House of the Dragon (خاندان اژدها) یک مجموعه تلویزیونی آمریکایی رو به پخش در ژانر درام فانتزی است که توسط جرج آر. آر. مارتین و رایان کندال خلق شدهاست. این سریال اقتباسی از رمان آتش و خون نوشته مارتین است و پیش درآمد مجموعه بازی تاج و تخت محسوب میشود. داستان سریال ۲۰۰ سال پیش از اتفاقات بازی تاج و تخت رخ میدهد و پیش زمینه خاندان تارگریِن را به تصویر میکشد.
سریال فانتزی جدید HBO همچنان از شخصیت های پیچیده و واقعیت های تلخ زندگی در قرون وسطی دوری نمی کند.
مقدمه
اگر سبک زندگی نرمالی دارید و به اینترنت یا شبکه های کابلی دسترسی دارید و روزانه چند ساعت از وقت خود را صرف تماشای تلویزیون می کنید، به احتمال زیاد با سریالی به نام Game Of Thrones (بازی تاج و تخت) آشنایی دارید. سریالی که به محبوبیت بسیار بالایی در بین اهالی تلویزیون رسید. خوب، حالا با مجموعه جدیدی رو به رو هستیم! به طور خاص، در اینجا در مورد House of the Dragon (خاندان اژدها)، پیش درآمد/اسپین آفِ ساخته HBO صحبت می کنیم که البته دیوید بنیوف و دی. بی. وایس، تولید گنندگان سریال تاج و تخت را در شامل نمی شود، اما امیدوار است بتواند تخیل همیشه بی ثباتِ مخاطبان را به خود جلب کند.
برای این منظور، 172 سال قبل از تولد دنریس تارگرین به King’s Landing باز می گردیم (House of the Dragon (خاندان اژدها)در این نقطه بسیار خاص است)، جایی که اجداد دنریس هنوز تخت آهنین بسیار آشنا را در دست دارند. اگرچه ما با خط جانشینی در جریان شروع می کنیم، یک حاکم بدون وارث باید بین دو پادشاه جدیدِ بالقوه یکی را انتخاب کند تا در نهایت جای او را بگیرد. شاه ویسریس تارگرین یا شاهزاده خانم رینیس تارگرین.
نه برای آخرین بار در این نمایش، تبعیض جنسیتی برنده می شود و ویسریس به عنوان پادشاه نامیده می شود، و زنجیره ای از رویدادها را با پیامدهای بزرگ برای تمام وستروس رقم می زند، جایی که چهره ها متفاوت هستند اما نام های خانوادگی بسیار بسیار آشنا هستند. تلاش برای کسب قدرت و رفاه علیرغم شایعاتی مبنی بر زمستان تاریک در افق…
چه می شد اگر ویندزورها اژدها داشتند؟
House of the Dragon (خاندان اژدها)، به دلیل ماهیت خود، در مقایسه با سریال قبلی چیزی کم ندارد. اما شش قسمت از فصل اول که توسط HBO در اختیار منتقدان قرار گرفت نشان میدهد که یک قیاس بسیار بهتر برای درک درام فانتزی جدید The Crown است، اکتشاف نسلهای نتفلیکس از خانواده سلطنتی بریتانیا.
بازگردانیها بیشتر بر شخصیتهای زن اصلی سریال تأثیر میگذارد، پرنسس رینیرا تارگرین (با بازی میلی آلکاک در نوجوانی و اما دارسی در بزرگسالی) و آلیسنت هایتاور (امیلی کری و پس از آن اولیویا کوک)، اما هر دو بازیگر جوانتر هم خوب هستند و چالشی برای همتایان قدیمیتر خود ایجاد می کنند، و مهمتر از آن، هر چهار نفرِ آنها تفاوتهای ظریفی را برای شخصیتها به ارمغان میآورند که ممکن است تشابهی به تاج و تخت داشته باشند، اما موفق میشوند به عنوان شخصیت های کاملاً توسعهیافته برجسته شوند.
انواع مختلف میدان های نبرد
در حالی که مبارزات قدرت بین ویسریس و سایر لرد های حیله گر (مخصوصاً شاهزاده دیمون) درصد کمی از طرح داستان را هدایت می کند، سفرهای رینیرا و آلیسنت محور اصلی سریال است. زیرا هر دو در حالی که در تلاش هستند تا ظاهری از خوشبختی در این دنیا پیدا کنند مجبور می شوند با واقعیت های موقعیت خود روبرو شوند.
رینیرا بدون اینکه تلاش زیادی در این مورد بکند، از الزامات پرنسس بودن انتقاد می کند، به خصوص پس از اینکه ویسریس او را بیشتر به حلقه افرادِ مورد اعتماد خود می آورد. در همین حال، آلیسنت به عنوان دخترِ دستِ (King’s Hand) دیرینه پادشاه، از هوش سیاسی خود در صورت لزوم برای بهبود موقعیت خود استفاده می کند. بزرگ شدن بهترین دوستان، با بالا رفتن سن، زندگی آنها را از یکدیگر جدا می کند. اما این واقعیت که هر دوی آنها روحهای قابل تشخیص و ارتباطی پایدار و در عین حال پیچیده دارند، دقیقاً همان قلاب احساسی این سریال است.
این طور بگوییم بهتر است. به یاد دارید که در فصل اول بازی تاج و تخت هنگامی که سرسی با رابرت براتیون مست شدند و یک گفتگوی واقعی درباره ازدواج وحشتناکشان داشتند چه سکانس فوق العاده ای به وجود آورد؟ این انرژی در بسیاری از لحظاتِ House of the Dragon (خاندان اژدها) وجود دارد – احساس احساسات واقعی و جاه طلبی در پشت ظاهرِ مجلل دربار و تشریفات.
