Trending News

29 سپتامبر 2023

پست وبلاگ

معرفی کارگردان فرانسیس فورد کاپولا (Francis Ford Coppola) + دانلود بهترین فیلم‌ها
فرانسیس فورد کاپولا-کارگردان
بیوگرافی

معرفی کارگردان فرانسیس فورد کاپولا (Francis Ford Coppola) + دانلود بهترین فیلم‌ها 

فرانسیس فورد کاپولا که در حوزه “فیلمسازی با بودجه کم” تحصیل کرده، فیلم‌هایی را کارگردانی کرده است که به لحاظ مالی موفق‌ترین و به لحاظ نقد از تحسین ‌شده‌ترین‌ها در تاریخ سینمای آمریکا هستند؛ فیلم‌هایی همچون “پدرخوانده” و “اینک آخرالزمان”. برای آشنایی با زندگینامه و داستان موفقیت او و همچنین برترین آثارش، با ادامه این مطلب از بهترین سرگرمی همراه باشید.

نام و نام خانوادگیفرانسیس فورد کاپولا (Francis Ford Coppola)
تاریخ تولد۷ آوریل ۱۹۳۹ ‏(۸۱ سال)
حرفهکارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تهیه‌کننده
کشور تولد آمریکا
شهر تولددیترویت، میشیگان
قد182 سانتی‌متر
همسرالنور جسی نیل (۱۹۶۳-اکنون)
پدرکارمین کاپولا
مادرایتالیا پنینو
فرزندانسوفیا کاپولا – رومن کاپولا – جیانکارلو کاپولا  

بیوگرافی

فرانسیس فورد کاپولا
فرانسیس فورد کاپولا

بزرگ‌ شدن در خانواده‌ای اهل هنر‌

فرانسیس فورد کاپولا هفتم آوریل سال 1939 در شهر دیترویت در ایالت میشیگان آمریکا به دنیا آمد. پدر او، کارمین، یک نوازنده بود و در ارکستر سمفونی NBC آرتورو توسکانینی می‌نواخت. مادرش، ایتالیا، هنرپیشه بود و زمانی در فیلم‌های سینمایی ایفای نقش می‌کرد. تالیا، خواهر کوچک‌تر کاپولا، بعدها مسیر مادرش را دنبال کرد و وارد دنیای بازیگری سینما شد. او نام خود را به تالیا شیر تغییر داد و به‌همراه سیلوستر استالونه در فیلم “راکی” بازی کرد.

فرانسیس فورد کاپولا و خانواده‌اش، چند سال پس از تولد او، به حومه شهر نیویورک نقل مکان کردند. او بیشتر دوران کودکی خود را در آنجا سپری کرد.

دوران کودکی و مدرسه

تمامی اعضای خانواده کاپولا در حوزه نمایش و هنرها به موفقیتی دست یافته بودند. پدر کاپولا که در مقام نوازنده  به موفقیت‌هایی رسیده بود. اما او آرزو داشت کار آهنگسازی (نوشتن موسیقی) را خودش انجام دهد. با این حال به نظر می‌رسید فرانسیس تمایل بسیار کمی به تحقق رویاهای پدرش داشته باشد. او کودکی دست و پا چلفتی و در مدرسه دانش‌آموزی تنبل بود.

سایه یک بیماری

فرانسیس فورد کاپولا در نه سالگی به فلج اطفال مبتلا شد؛ بیماری فلج‌کننده‌ای که معمولا در کودکان اتفاق می‌افتد. این بیماری باعث شد کاپولا یک سال روی تخت باشد. در این مدت او با عروسک‌هایش بازی می‌کرد، تلویزیون تماشا می‌کرد و در یک دنیای فانتزی درونی غرق شده بود. پس از بهبودی، با استفاده از یک دوربین هشت میلیمتری و یک ضبط صوت شروع به ساختن فیلم کرد. فرانسیس در دوران کودکی شیفته فیلم‌های سینمایی شد. “دراکولا”، “دزد بغداد” و کارتون‌های والتز دیرنی از جمله فیلم‌های مورد علاقه‌اش بودند.

ورود به مدرسه فیلمسازی

فرانسیس فورد کاپولا از مشهورترین کارگردانان تاریخ است.  فیلم‌هایی همچون "پدرخوانده" و "اینک آخرالزمان" از جمله آثار بی‌نظیر او هستند.

