باشگاه مشت زنی فیلمی آمریکایی و در ژانر درام روان شناختی است. دیوید فینچیر این فیلم را در سال 1999 کارگردانی کرد. از ستارگان این فیلم میتوان به برد پیت، ادوارد نورتون و هلنا بونهام کارتر اشاره کرد. این فیلم بر اساس کتابی به همین اسم است که در سال 1996 نوشته شد. نورتون در این فیلم نقش کارکتری بینام را بازی میکند که از کار اداریش خسته شده. او با یک فروشندهی صابون یک باشگاه مشت زنی راه میندازد و با او و زنی عجیب وارد روابطی پیچیده میشود.
رمان پالانیک توسط فاکس پیکچرز خریداری شد. تهیه کنندهی فاکس پیکچرز، لارا زیسکن، نوشتن فیلم نامهی آن را به جیم اوهیس سپرد. فینچر به علت اشتیاق زیادش به داستان برگزیده شد. فینچر، جیم اوهیس را در نوشتن فیلم همراهی کرد. او و بقیهی عوامل این فیلم را با یاغی بیدلیل ساخت 1995، و فارغ التحصیل مقایسه میکنند. چرا که هر سه فیلم تم تقابل میان نسل جدید و سیستم ارزشهای تبلیغ شده را به نمایش میگذارند.
مسئولین استودیو فاکس فیلم را دوست نداشتند. آنها در تلاش برای بالا بردن فروش، شیوهی بازاریابی مد نظر فینچر را تغییر دادند. باشگاه مشت زنی از لحاظ فروش گیشهای نتوانست انتظارات استودیو را برآورده سازد. منتقدین نیز به این فیلم واکنشهای دو سویهای نشان دادند. باشگاه مشتی زنی به عنوان یکی از جدل آمیز و مورد بحثترین فیلمهای سال 1999 شناخته شد. گاردین این فیلم را قاصد تغییر در زندگی سیاسی آمریکاییها شناخت و سبک بصریش را نوآورانه دید.
این فیلم بعدها با انتشار نسخهی دیویدی به موفقیت تجاری دست یافت. باشگاه مشت زنی تبدیل به یک اثر کلاسیک کالت شد و توجه رسانهها را مجددا جلب کرد. در دهیمن سالگرد اکران فیلم، نیویورک تایمز آن را فیلم کالت تعریفگر زمانهی ما خواند. با بهترین سرگرمی همراه باشید.
مشخصات فیلم باشگاه مشتی زنی
عنوان فیلم | معرفی فیلم باشگاه مشت زنی یا فایت کلاب (به انگلیسی: Fight club) |
کارگردان | دیوید فینچر |
تهیه کننده | آرت لینسون، سن شافین، راس گیسون بل |
فیلم نامه نویس | جیم اوهیس |
بازیگران | برد پیت، هلنا بونهام کارتر، ادوارد نورتون |
راوی | ادوارد نورتون |
موسیقی | برادران داست |
فیلم بردار | جف کرونن وث |
تدوینگر | جیمز هیگود |
شرکت تولید کننده | ریجنسی اینترپرایزر |
توزیع کننده | فاکس قرن بیستم |
تاریخهای انتشار | پانزده اکتبر 1999 |
مدت زمان | 139 دقیقه |
کشور سازنده | ایالات متحده آمریکا |
زبان | انگلیسی |
هزینهی ساخت | شصت و سه میلیون دلار |
فروش گیشه | صد و نه دهم میلیون دلار |
IMDB | 8.8 |
راتن تومیتوز | 79% |
متاکریتیک | 66% |
خلاصهی فیلم باشگاه مشت زنی
راوی بینام ما مرد جوانیست که نمیتواند بخوابد. او زندگی قابل پیشبینیای را به عنوان یک بررسیکنندهی تصادفات ماشینی میگذراند. او بدون این که مشکل خاصی داشته باشد گذرش به گروههای حمایتی میفتد. در فضای افسرده کنندهی این گروهها احساسات خود را خالی میکند و موفق میشود بخوابد. ولی روتینش به هم میریزد، وقتی که زن جوانی (ماریا) در تک تک این گروهها حضور پیدا میکند. چون که میداند ماریا هیچ مشکلی ندارد، تاثیر مثبت گروهها بر احساساتش از بین میرود. وقتی که روزی در هواپیما با صابونساز جوانی به اسم تایلر دردن آشنا میشود، زندگیش عوض میشود. مردی که از بسیاری لحاظ دقیقا نقطهی متقابل اوست.
فیلم باشگاه مشت زنی
از این جا به بعد ممکن است حاوی اسپویل باشد.
پس از سانحهی عجیب آتش گرفتن خانهاش، مجبور به جا به جایی به خانهی تایلر میشود. خانه-ی تایلر خانه-ی نیمه خرابه-ی خالیای در قسمتی رها شده از شهر است. پس از مقداری مشت زنی تصادفی در پارکینگ یک بار، این کار به عادت آن دو تبدیل میشود. کاری که به او کمک میکند با قسمتهای سخت و پیچیدهتر زندگی رو به رو شود. مشت زنی آن دو تعدادی دنباله رو جذب میکند. افرادی که نه تنها میخواهند نگاه کنند، بلکه میخواهند در مشت زنی شرکت کنند. بعد از آگاهی از این که مردان دیگری مانند آنها وجود دارد، آن دو یک باشگاه مشت زنی شروع میکنند. باشگاهی که قانون نخستش این است که نباید از آن به کسی گفت. با رشد محبوبیت باشگاه، همه چیز پیچیدهتر میشود. ماریا نقطهی مهمی از حلقهای باطل در زندگی او و تایلر میشود. باشگاه مشت زنی به آرامی از کنترل خارج میشود و در ادامه زندگی او پیچیده و پر از آشوب. به گونهای که دیگر نمیداند در اطرافش چه میگذرد یا چه چیزی واقعی است. یا این که چه طور بدون آسیب زدن به خودش از آن وضع خارج شود.
