گشت و گذار در جنگل فیلم جدید و فانتزی در ژانر ماجراجویی است که با هنرنمایی دواین جانسون و امیلی بلانت توانسته علاقمندان به سینما را سرگرم کند. در ادامه به معرفی، بررسی و نکات جالب توجه این اثر پر مخاطب خواهیم پرداخت، پس همراه بهترین سایت باشید.
نام فیلم | گشت و گذار در جنگل (جانگل کروز) – Jungle Cruise |
کارگردان | ژاومه کویت سرا |
ژانر | ماجراجویی – فانتزی |
تاریخ انتشار | 2021 |
بازیگران | دواین جانسون – امیلی بلانت – جک وایتهال – ادگار رامیرز – جسی پلمونس – پل جیاماتی – اندی نیمن |
کشور | ایالات متحده آمریکا |
تولید کننده | والت دیزنی پیکچرز – دیویس اینترتینمنت – کمپانی فلین پیکچر – سون باکس پروداکشن |
مدت زمان | 127 دقیقه |
توزیع کننده | استودیو سینمایی والت دیزنی |
زبان | انگلیسی |
فروش کل | 121.8 میلیون دلار |
IMDB | 10/6.7 |
Rotten tomatoes | 63% |
Metacritic | 50% |
به گفته ورنر هرتزوگ: ” جنگل قاتل است “. اگرچه گشت و گذار در جنگل دیزنی ظاهراً بر اساس موضوع محبوب ماجراجویی در پارک ساخته شده است، اما میتوان گفت که به نوعی هم از اصل جاودانه هرتزوگ به عنوان یک الهام سطحی استفاده کرده است. فرانک با بازی کاپیتان دواین جانسون، در اوایل فیلم میگوید: ” این را در مورد جنگل بدانید، هر چیزی که میبینید میخواهد شما را بکشد و میتواند “. نمونههای دیگری هم در فیلم بر اساس گفتههای هرتزورگ وجود دارند؛ افراد شرور فیلم از جمله فاتح اسپانیایی لوپه د آگوئر موضوع یکی از مشهورترین فیلم های هرتزوگ ” آگوئر ، خشم خدا ” بوده است. علاوه بر وی، یک اشراف زاده وسواسی آلمانی به نام شاهزاده یواخیم (جسی پلمونز) هم به نظر میرسد از لهجه هرتزوگی استفاده میکند. حتی به گمان من یک گاف بزرگ در مورد نحوه بیان هرتزوگی ” جنگل ” توسط یواخیم وجود دارد.
بدون شک هرتزوگ یک مرجع عجیب و غریب برای این فیلم است. این وضعیت با تنش موجود در گشت وگذار در جنگل مطابقت دارد. تنشی که به لطف CGI فیلم را سیاهتر، هیجان انگیزتر و پرفشارتر کرده است. کارگردانی فیلم بر عهده ژاومه کویت سرا است. این فیلم ساز پیش از این فیلم تریلرهای اغراق آمیزی چون Orphan و The Shallows را بر روی پرده سینما برده است. به هر صورت، عنصر ضروری برای هر نوع ماجراجویی (حتی اگر برای بچهها ساخته شده باشد) یک چیز مشخص است: احساس واقعی خطر.
مطالب مرتبط: معرفی و بررسی فیلم جوخه انتحار (The Suicide Squad) + دانلود
شروع جذاب فیلم
صحنههای آغازین نوید برخی از اتفاقات جالب را به ما میدهند. ما در ابتدا ابتدا با دکتر لیلی هاوتون (امیلی بلانت) سرزنده ملاقات میکنیم. او در اتاقهای پشتی انجمن رویال جئوگرافیک به صورت مخفیانه در حرکت است. هاوتون به دنبال یک پیکان باستانی است که کلید پیدا کردن درختی جادویی و شفابخش در آمازون به نام ” اشکهای ماه ” است. سال 1916 است و دو سال از جنگ جهانی میگذرد. یک اشرافی شرور آلمانی به نام یوآخیم، که ممکن است پسر قیصر ویلهلم باشد نیز به دنبال هدفی مشترک با لیلی هاوتون است.