کاپولا با تحصیل در مدرسه Great Neck High School on Long Island حوزه فیلمسازی را جدی‌تر دنبال کرد. او خیلی زود مسحور آثار سرگئی آیزنشتاین شد. کاپولا همچنین در رشته موسیقی و تئاتر آموزش دید تا بدین ترتیب تحصیلات خود را تکمیل کند. در سال 1956 با بورسیه رشته تئاتر در دانشگاه  Hofstra College in Hempstead در نیویورک ثبت نام کرد. کاپولا در آنجا در تولیدات دانشجویان بازی و کارگردانی می‌کرد. همچنین او در آنجا کارگاه سینما (فیلم) خود را برپا کرد. کاپولا آنقدر بر کارگردانی تصاویرش مصمم بود که ماشین خود را فروخت تا یک دوربین 16 میلیمتری بخرد.

همکاری با راجر کورمن

کاپولا پس از فارغ‌التحصیلی از دانشگاه Hofstra  به وست کاوست رفت تا در مدرسه فیلم “دانشگاه کالیفرنیا در لس آنجلس” ثبت نام کند. اما او خیلی تاب تحمل کلاس را نداشت و شروع به ساخت اولین فیلم‌های خود کرد. سپس کارگردانی یک فیلم بزرگسال به او محول شد که مورد توجه راجر کورمن، کارگردان سازنده فیلم‌های کم‌هزینه، قرار گرفت. کورمن، فرانسیس فورد کاپولا را در مقام یک “آچار فرانسه” (همه فن حریف) برای کار روی فیلم‌هایش استخدام کرد.

اخلاق کاری محکم کاپولا کورمن را برآن داشت تا به او اجازه دهد فیلمی که خودش می‌خواهد را کارگردانی کند. اینگونه شد که کاپولا فیلم “جنون 13” (1963) را ساخت. این اثر یک فیلم ترسناک خونریز بود که کاپولا سه روزه آن را نوشت و با بودجه چهل هزار دلاری ساخت. کاپولا در همان سال با الینور نیل، طراح صحنه فیلمش، ازدواج کرد.

در مسیر شهرت و اعتبار

برادران وارنر این فیلمساز جوان و متعهد را برای کارگردانی فیلم موزیکال پرهزینه خود به نام “رنگین‌کمان فینیان” انتخاب کردند. اما این اثر کاپولا را از مسیر نقاط قوتش دور کرد و فیلم به مذاق منتقدان خوش نیامد. فیلم “مردمان باران” (1969) نمایانگر تلاش کاپولا برای بازگشت به فیلمسازی”شخصی” – و نه فیلمسازی با بودجه کم- بود. این فیلم روایت سفرنامه‌ای درباره یک زن خانه‌دار در حال فرار بود. این اثر گواهی بر استعداد کاپولا در حوزه فیلمسازی تجربی بود.

کاپولا شاید در حوزه سینمای آوانگارد (ابداعی و تجربی) باقی مانده بود. اما برای پروژه بعدی خود این حوزه را انتخاب نکرد. او برای نوشتن فیلمنامه فیلم بسیار موفق “پاتن” که مشترکا آن را نوشته بود برنده جایزه اسکار بهترین فیلمنامه شد. در واقع او با این فیلم خیلی زود اعتبار خود را باز پس گرفت. سپس، استودیو “پارامونت پیکچرز” از او خواست فیلمنامه اقتباسی‌شان از رمان پرفروش “پدرخوانده” اثر ماریو پوزو را کارگردانی کند؛ فیلمی که ثابت شد بزرگ‌ترین موفقیت کاپولاست.

افتخارات از پی “پدرخوانده”

ساخت فیلم “پدرخوانده” چالش‌های زیادی به همراه داشت. کاپولا سخت تلاش می‌کرد تا تصمیمات مربوط به انتخاب بازیگران را کنترل کند. او در برابر تلاش‌های استودیو برای کم کردن بودجه فیلم و تغییر در مقدمات و عوامل کار نیز مقاومت می‌کرد. گروه‌های آمریکایی ایتالیایی به نمایش جنایت سازمان‌یافته در فیلمنامه اصلی معترض بودند. حتی خود عوامل فیلم کاپولا گاهی به توانایی او در کنترل این پروژه عظیم ایمان نداشتند. با این وجود، او فیلم را به اتمام رساند.