دربارهی نویسندهی کتاب باشگاه مشت زنی
چاک پالانیک در بیست و یک فوریهی 1962 در واشنگتن متولد شد. او یک خبرنگار مستقل و یک رمان نویس است. پالانیک، اصالتا اوکراینی و فرانسوی است. پدربزرگ و مادر بزرگش از اوکراین به کانادا و سپس به نیویورک مهاجرت کرده بودند. پالانیک از دانشگاه اورگان در رشته خبرنگاری فارغ التحصیل شد. وی در دههی بیست زندگیش شغلهای بسیاری پشت سر گذاشت. پس از گذراندن دورهی انترنتی در یک ایستگاه رادیو، به استخدام یک روزنامه در پورتلند درآمد. او به پورتلند نقل مکان کرد و تا پا گرفتن حرفهاش دستورالعمل تعمیر کامیون مینوشت. کاری که تا پس از یک رمان نویس موفق شدن ترکش نکرد. او همچنین در یک پناهگاه افراد بیخانمان کار داوطلبانه میکرد.
دربارهی کارگردان
دیوید فینچر کارگردان، تهیه کننده و فیلم نامه نویسی آمریکایی متولد 1962 است. فینچ دوبار نامزد اسکار بهترین کارگردانی، برای فیلم مورد عجیب بنجامین باتن و فیلم بیوگرافیک شبکهی اجتماعی شد. وی همچنین برای فیلم شبکهی احتماعی، گلدن گلوب و جایزهی بفتای بهترین کارگردانی را به دست آورد. فینچر برای فیلمهای فایت کلاب، هفت، بازی، زودیاک و دختر گم شده شهرتی جهانی دارد. ساخت سریال خانهی پوشالی نیزبدون حضور فینچر ممکن نبود.
دیوید فینچر
حقایق جالب دربارهی فیلم باشگاه مشت زنی
- چاک پالانیک باور دارد که این فیلم ارتقایی بر کتابش است.
- چاک پالانیک نخستین بار پس از یک سفر کمپینگ ایدهی این کتاب به ذهنش رسید. او در سفر پس از شکایت از سر و صدای چند چادر نشین کناری، از آنها کتک خورد. هنگامی که به سر کار برگشت، از این متعجب شده که هیچ کس به زخمهایش اشارهای نمیکند. تنها چیزی که میپرسیدند، سوالات روزمره بود. مثلا «سفرت چه طور گذشت؟». پالونیک نتیجه گرفت که دلیل سکوت همکارانش این بوهد که نمیخواستند به او نزدیک شوند. اگر به زخمها اشاره میکردند، درجهای از ارتباطات فردی لازم میشد. همکارانش برای برقراری چنین نزدیکیای به اندازهی کافی به او اهمیت نمیدادند. شیفتگی او از این سدگذاری اجتماعی بود که بنای رمان را تشکیل داد.
- برد پیت گفت که نمیخواست پدر و مادرش این فیلم را ببینند، اما نتوانست قانعشان کند. آنها پس از دیدن صحنهی سوختگی شیمیایی، نظر خود را تغییر دادند.
- در فیلم صحنهای است که برد پیت و ادوارد نورتون مست در حال ضربه زدن به توپهای گلفند. آن دو در این صحنه واقعا مست بودند. توپهای گلف هم درست از کنار میز غذاخوری پرواز میکردند.
- در صحنهای که راوی بر توالت نشسته و با شلوار به پایین کشیده کاتالوگ میخواند واقعا برهنه است. نورتون در این مورد در قسمت مصاحبهی دیویدی صحبت میکند. دیوید فینچر میپرسد: «واقعا؟» و نورتون جواب میدهد: «متوجه نشدی اون روز دستشویی نرفتم؟»
نظرات منتقدین دربارهی فیلم باشگاه مشت زنی
- شاون لوی – پورتلند اورگونین: باشگاه مشت زنی یک ضربه فنی به تمام معناست.
- ان هورنادی – بلتیمور سان: تماشاگران را وادار به حدس زدن اتفاقات بعدی میکند. در حالی که آنها از چیزی که در حال اتفاق افتادن است منزجرند.
- رن رودرگیرز – میامی هرالد: این روایت داستانی کمی حوصله سر بر است. پانزده دقیقهای اضافه دارد و تنش در آن به اندازهای که فکر میکنی خوب ساخته نمیشود.
دانلود
مطالب مرتبط
مطالب اخیر
نقد و بررسی سریال House of the Dragon (خاندان اژدها)
House of the Dragon (خاندان اژدها) یک مجموعه تلویزیونی آمریکایی رو به پخش در ژانر درام فانتزی است که توسط…
بررسی بازی Cult of the Lamb (فرقه بره)
Cult of the Lamb (فرقه بره) یک بازی اکشن ماجراجویی است. و توسط توسعه دهنده مستقل Massive Monster ساخته شده…