وقتی صحبت از بازیگران به میان میآید، کنسیدین نقش شخصیتی دلسوز را ایفا میکند، حتی اگر قدرت او بر تاج و تخت تحت تأثیر چیزی باشد که میتوان آن را افراط در انسانیت تلقی کرد. در همین حال، شاید به اسمیت (دیمون تارگرین) چالشبرانگیزترین نقش مجموعه داده شده. مانند بسیاری از پسران دوم/نائب تاج و تخت، به نظر می رسد مکر و شرارت در خون او است، اما دیمون تارگرین حداقل یک یا دو علاقه دیگر فراتر از جاه طلبی دارد، و همچنین ارتباطات بسیار واقعی با چند نفر در دنیای خود دارد. ساختن این همه صفت در قالبِ یک مرد کار آسانی نیست، و داستان نیز کمک زیادی به او نمی کند، و در نتیجه لحظاتی را رقم می زند که گهگاه احساس می شود تعادلی ندارد.
سعی و تلاشِ خونین برای زنده ماندن
میگل ساپوچنیک (مسئول نبردهای بسیار جذاب تاج و تخت مانند هاردوم و نبرد حرامزاده ها) به شدت به عنوان کارگردان درگیر است و حضور او تضمین می کند که اژدهایان حضور بسیار تاثیر گذاری دارند. از نظر زیبایی شناختی، به نظر می رسد House of the Dragon (خاندان اژدها) هر یک سنت از بودجه چند میلیون دلاری خود را روی صفحه نمایش گذاشته است – در حالی که قسمت های نمایش داده شده کامل نبودند، اما هم مجموعه های فیزیکی و هم کارهای دیجیتال VFX، با هزاران تن از جزئیات در هر اینچ از کمد لباس و طراحی تولید جزو بهترین ها به نظر می رسند.
کوندال و ساپوچنیک در مصاحبههای منتهی به پخش سریال درباره تاکید سریال بر بارداری و زایمان صحبت کردهاند و در زمانی که حقوق باروری زنان در ایالات متحده در وضعیت بدتری نسبت به دهههای گذشته قرار دارد، ممکن است این موضوع دقیقاً زمان مناسب یا زمان بسیار نادرست را برای یادآوری گرافیکی که بارداری برای زنان می تواند یک وضعیت خونین، ترسناک و حتی مرگبار باشد. احساس شما نسبت به آن ممکن است مستقیماً منعکس کننده این باشد که این مسائل شخصاً چقدر به خانه شما نزدیک است.
و آن صحنه ها مسلماً حتی نگران کننده ترین سکانس های سریال نیستند. بدون اسپویل کردن سریال، چیزهای ناراحت کننده ای در قسمت های بعدی اتفاق می افتد که فقط HBO در گذشته از آن خطوط قرمز گذشته است.
سخن پایانی
از Fantastic Beasts گرفته تا Obi-Wan Kenobi تا Better Call Saul 2022 به ما کمک کرده است تا در مورد اینکه چه چیزی در مورد پیش درآمدها مفید و چه چیزی مفید نیست فکر کنیم. در حالی که همه آن پروژهها کاملاً متفاوت هستند، یک راز موفقیت در بین همه آن ها آشکار میشود. بهترین نمونهها آنهایی هستند که هم شخصیتها و هم طرح داستان همچنان ما را شگفتزده میکنند.
بنابراین، در حالی که House of the Dragon (خاندان اژدها) یک پیش درآمد است، فاصله زمانی آن از رویدادهای تاج و تخت به این معنی است که آینده ممکن است نانوشته به نظر برسد، حداقل برای کسانی که آثار جورج آر.آر. مارتین را با جدیت مطالعه نکردهاند. و رویکرد چندین ساله سازندگان به سریال حس هیجان انگیزی می دهد. نمیدانیم سرنوشت برای این شخصیتها چه چیزی در نظر گرفته است، اما هر هفته هیجان خاصی را به همراه دارد، زیرا این سرنوشت نزدیکتر میشود.
به عنوان یک درس از تاریخ وستروس، House of the Dragon (خاندان اژدها) موفق می شود، حتی گاهی اوقات تا حدی مجذوب، اما حتی پس از شش قسمت، داستان هنوز به یک حماسه واقعی نرسیده است. شاید هنوز هم بتواند – برای بسیاری از مردم، به هر حال، بازی تاج و تخت را تنها پس از مرگ تکان دهنده ند استارک در اواخر فصل 1 به جدیت دنبال کردند، و Dragon قطعاً چنین پیچ و تاب هایی در آستین خود دارد. با این حال، ممکن است شخصیتهای آن بهاندازه نبیرههایشان خیلی زود جاودانه نباشند، و برای یک برنامه تلویزیونی، این سرنوشت تقریباً به اندازه باردار شدن در قرون تاریکی خطرناک است.
نقد و بررسی سریال House of the Dragon (خاندان اژدها)
مطالب مرتبط
مطالب اخیر
نقد و بررسی سریال House of the Dragon (خاندان اژدها)
House of the Dragon (خاندان اژدها) یک مجموعه تلویزیونی آمریکایی رو به پخش در ژانر درام فانتزی است که توسط…
بررسی بازی Cult of the Lamb (فرقه بره)
Cult of the Lamb (فرقه بره) یک بازی اکشن ماجراجویی است. و توسط توسعه دهنده مستقل Massive Monster ساخته شده…