کویت سرا در آثار قبلی خود مهارت خود را در بازی با جغرافیای صفحه نمایش به رخ کشیده بود. او جذابیت و انرژی را به خوبی به صحنههای اولیه مانور لیلی در اطراف این مکان تزریق میکند. یواخیم در تعقیب لیلی است. هر یک از آنها در این تعقیب و گریز از اشیاء مختلف در اطراف خود استفاده میکنند. در ادامه با فرانک اسکیپر وولف (جانسون)، کاپیتان قایقی زهوار در رفته و پوسیده در رودخانه آمازون ملاقات میکنیم. او گردشگران را به دیدن مناظری ساختگی مانند اسب آبی غول پیکر، آبشاری ناهموار و گروهی از بومیان ظاهرا وحشی وا میدارد؛ بومیانی که او مخفیانه به آنها پول داده است تا خارجیها را بترسانند.
در سکانسهای ابتدایی دیالوگهایی روب گلدبرگی وجود دارند. زمانی که لیلی و برادرش مک گرگور (جک وایتهال) از فرانک استفاده میکنند تا آنها را به قلب آمازون ببرد، ممکن است گول بخورید. شاید گمان کنید گشت و گذار در جنگل برای تسخیر کردن سحر و جادوی موجود در آثار کلاسیکی چون مهاجمان صندوق گمشده، نقاب زورو، نسخه 1999 مومیایی یا دزدان دریایی کارائیب است. به هر صورت فیلم مطمئناً از همه آنها وام گرفته است.
خطر نکردن و ظهور ارتش پنهان

فیلمهایی که در بالا به آنها اشاره شد از ترساندن ما ترسی نداشتند. آنها با قرار دادن شخصیتها در شرایط سخت ما را به اهمیت دادن وا میداشتند. متاسفانه در گشت و گذار در جنگل این طور نیست. این فیلم به نوعی ایمنی را در خود حفظ کرده است. به نظر میرسد فیلم از ترساندن ما با استفاده از خطرناک شدن شرایط قهرمانان پروا کرده است. در صحنهای حمله یک جگوار اتفاق میافتد. به زودی معلوم میشود که این جگوار حیوان خانگی فرانک، پروکسیما (دستیار دیگر او در کلاهبرداریهایش!) است. ارائه دادن جزئیات بیشتر در مورد سایر عناصری که در ابتدا به عنوان منابع ترس ارائه شده ولی در نهایت بی خطر بودنشان مشخص میشود لذت تماشای فیلم را برای شما از بین خواهد برد.
حتی شاهزاده یوآخیم که ظاهراً روان پریش است گاهی اوقات به طرز عجیب و غریبی بد به نظر میرسد. پلمونز از پس ایفای نقش او برنیامده است. اصلا چه دلیلی دارد که داستان در زمان جنگ جهانی اول اتفاق بیفتد؟ آیا دست اندرکاران فیلم میترسیدند که از یواخیم یک افسر نازی بسازند؟ فیلم سازان تمایلی به این ندارند که آمازون واقعاً به عنوان مکانی خطرناک به مخاطب ارائه شود. شاید این نوع از برخورد برای دادن پیامهای به خصوصی ستودنی باشد، اما به هر صورت ضربان نبض ما را به هیچ وجه سریعتر نمیکند!
حضور یک استثنا در چنین مواردی این قاعده را اثبات می کند. این اتفاق زمانی میافتد که لوپ د آگوئر (ادگار رامیرز) و افرادش، به عنوان یک ارتش خیالی ماوراء طبیعی برای مبارزه با قهرمانان ما بازمیگردند. این افراد ظاهراً همگی در قرن شانزدهم ناپدید شدهاند. واضح است فیلم از فقدان چنین تهدیدی رنج میبرده است. اگر بخواهم صادقانه بگویم، این بازگشت به گذشته نفرین آمیز، یکی از نکات برجسته فیلم است.
حتی اگر هیچ اهمیت دیگری هم نداشته باشد باز هم دست کم به کویت سرا امکان این را داده است تا به طور خلاصه صحنههای ترسناک خود را به نمایش بگذارد. هنگامی که این افراد شرور وارد داستان میشوند، جزییات و پیچیدگیهای موجود در نحوه حضورشان ما را به یاد دزدان دریایی کارائیب میاندازد. شاید از این حد از شباهت تعجب کنیم؛ گویا ما در حال تماشای چیزی هستیم که روی همان نرم افزار قبلی ساخته شده باشد، تنها با تفاوتهایی جزیی!
