لایف ایز استرنج (Life Is Strange) یک بازی ماجراجویی است که توسط شرکت Square Enix منتشر شده است. این بازی به صورت اپیزودی منتشر شده و هر اپیزود دنباله اپیزود قبلی است. همچنین این بازی برای سیستم عاملهای اندروید و آی او اس نیز منتشر شده است. با ادامه این مطلب از بهترین سرگرمی همراه باشید.
اطلاعات کلی
نام بازی | لایف ایز استرنج (Life Is Strange) |
توسعه دهنده | Dontnod Entertainment, Black Wing Foundation |
منتشر کننده | Square Enix, Feral Interactive |
کارگردان | رائول باربت، مایکل کوک |
نویسنده | کریستین دیواین، جین-لوک کانو |
تهیه کننده | لوک باگادوست |
آهنگساز | جاناتان مورالی |
سری | Life Is Strange |
بستر | اندروید، آی او اس، پلی استیشن ۳، پلی استیشن ۴، مایکروسافت ویندوز، اکس باکس ۳۶۰، اکس باکس وان، لینوکس |
موتور | Unreal Engine 3, Unreal Engine 4 (Android & IOS) |
تاریخ انتشار | ۳۰ ژانویه ۲۰۱۵ |
سبک | ماجراجویی |
حالت | تک نفره |
ماجراجویی خاص
لایف ایز استرنج (Life Is Strange) دوست داشتنی است، اما به همین سادگی نیست. مراحل تولید این بازی منظم نبوده و داستان، طراحی و تمها منسجم نیستند. این بازی مثل بازیهای شرکت Telltale اپیزودی است و بر انتخاب و نتیجه آن متمرکز است نه آیتمها و اینوتوری (Inventory).
شرکت توسعه دهنده لایف ایز استرنج (Life Is Strange) به بزرگی بازیهایی مثل Walking Dead نیست و نباید توقع بزرگی از آن داشت. با اینحال، شرکت Dontnod Entertainment توانست یک بازی را خلق کند که قطعا ارزش تجربه کردن را دارد. لایف ایز استرنج (Life Is Strange) خیلی کارها را نادرست انجام میدهد. اما این امر به طرز عجیبی به بهتر شدن بازی کمک کرده است.
داستان
لایف ایز استرنج (Life Is Strange) داستان مکس کالیفیلد را دنبال میکند. مکس، دانشجوی عکاسی است و میخواهد در آکادمی مشهور بلک وال ثبت نام کند. او دختری خجالتی است که عاشق سلفی گرفتن و دوربینهای قدیمی است. او همچنین میتواند زمان را به عقب برگرداند.
مکس قدرت خود را هنگام نجات کلویی (Chloe)، از دانشجویان سابق بلک وال، کشف میکند. کلویی، دختری پانک با موهای آبی است که قبلا بهترین دوست مکس بوده است. اما پس از این اتفاق دوستی آنها مجددا شکل میگیرد و کلویی از مکس میخواهد دوست گمشده او به نام ریچل را پیدا کند.
داستان لایف ایز استرنج (Life Is Strange) در شهر Arcadia Bay رخ میدهد. این شهر قبلا بازار ماهیگیری پر رونقی داشته اما حالا با مشکلات زیادی روبرو شده. این شهر با چندین فاجعه طبیعی دست و پنجه نرم میکند. از بارش برف در تابستان گرفته تا خورشید گرفتیهای بی موقع. به نظر میرسد که این فجایع ریشهای ماوراءالطبیعه دارند و به پایان دنیا ختم میشوند. دانشجویان بلک وال حتی یک جشن “آخر دنیا” ترتیب دادهاند.
گیم پلی
انتخابها
همانطور که گفتیم، تمرکز لایف ایز استرنج (Life Is Strange) بیشتر از هر چیز بر انتخابها و نتیجه آنهاست. مکس، همانطور که در آکادمی بلک وال زندگی میکند، با انتخابهایی روبرو میشود. مثلا وقتی او ناراحتی رقیب خود را میبیند میتواند با او همدردی کند یا او به او طعنه بزند.
تا اینجا، شباهت زیادی با بازیهای Telltale وجود دارد. اما به لطف وجود نیروی مکس، هر تصمیمی را میتوان بازنویسی کرد. این امر به شما اجازه می دهد تا نتیجه هر تصمیم را ببیند و گزینه بهتر (در نظر خود) را انتخاب کنید. در ابتدای بازی این توانایی بسیار لذت بخش است. چراکه میتوانید رابطهها و تصمیمات مکس را به خوبی شکل دهید.
اما ممکن است هر چه در داستان جلوتر بروید نیازی به این توانایی نداشته باشید و با اطمینان بیشتر تصمیم بگیرید. بازگرداندن زمان نیز محدودیتهایی دارد. یعنی وقتی که اثر یک تصمیم که در گذشته گرفتهاید را میبینید، نمیتوانید به آن زمان بر گردید و آن را تغییر دهید. نیروی مکس آنچنان قدرتمند به نظر نمیرسد و او به اندازه هر کس دیگر در بند تصمیمات خود است.
پازلها
در لایف ایز استرنج (Life Is Strange) پازلهایی وجود دارد که بهترین آنها، از توانایی مکس به شیوهای جالب استفاده میکند. این پازلها، در میان هیاهوهای داستان، استراحتی کوتاه محسوب میشوند. اما گاها زمینهای برای اتفاقات دیگر نیز ایجاد میکنند. در اپیزود دو، مکس باید در یک زباله دانی به دنبال بطریهایی خالی بگردد. این پازل آنقدر کسل کننده است که خود بازی در اپیزودهای بعد از آن انتقاد میکند.
