فایرواچ (Firewatch) یک بازی ماجراجویی است که توسط شرکت Campo Santo توسعه یافته است. با ادامه این مطلب از بهترین سرگرمی همراه باشید.
اطلاعات کلی
نام بازی | فایرواچ (Firewatch) |
توسعه دهنده | Campo Santo |
منتشر کننده | Panic, Campo Santo |
کارگردان | آلی ماس، شان وانامان |
نویسنده | کریس رمو، جیک رادکین، آلی ماس، شان وانامان |
تهیه کننده | گیب مک گیل، جین اینگ |
آهنگساز | کریس رمو |
موتور | Unity |
بستر | مایکروسافت ویندوز، پلی استیشن ۴، اکس باکس وان، لینوکس، نینتندو سوئیچ |
تاریخ انتشار | مایکروسافت ویندوز، لینوکس پلی استیشن ۴: ۹ فوریه ۲۰۱۶ ، اکس باکس وان: ۲۱ سپتامبر ۲۰۱۶ ، نینتندو سوئیچ: ۱۷ دسامبر ۲۰۱۸ |
سبک | ماجراجویی |
حالت | تک نفره |
تجربهای غافلگیر کننده
بعضی بازی تجربهای همانند خوانون یک رمان خوب دارند. جهانی دارند که میتوانید به آن فرار کنید و ساعتها در آن گم شوید. فایرواچ (Firewatch)، با داستان جذاب، دیالوگهای منسجم، صدا گذاریهای باور پذیر و کارگردانی بی نظیر خود، بی شک به یکی از به یاد ماندنی ترین بازیهای این دهه تبدیل شده است.
در شروع بازی، تعدادی انتخاب متنی پیش روی شما قرار میگیرد. طراحی این بخش از بازی شبیه به یک بازی قدیمی به نام Zork است که آن بازی، تماما متنی است. برای اینکه چیزی را اسپویل نکنیم، نمیتوانیم جزئیات بیشتری را ارائه کنیم. اما این بخش شما را با شخصیت اصلی که هنری (Henry) نام دارد آشنا میکند. این قسمت هم بامزه و هم غم انگیز و مشخص میکند که چرا هنری به عنوان یک جنگلبان تنها در جنگلهای وایومینگ مشغول به کار میشود.
خلاصه داستان
زمانی که بازی را آغاز میکنید، فضای قدرتمند آن شما را کاملا جذب میکند. داستان فایرواچ (Firewatch) در طول یک تابستان و از طریق “روزها” اتفاق میافتد. این روزها در واقع فصلهای داستان هستند. وقایع داستان در ساعات مختلف روز و شب اتفاق میافتند. این باعث میشود رنگهای مختلفی مانند نارنجی، زرد و قرمز به زیبایی در جنگل خیالی بیشتر نمایان شود. همه این زیباییها را از زاویه اول شخص تجربه میکنید. فضای جذاب جنگل Two Forks توسط طراح گرافیک مشهور، اولیور ماس (Oliver Moss) طراحی شده. برای همین است که مانند یک جنگل واقعی در ذهن میماند.
مسیرهای تنگ و باریک دره Thunder، آرامش دریاچه جونزی همه و همه، رازی را در خود پنهان کردهاند. و این شما هستید که باید پرده از آن بردارید. تنها نکتهای کمی این فضا را از واقعیت دور میکند، عدم وجود حیات وحش است. دیالوگهای فایرواچ (Firewatch) بسیار خوب نوشته و توسط افرادی حرفهای اجرا شدهاند. بازی دو شخصیت اصلی دارد. یکی هنری است که شما او را کنترل میکنید. شما میتوانید هنری را فردی شوخ طبع یا جدی جلوه دهید. میپرسید چگونه؟ در گفتگوها گزینههای مختلفی برای انتخاب دیالوگ دارید.
در این بخش میتوانید گزینههای جدی یا بامزه را برای پاسخ دادن انتخاب کنید. صداگذاری هنری نیز واقعا به خوبی انجام شده و کاملا باور پذیر است. شخصیت دوم و رئیس هنری، دلای لا (Delilah) نام دارد. او تنها انسانی است که با هنری در تمام طول بازی در ارتباط است. او از نظر احساسی خود را پنهان میکند. اما در طول داستان بیشتر با او آشنا میشویم.
شخصیتها
از همان ابتدای بازی رابطهی هنری و دلای لا واقعی به نظر میرسد. در حالیکه تنها راه ارتباط آنها از طریق بی سیم است و احساسات آن دو از طریق چهره دیده نمیشود. هنری یا هَنک-همانطور که دلای لا او را صدا میزند- مردی خوش قبل است اما ایراداتی نیز دارد. او مطمئن نیست که به زندگی خود در بولدر، ایالت کلورادو، بازگردد یا نه. دلای لا نیز زنی است که از شوخیها برای طفره رفتن از گفتگو در مورد زندگی شخصیاش استفاده میکند.
در طول این تابستان، او همواره از گفتن در مورد خود میگریزد. حضور چندین دختر نوجوان که آتش بازی میکنند باعث به جریان افتادن داستان میشود. شما تقریبا در تمام لحظات میتوانید با دلای لا صحبت کنید. کافی است رادیو دو طرفه خود را روشن کنید. میتوانید از او در مورد محیط یا حل کردن یک مشکل سوال کنید.