کمدی رومانتیک ناقص
الهام گرفتن و تقلید و پیش بینی پذیری همیشه هم نقیصههای مهلکی نیستند. گشت و گذار در جنگل میتوانست نجات پیدا کند اگر حداقل یک کمدی عاشقانه مناسب را در خود ارائه میداد. جانسون و بلانت چندان به هم نمیآیند. فیلم ایده خوبی برای قرار دادن آنها در کنار هم به عنوان افرادی با خلق و خوی متضاد در اختیار دارد. هرچه بیشتر مشاجره شود، احتمال جرقه زدن رابطه هم به همان نسبت بیشتر میشود. اما حتی این کار هم نیمه کاره رها شده است. این دو شخصیت حتی به قدر کافی با هم بحث نمیکنند.
بارها و بارها میتوانیم تصور کنیم که اگر فیلم میخواست خوب باشد چه چیزی انتظار ما را میکشید. فیلم میتوانست ترکیبی از یک حماسه آزاد، عاشقانه و شگفت انگیز در مورد چند روح زیبا و شجاع باشد. افرادی که در قلب جنگل با یکدیگر نزاع میکنند و با خطرات زیادی رو به رو هستند. با این حال، فیلم از پس این ایده برنیامده است. رضایت دادن به حداقلها باعث سقوط فیلم شده است. این اتفاقی بسیار رقت انگیز است.
تلاش وایتهال برای به تصویر کشیدن آن چه ظاهراً نمودی از شخصیت همجنسگرا در دیزنی است هم خوب از آب درنیامده است. شخصیت مک گرگور یک شب با فرانک در مورد چگونگی ازدواجش صحبت میکند. او میگوید ” مجبورم پیشنهاد زنی را که به عنوان همسر برایم انتخاب کردهاند رد کنم. با توجه به علایق من خوشحالیام در جای دیگری نهفته است “. در ادامه او اضافه میکند : “عمویم تهدید کرده که از ارث محرومم خواهد کرد. دوستان و خانواده به من پشت کردهاند. همه اینها به خاطر کسی است که من واقعا عاشقش هستم “. شاید اینها باید دیالوگهایی تاثیرگذار میبودند، اما مک گرگور از پس آن برنیامده است. تنها هدف اعترافات او گویا نشان دادن شخصیت والای جانسون در پذیرش او به عنوان یک انسان است. جنگل ممکن است شما را نکشد، اما گشت و گذار در جنگل میتواند روح شما را بکشد.
مطالب مرتبط: معرفی و بررسی فیلم فیلم سریع و خشن 9: حماسه سریع (F9: The Fast Saga) + دانلود
دانلود فیلم Jungle Cruise
نکات جالب فیلم گشت و گذار در جنگل

- بسیاری از جملات جنایی که فرانک استفاده میکند مستقیماً از جاذبههای تورهای موجود در پارک دیزنی گرفته شدهاند.
- فرانک خود را ” کاپیتان ” توصیف میکند. این عنوانی است که به بازیگرانی در دیزنی گفته میشود که به عنوان راهنمای تور در پارکها عمل میکنند. کوپ کاستنر و جان لستر از جمله دیگر اشخاص مشهور قدیمی در این سمت هستند.
- امیلی بلانت در ابتدا نقش لیلی را به دلیل خستگی برای بازی در ” بازگشت مری پاپینز ” و ” یک مکان ساکت ” رد کرد. کارگردان فیلم، کویت سرا به نیویورک رفت تا بلانت را ملاقات کند و دلیل انتخاب او را برای این نقش توضیح دهد. او همچنین یک پیام ویدئویی از دواین جانسون (در مقام تهیه کننده) در مورد نقشش و تمایل به همکاری با وی برایش به همراه داشت. آن ویدئو سرانجام او را متقاعد کرد تا بازی در این نقش را بپذیرد. دیگر تهیه کنندگان و حتی شان بیلی، مدیر تولید دیزنی، پیش از این بارها تلاش کرده بودند او را متقاعد کنند اما با شکست رو به رو شده بودند.
- موزیک اصلی ابتدای فیلم نسخه بی کلام آهنگ “هیچ چیز دیگر اهمیتی ندارد” از گروه متالیکا است. این موزیک گاهی اوقات در طول فیلم هم شنیده میشود.