“پدرخوانده” روایت‌گر داستان دراز خانواده بزهکار کورلئونه است. فیلم بر به پا خواستن مایکل کورلئونه جوان جهت کنترل و اداره امپراتوری این خانواده متمرکز است. از عوامل پیش برنده این درام، بازی‌های فوق‌العاده مارلون براندو و آل پاچینو تازه وارد است. پس از اکران فیلم در سال 1972، تصویر فیلم از زیرلایه جهان جنایی آمریکا منتقدان را هاج و واج گذاشته بود. فیلم در نظر سینما دوستان نیز یک موفقیت عالی محسوب می‌شد. “پدر خوانده” جوایز اسکار آن سال را درو کرد. کاپولا در بخش‌های بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه برنده جایزه اسکار شد.

کاپولا به لطف موفقیت “پدر خوانده” ثروتمند شده بود. حالا او می‌توانست پروژه‌های مورد نظرش را خودش انتخاب و روی آن‌ها کار کند. او در سال 1974 فیلم “مکالمه” را ساخت؛ درامی پر جنب و جوش درباره تعقیب و نظارت مخفی (مشاهده). کاپولا در سال 1974 با “پدر خوانده: قسمت دوم” بار دیگر به دنیای جنایت‌های سازماندهی شده بازگشت. او برای این فیلم دومین جایزه اسکار بهترین کارگردانی خود را دریافت کرد.

“اینک آخر الزمان” و پیامدها

پروژه بعدی کاپولا “اینک آخر الزمان” بود. فیلم روی جنگ ویتنام تمرکز داشت. جنگ ویتنام، جنگ نیروهای آمریکایی و ویتنام جنوبی برعلیه نیروهای کمونیست ویتنام شمالی بود که بین سال‌های 1955 تا 1975 در گرفت. اما روند این پروژه پرهزینه به دلیل شرایط آب و هوایی بد، کمبود بودجه و رفتار عجیب و غریب مارلون براندو ستاره این فیلم، به کندی پیش ‌رفت. با اکران فیلم در سال 1979، بسیاری از منتقدان با زبان تمجید آن را یک شاهکار خواندند. فیلم نامزد دریافت چندین جایزه اسکار شد و در گیشه نیز موفق بود.

پر کار در دهه 80

کاپولا سپس پا به عرصه جهان فیلم‌های مستقل گذاشت. او این فیلم‌ها را از طریق استودیو ” Zoetrope” خودش منتشر کرد. این فیلم‌ها که شامل “ماهی جنگی” (1983) و “انجمن پنبه” (1984) بودند، نقد‌های مختلفی دریافت کردند. منتقدان با تعجب می‌پرسیدند آیا کاپولا دیگری شانسی برای موفقیت ندارد. او سپس با ساخت فیلم “پگی سو ازدواج کرد” (1985) در تدارک یک اثر موفق بود. این فیلم داستان زنی است که با سیر در زمان به گذشته و دوران مدرسه خود سفر می‌کند. با این حال، به نظر می‌رسید این پروژه از نوع “حق کپی ‌رایت” است. فیلم بعدی کاپولا “تاکر: مردی در رویاهای خود” (1988) به روح او نزدیک‌تر بود. فیلم روایت‌گر مردی خودروساز است که به نوعی بدل خود کارگردان (کاپولا) بود.

آثار بعدی

کاپولا در سال 1990 “پدر خوانده: قسمت سوم” را ساخت. اگرچه فیلم به اندازه دو قسمت قبلی مورد تمجید واقع نشد، با این وجود در گیشه موفق بود و اعتماد استودیو‌های بزرگ را جلب کرد. فیلم “دراکولای برام استوکر” (1992) کاپولا نظرات مختلفی را در پی داشت، اما به تثبیت بازگشت او کمک کرد.

انتشار یک مجله

به نظر می‌رسد کاپولا بدون داشتن بدهی و همچنین کار راحت در استودیوهای بزرگ، از میراث سینمایی خود راضی است. او با انتشار مجله “داستان‌های کوتاه زئوتروپ” در سال 1977 علایق خود را گسترش داد. این مجله مختص مطالب ادبی –و نه هالیوودی- بود.

کاپولا در سال 1998 به راه اندازی نخستین جشنواره فیلم‌ مستقل کلاسیک در سانفرانسیسکو کالفرنیا کمک کرد. جدای از صنعت فیلم، کاپولا صاحب یک کارخانه شراب سازی در کالیفرنیا است. این کارخانه شراب‌هایی با برچسب ” Niebaum-Coppola” تولید می‌کند. کاپولا در سال 2001 “اینک آخرالزمان” را با یک فیلم خام 49 دقیقه‌ای اضافی دوباره منتشر کرد که در نسخه اصلی قبلی فیلم وجود نداشت. این باز انتشار نیز همانند نسخه اصلی هم از سوی منتقدان و هم عموم تماشاگران با اقبال و موفقیت روبرو شد.