همچنین میتوانید گزارش کار خود را نیز به او ارسال کنید. او نیز در مورد تقریبا همه چیز حرفی برای گفتن دارد. دیالوگهای او آنقدر جذاب است که دائما با هر بهانهای با او تماس میگرفتیم. زمانی که آن دختران گم میشوند، روند داستان تاریک میشود. شما و دلای لا باید با کنار هم گذاشتن سرنخها مکان آن دو دختر را پیدا کنید. در این میان باید تصمیماتی مهم و سختی بگیرید. باید بگوییم که نویسندگی این بخش از بازی یک سر و گردن از تقریبا بیشتر بازیها بالاتر است. در واقع برخلاف خیلی از بازیها، داستان فایرواچ (Firewatch) میتواند به یک رمان به همان جذابی تبدیل شود. این داستان بامزه، ترسناک و پر تنش است و گاها همه اینها این احساسات در چند دقیقه دیده میشوند. بازیهای زیادی وجود ندارند که چنین ادعایی داشته باشند.
گیم پلی
مثل دیگر “شبیه سازهای قدم زدن” (Walking Simulator)، در فایرواچ (Fierwatch) گیم پلی همان داستان است. اما در مقایسه با بازیهای این ژانر، در فایرواچ (Firewatch) کارهای بیشتری میتوان انجام داد. مقدار زیادی از جنگل Two Forks قابل اکتشاف و گشت و گذار است. در این جنگل صندوقهای تدارکات، منظرههای دیدنی و حتی لاک پشتی که میتوانید آن را برای خود بردارید پیدا میشود. مانند یک کوهنورد از صخرهها بالا میروید و از بلندیها پایین میآیید.
همچنین بار از برج مراقبتی که در طول تابستان خانه شماست دیدن میکنید. این کارهای ساده که در ابتدای بازی و کشف محیط خود دلپذیراند، با جلو رفتن در داستان ترسناک میشوند. تا جایی که زاویه دید اول شخص هنری در جنگلی تاریک و بزرگ ترس شما از محیط را بیشتر میکند. در مورد مسیر یابی نیز باید بگوییم خوشبختانه یک فلش بزرگ وجود ندارد که ما را دقیقا به سمت هدف راهنمایی کند.
اما گشت و گذار در جنگل Two Forks کمی سخت است. به ویژه در اواخر بازی. این بدین معنی نیست که خیلی سردرگم میشوید. اما تبدیل کردن تصاویر داخل نقشه با جهان روبروی شما کمی سخت است. با اینحال قطبنمای هنری در جا بسیار کاربردی است و خیلی طول نمیکشد مسیر درست را پیدا کنید.
پایان فایرواچ
پایان بازی تنها جایی بود که تعریف چندانی نداشت. اگر بخواهیم چیزی را اسپویل نکنیم باید بگوییم که انتظار بیشتری از پایان بازی داشتیم. به خصوص با پرورش جذاب داستان که از اول بازی ما را هیجان زده کرده بود. اما از آن متنفر هم نیستم. پایان بازی به گونهای است که شما را به فکر وا میدارد. طوریکه فکر میکنید شاید سرنخی را فراموش کردهاید.
نسخه اکس باکس وان
نسخه اکس باکس وان بازی فایرواچ (Firewatch) ویژگیهای جدیدی دارد که البته به نسخه Pc و پلی استیشن ۴ نیز اضافه خواهد شد. از این ویژگیها میتوان به اضافه شدن جنگلهای جدید و ویدئوهایی از پشت صحنه بازی اشاره کرد. همچنین حالت Free Roam نیز در دسترس خواهد بود. در این حالت که پس از به پایان بردن داستان بازی قابل دسترسی خواهد، میتوانید آزادنه در جنگل به گشت و گذار و اکتشاف بپردازید. امیدواریم توسعه دهندگان بیشتری این قابلیت را به بازیهای خود اضافه کنند.
نتیجه گیری
فایرواچ (Firewatch) یک بازی کوتاه اما به یاد ماندنی است. در پنج شش ساعتی که حالت داستانی بازی طول میکشد، اتفاقات مختلف و غیر قابل پیش بینی زیادی رخ میدهد. این بازی گویی برای بزرگسالان ساخته شده است. چراکه شخصیتهای اصلی آن آدم بزرگهایی هستند که مشکلات “آدم بزرگها” را دارند. گفتگوهای بین آنها بالغ است و رابطهی بینها نیز واقعی به نظر میآید.
فایرواچ (Firewatch) از آن دسته بازیهایی است که تمرکز بیشتری روی روایت داستان شکل گرفته است. و این کار با هنرمندی و استادانه انجام شده. بعضی وقتها فراموش میکنید که در حال بازی کردن هستید و خود را غرق داستان جذاب آن مییابید. درست مثل یک کتاب خود، میتوان سالی یکی دوبار به آن سر زد و آن را مرور کرد.
دانلود فایرواچ
مطالب مرتبط
مطالب اخیر
نقد و بررسی سریال House of the Dragon (خاندان اژدها)
House of the Dragon (خاندان اژدها) یک مجموعه تلویزیونی آمریکایی رو به پخش در ژانر درام فانتزی است که توسط…
بررسی بازی Cult of the Lamb (فرقه بره)
Cult of the Lamb (فرقه بره) یک بازی اکشن ماجراجویی است. و توسط توسعه دهنده مستقل Massive Monster ساخته شده…