- شخصیت امیلی بلانت لیلی هویتون نام دارد. نام خانوادگی او تصادفی نیست زیرا نام کامل کاترین هپبورن، کاترین هویتون هپبورن است. او با بازی خود در ملکه آفریقا (1951) تأثیر زیادی بر فیلم داشت. شباهتهای زیادی بین این دو کاراکتر وجود دارد.
- استودیو از زمان اکران فیلم دزدان دریایی کاراییب در سال 2003 تلاش زیادی کرده بود تا فیلمی را بر اساس سواری کردن و ماجراجویی بسازد؛ با این حال نتوانسته بود تهیه کنندگان مناسبی را برای این پروژه پیدا کند. جان دیویس و جان فاکس در سال 2015 شروع به توسعه دادن این ایده کردند. آنها مدتی به دنبال شرکای تولیدی در پروژه خود بودند تا این که سر و کله دواین جانسون پیدا شد. او که از طرفداران فیلمهای مبتنی بر سواری است به موضوع علاقه مند شد و متعاقباً باعث افزایش سرعت تولید فیلم شد.
- این فیلم بی شباهت با ” ملکه آفریقا ” با بازی همفری بوگارت و کاترین هپبورندر سال 1951 نیست. ملکه آفریقا الهام بخش والت دیزنی بود تا شروع به ساخت یک فیلم مبتنی بر سواری و گشت و گذار در دیزنی کند. نگاه بوگارت در فیلم جان هیوستون، پایه و اساس نگاه دواین جانسون در این فیلم است.
- لباسی که فرانک وولف (دواین جانسون) در قایق خود میپوشد بسیار شبیه لباس چارلی آلنوت (همفری بوگارت) در فیلم ملکه آفریقا است. این امر عمدی است زیرا فیلم بوگارت تأثیر به سزایی در ساخت گشت و گذار در جنگل داشته است. این فیلم همچنین یکی از فیلمهای مورد علاقه شخص والت دیزنی بود.
- فیلم چهارمین همکاری امیلی بلانت با دیزنی است. سه مورد قبلی عبارتند از: ماپتز (2011)، به سوی جنگل (2014) و بازگشت مری پاپینز (2018).
- قبل از حمله شاهزاده یواخیم به قایق فرانک در رودخانه، او قطعهای از اپرای لوهنگرین ریچارد واگنر را در یک گرامافون پخش میکند.
- یکی از شوخیهای مکرر فرانک با لیلی کنایه به اصرار او در پوشیدن شلوار است. این موضوع به گذشتهای ارجاع میدهد که شلوار پوشیدن برای زنان رسمیت نداشت. کاترین هپبورن، اولین زن در سینما بود که رسوم رایج زمان خود را برای پوشیدن شلوار در یک فیلم به چالش کشید.
- در یکی از صحنهها فرانک به لیلی میگوید که او قایقی ساخته است و نام آن را کیلا، الهه ماه گذاشته است. کیلا در فرهنگ اینکاها به الهه ماه اشاره دارد.
- دواین جانسون طی یک مصاحبه پیشنهاد کرد که پتی جنکینز کارگردانی این فیلم را بر عهده بگیرد. این ایده پس از دیدن پیش نمایش خصوصی فیلم واندر وومن (2017) در استودیوی برادران وارنر به ذهن او خطور کرد. جانسون تحت تأثیر این فیلم قرار گرفت. به هر صورت این سمت به جنکینز پیشنهاد نشد.
- فیلم دومین همکاری امیلی بلانت با ادگار رامیرز پس از ” دختری در قطار ” در سال 2016 است.
- این دومین فیلم دواین جانسون است که عنوان جنگل را در خود دارد. اولین فیلم با چنین عنوانی ” جومانجی : به جنگل خوش آمدید ” در سال 2017 بود.
مطالب مرتبط
مطالب اخیر
نقد و بررسی سریال House of the Dragon (خاندان اژدها)
House of the Dragon (خاندان اژدها) یک مجموعه تلویزیونی آمریکایی رو به پخش در ژانر درام فانتزی است که توسط…
بررسی بازی Cult of the Lamb (فرقه بره)
Cult of the Lamb (فرقه بره) یک بازی اکشن ماجراجویی است. و توسط توسعه دهنده مستقل Massive Monster ساخته شده…