10 فیلم برتر فرانسیس فورد کاپولا

فرانسیس فورد کاپولا-کارگردان
فرانسیس فورد کاپولا-کارگردان

افزون بر آنچه در بالا درباره کاپولا گفته شد، ذکر چند نکته درباره جایگاه سینمایی او ضروری است:

کاپولا از ستون‌های سینمای آمریکاست؛ اگر او را حذف کنیم کل ساختمان فرو می‌ریزد. او به همراه جورج لوکاس، مارتین اسکورسیزی، برایان دی پالما، پیتر باگدانویچ، استیون اسپیلبرگ و پل شرایدر و عده‌ای دیگر، از کارگردانان نسل “هالیوود نو” بود. کاپولا عصر جدیدی از سینما را رقم زد. او نخستین تجربه سینمایی خود را با کار برای راجر کورمن، کارگردان تحسین شده فیلم‌های کم‌هزینه، آغاز کرد.

کاپولا شروع به نوشتن و کارگردانی فیلم‌هایی کرد که معرف نسل او بود؛ نسلی که برخی آن را “موج نوی آمریکا” می‌نامیدند. او در واقع یک فیلمساز غیرقابل پیش‌بینی و گیج کننده بود. گاهی در برگرداندن هزینه‌های تولید فیلم شکست می‌خورد. اما کاپولا قادر به ساختن فیلم‌هایی زیبا با قابلیت جذب منتقدان و موفقیت تجاری گسترده بود. فیلم‌هایی مانند “پدر خوانده”، “اینک آخر الزمان” و “دراکولای برام استوکر”.

اینک به معرفی 10 فیلم برتر این کارگردان بزرگ می‌پردازیم:

پدر خوانده (The Godfather)

اقتباس کاپولا از رمان ماریو پوزو جزئی جدایی‌ناپذیر از سینما است. نگاهی زیبا و وسیع به داستان خانواده جنایی کورلئونه هنگام تغییر سرپرستی خانواده از پدر ویتو (با بازی مارلون براندو) به مایکلِ پسر (با بازی آل پاچینو). این فیلم به‌عنوان یکی از بهترین فیلم‌های آمریکایی تاریخ بسیار مورد تحسین واقع شد و به حق شایسته این تحسین است.

پدر خوانده: قسمت دوم (The Godfather Part II)

ادامه مسیر کاپولا به سمت چیزی که به‌عنوان مهم‌ترین آثار او می‌شناسیم کمی متفاوت است. این فیلم بین خطوط داستانی موازی ویتو کورلئونه جوان (رابرت دنیرو) و پسرش مایکل در چند دهه بعد، جابجا می‌شود. در واقع هر دو آن‌ها در تلاش‌اند زندگی خود را بسازند. این فیلم نیز به‌عنوان یکی از مهم‌ترین فیلم‌های تاریخ آمریکا مورد تمجید قرار گرفته است.

مکالمه (The Conversation)

 کاپولا این فیلم را با الهام از  فیلم “آگراندیسمان” (Blowup) میکل‌آنجلو آنتونیونی ساخت، مانند برایان دی پالما کارگردان هم‌عصر او که در ساخت فیلم “انفجار” (Blow Out) خود از آن فیلم الهام گرفت. ژن هکمن در نقش هری کول که یک متخصص نظارت شنودی است ظاهر می‌شود. او به دلیل ماهیت کارش، خود را در یک موقعیت اخلاقی غیرمنتظره گرفتار می‌بیند. هری درباره اینکه آیا باید نسبت به پی‌آمد شغل‌های شنود خود احساس مسئولیت کند، مردد است. این فیلم از آنجا که تصادفا با رسوایی واترگیت همزمان شد، طنین احساسی خاصی داشت.