عدم انسجام داستانی
بازی لایف ایز استرنج (Life Is Strange) به صورتی اپیزودی منتشر شده است. اپیزود اول این بازی در ۳۰ ژانویه ۲۰۱۵ منتشر شد و اپیزود بعدی آن در ۲۴ مارس همان سال در اختیار بازیکنان قرار گرفت. این بازی در مجموع پنج اپیزود دارد که به صورت دنباله دار منتشر شدهاند و داستانی واحد را دنبال میکنند. بدین صورت که تمام تصمیمات شما و نتایج آنها در اپیزود بعدی نیز اثر میگذارد.
داستان بازی بر سه پایه اصلی نوشته شده. یکی تعاملات شخصیتهاست، دیگری قسمت معمایی و راز آلود داستان است و قسمت سوم آن ماجراجویی علمی تخیلی است. با اینکه بازی سعی میکند بین این سه تعادل برقرار کند، اما تلاش آن موفقیتی در پی ندارد.
مثلا در یکی از اپیزودها باید اتاق یکی از شخصیتها را برای یافتن سرنخهایی بگردید. این در حالی است که آن شخصیت در اتاق نشسته و به خاطر اتفاقاتی که برای او افتاده در حال گریه کردن است. شما هم بدون توجه به وضع او باید اتاقش را بگردید! بازی در این موقعیت احساسات را فدای رمز راز میکند تا لحظات احساسی بزرگتری در آینده بسازد. با این همه، حس عجیبی که در لحظه به خصوص وجود داشت را نمیتوان نادیده گرفت. نمیتوانیم بدون اسپویل کردن بخشهایی از بازی مثال دیگری بیاوریم اما، خودتان با آنها روبرو خواهید شد. به علاوه، تغییرات ناگهانی در جو بازی بسیار ناهمگون و نامنسجم است.
روایتی کم نظیر
با اینکه لایف ایز استرنج (Life Is Strange) در بعضی قسمتها ضعف دارد، اما در نحوه روایت داستان خود عملکردی عالی دارد. در واقع از نقاط قوت این بازی، نحوه روایت داستان را میتوان نام برد. به ویژه زمانی که روی هر شخصیت متمرکز میشود.
بازی، انگیزه و ضعفهای آن را به شکلی هنرمندانه به تصویر میکشد. هر شخصیت از عمق خوبی برخوردار است و کم کم به آنها علاقه مند میشوید. دشمنان مکس ضعفهای خود را دارند. همانطور که دوستان او نیز خالی از عیب نیستند.
مثلا وارن (Warren) که به صورت صوری دوست صمیمی مکس است، دائما در حال تلاش است تا مکس به او محبت کند. این تلاشهای او واقعا مسخره و حال به هم زن میشوند! با اینکه دیالوگهای شخصیتها باعث بهتر شدن آنها نمیشود، اما صداگذاری آنها به خوبی انجام شده. به خصوص در مورد مکس و کلویی. رابطه این دو که دائما درگیر بالا و پایینهای احساسی میشود، بهترین لحظات بازی را ساخته است.
فضای نفس گیر
لایف ایز استرنج (Life Is Strange) قطعا یکی از زیباترین بازیهایی است که در چند سال اخیر ساخته شده. در واقع، زیبایی آن باعث شده حتی پس گذشت شش سال از ساخت آن، همچنان به آن فکر کنیم و گاها چند مرحله از ان را بگذرانیم. با اینکه این بازی بی ایراد نیست اما، فضایی که ایجاد میکند بسیار عالی است.
فضایی که حس سوررئالی دارد و به راحتی تصاویری به یاد ماندنی میسازد. مثلا تصویری که مکس تنها در یک آشپزخانه نشسته، بسیار غم انگیز و نارحت کننده به نظر میرسد. موسیقی به کار رفته در بازی نیز قابل ستایش است. جدا از آهنگسازی خوب جاناتان مورالی، آهنگهایی از آماندا پامر، موگوای و گروههایی از این دست در بازی به کار رفته است.
نتیجه گیری
لایف ایز استرنج (Life Is Strange) یک بازی خاص در نوع خود است که به گونهای، نسبت به بازیهای هم سبک خود که توسط Telltale تولید شده، بهتر است. ویژگیهای عجیب این بازی را میتوانست حضور بازیگری مثل گرتا گرویگ تکمیل کند. با اینحال، این بازی انسجام کافی را ندارد و ایرادات مختلفی میشود از آن گرفت.
اما شاید بتوان گفت به خاطر نحوهای که داستان لایف ایز استرنج (Life Is Strange) روایت میشود، میتوان ایرادات آن را تا حدی نادیده گرفت. مشخص است که توسعه دهندگان این بازی در نظر داشتند تا ماجرایی خاص را به نحوی خاص به تصویر بکشند که تا حد قابل قبولی موفق شدهاند. لایف ایز استرنج (Life Is Strange) یک بازی بسیار زیبا و چشم نواز است که به هرکسی پیشنهاد میکنیم آن را امتحان کند.
دانلود بازی لایف ایز استرنج
مطالب مرتبط
مطالب اخیر
نقد و بررسی سریال House of the Dragon (خاندان اژدها)
House of the Dragon (خاندان اژدها) یک مجموعه تلویزیونی آمریکایی رو به پخش در ژانر درام فانتزی است که توسط…
بررسی بازی Cult of the Lamb (فرقه بره)
Cult of the Lamb (فرقه بره) یک بازی اکشن ماجراجویی است. و توسط توسعه دهنده مستقل Massive Monster ساخته شده…