ها سفر می‌کنند.
اتفاق ناگواری می‌افتد و شوهر آن زن وسط رابطه‌ جنسی به طور غیرمنتظره‌ای می‌میرد و زن همانطور که دستانش به تخت بسته شده در آنجا باقی می‌ماند. با اندکی امید به نجات، او باید راهی برای رهایی خود پیدا کند.

زمانی تصور می‌شد که رمانی که این فیلم بر اساس آن ساخته شده غیرقابل فیلمبرداری است و از این نظر تلاش فلنگن قابل تحسین است. این فیلم با مهارت و روایت ماهرانه، از منابع موجود خود به طور کارآمد و موثر استفاده می‌کند و با بهترین عملکرد کارلا گوجینو، به طور ماهرانه هدایت می‌شود. با این حال، اگر فلنگن انتخاب می‌کرد در معرض تفسیرهای بی‌پایان و فرجام‌های غیرضروری قرار بگیرد، می‌توانست محصولی حتی ضعیف‌تر و بدتر از این باشد، زیرا این داستان برای منافع خود بسیار وفادارانه است.

سکوت (2016)

یک فیلم اسلشر(سلاخی) که داستان یک نویسنده کر و لال جوان را روایت می‌کند که تنها و منزوی در جنگل زندگی میکند و روی کتاب بعدی‌اش کار میکند. اما زندگی ساکت و آرام او مختل می‌شود زمانی که یک قاتل ماسک پوش جلوی درب او ظاهر می‌شود و بعد از فهمیدن ناتوانی وی از موقعیت سواستفاده می‌کند و هر شب او را عذاب می‌دهد. اما این بازی موش و گربه‌ای هنگامی که به پایان نزدیک می‌شود، شخصیت اصلی داستان می‌فهمد تنها یک راه برای رهایی از این عذاب وجود دارد.

در ابتدا سکوت (Hush) مانند نفسی تازه در کالبد ژانر وحشت و زیرمجموعه حمله به خانه بود. در حقیقت عناصر لازم برای رویارویی با نمونه‌های خوب این ژانر را دارا بود. اما کمبود چند تصمیم خلاقانه منجر به این شد که به جایگاه مناسب نرسد. با این حال فیلم ارزش‌هایی دارد که حس ملموس، هیجان بسیار و خشونت لذت‌بخشی با ارزش افزوده و هزینه کمتر از آنچه انتظارتان بود به شما میدهد.

آکیولوس (2013)

بر اساس فیلم کوتاهی از خود فلنگن، آکیولوس (Oculus) داستان زنی جوان را روایت می‌کند که به آینه‌ای باستانی دسترسی پیدا می‌کند و معتقد است که مسئول مرگ و بلایی است که خانواده‌اش بیش از یک دهه پیش متحمل آن شده‌اند. وی قصد دارد آینه را از بین ببرد، ابتدا سعی دارد قدرت آن را بر روی دوربین ثبت کند تا بی‌گناهی برادرش را ثابت کند.

اکثر اوقات هوشمند، ترسناک و غیرقابل پیش‌بینی و حاوی هاله‌ای از ترس، رمز و راز و احساس پیشگویی، دومین فیلم بلند فلنگن هیجان‌انگیز، سرگرم‌کننده و درگیرکننده‌تر از فیلم‌های ترسناک متوسطی ​است که تماشا کرده‌اید. مملو از لحظاتی کاملاً دلهره‌آور، همچنان با درک ما از واقعیت بازی می‌کند و در کل جذاب و پر از تعلیق است. فلنگن در دومین فیلم بلند سینمایی خود کنترل شدیدی بر کار تازه خود را به نمایش می‌گذارد.

دکتر اسلیپ (2019)

سالها بعد از وقایع فیلم درخشش، دن تورنس که اکنون بزرگسال است برای سرپوش گذاشتن بر توانایی‌ درخشش خود زیاد می‌نوشد. اما سرانجام پس از مهاجرت به یک شهر کوچک که در آن به یک گروه خودیاری پیوست، به یک ثبات در زندگی خود دست یافت و یک شغل در مهمانسرا یافته و یادگرفت تا از درخشش خود برای آرامش مریض‌های در حال مرگ استفاده کند. بنابراین یک لقب افتخاری را به دست می‌آورد. در این میان، او با یک دختر جوان با ویژگی مشابه آشنا می‌شود و تعاملات تله‌پاتیک را با او حفظ می‌کند. اما وقتی زندگی آن دختر در معرض تهدید است‌، برای نجات او مجبور می‌شود با شیاطین گذشته خود مقابله کند.

این فیلم بی‌شک بزرگترین موفقیت حرفه مایک فلنگن است. فیلم دکتر اسلیپ (Doctor Sleep) یک دنباله هوشمندانه و روایتی مبتکرانه است که عیار کارهای استفن کینگ و استنلی کوبریک را به وضوح نشان میدهد و محصولی نهایی و کاملا جذاب به عنوان دنباله شایسته آن دو می‌باشد. ادای احترام به اثر کلاسیک کوبریک با حفظ درون مایه رمان کینگ، این جانشین برای یکی از بزرگترین کارهای ژانر وحشت چیزی کمتر از یک دستاورد موفق نیست.  یک شاهکار قاطع، از تمامی جهات، اثر اخیر فلنگن نمونه‌ای درخشان از ژانر خودش می‌باشد.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

بخش های ضروری علامت گذاری شده اند *