اینک آخر الزمان (Apocalypse Now)

این اقتباس کاپولا از رمان “در دل تاریکی” جوزف کنراد به درون جهان هجوم آمریکا به ویتنام، یکی از فیلم‌های برجسته اوست. این اثر یک فیلم عظیم، گسترده و پراکنده است. مدت زمان “نسخه کارگردان” این فیلم بیش از سه ساعت و نیم است. کاپیتان بنجامین ال. ویلارد (با بازی مارتین شین) ماموریت دارد سرهنگ والتر ای. کورتز را پیدا کرده و بکشد. این سرهنگ یک افسر نظامی سرکش است که رهبری شبه‌نظامیان مستقل خودش را بر عهده دارد. مارلون براندو در نقش این سرهنگ در فیلم حضور دارد.

پاتن (Patton)

کاپولا فیلم “پاتن” را کارگردانی نکرد اما فیلمنامه این فیلم را نوشت. او برای این فیلمنامه برنده جایزه اسکار بهترین فیلمنامه شد. صحنه آغازین نمادین فیلم که در آن ژنرال جورج اس. پاتن (با بازی جورج سی. اسکات) در مقابل پرچم بزرگ آمریکا برای حضار ایراد سخنرانی می‌کند، ایده او بود.

پدر خوانده: قسمت سوم (The Godfather Part III)

کاپولا پس از گذشت چند سال، به داستانی که باعث شهرت او شده بود بازگشت. در فیلم سوم ما یک مایکل کورلئونه سن و سال دار را می‌بینیم. او بخاطر اعمالی که در آن سال‌ها به‌عنوان رئیس مافیا انجام داده دلسرد شده و احساس گناه می‌کند. اگرچه فیلم به اندازه دو قسمت قبلی تحسین نشد، با این حال کیفیت قسمت سوم بالاتر از متوسط است.

 ماهی جنگی (Rumble Fish)

فیلم “ماهی جنگی” یکی از دو اقتباس کاپولا از رمان‌های اس. ای. هینتون است. فیلم به صورت سیاه و سفید فیلمبرداری شده است. همچنین موسیقی و صدای فیلم به گونه‌ای است که گویی شبیه فیلم‌های اکسپرسیونیستی آلمانی مانند “مطب دکتر کالیگاری” است. راستی جیمز (با بازی مت دیلون) برادرش –معروف به “پسر موتوری” (با بازی میکی رورک)- را بسیار تحسین می‌کند. پسر موتوری به نوبه خود چیزی بیشتر از زندگی گانگستری برای برادرش خواهان است. این دو در تلاش‌اند تا از سوی یکدیگر شنیده شوند و مورد توجه قرار گیرند.

دراکولای برام استوکر (Bram Stoker’s Dracula)

کاپولا با بازگو کردن رمان کلاسیک برام استوکر، به متن اصلی وفادار ماند. این فیلم قطعه‌ای گیج‌کننده از سینمای پیش پا افتاده است و پر از اروتیسم دلهره‌آور. گری اولدمن نقش اصلی دراکولا را بازی می‌کند. وینونا رایدر در نقش فرد مورد علاقه او، کیانو ریوز در نقش شوهرش و آنتونی هاپکینز در نقش دشمن قسم خورده اش پروفسور آبراهام ون هلسینگ.

بیگانگان (The Outsiders)

این فیلم اقتباس کوپولا از رمان اس. ای. هینتون است که او را تبدیل به یک نابغه کرده بود. فیلمبرداری این فیلم نسبت به “ماهی جنگی” متعارف‌تر است، اما داستان بسیار دلخراش‌تری دارد. داستان فیلم از نوع گذر از کودکی به بزرگسالی است. داستان عمدتا از نقطه دید یک گانگستر جوان به نام پانی‌بوی کورتیس (با بازی سی. توماس هوول) روایت می‌شود. او دو برادر و تعدادی دوست صمیمی دارد. وقتی یکی از اعضای باند رقیب ناخواسته توسط دوستش جانی (با بازی رالف مکچینو) کشته می‌شود، آن دو فرار می‌کنند.

دلال بیمه (The Rainmaker)

کاپولا یکی از فیلمسازانی است که رمان‌های جان گریشام را تبدیل به فیلم کرده‌اند. “دلال بیمه” داستان رودی بیلور (با بازی مت دامون) را روایت می‌کند. او یک وکیل بی‌تجربه است که یک پرونده فریب بیمه‌ای را علیه یک شرکت بیمه سلامت به عهده دارد. این فیلم دارای یک روایت داوودی جالوتی از نوع گریشامی است. اما در نتیجه‌ی دست هدایت‌گر کاپولا در فیلم، گریشام معتقد است که این فیلم بهترین اقتباس فیلمی از یکی از داستانهایش است.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

بخش های ضروری علامت گذاری شده اند *