Trending News

پست وبلاگ

بیوگرافی اما استون اما استون (Emma Stone) + دانلود بهترین فیلم‌ها
بیوگرافی اما استون اما استون (Emma Stone) + دانلود بهترین فیلم‌ها
سایر

بیوگرافی اما استون اما استون (Emma Stone) + دانلود بهترین فیلم‌ها 

نام کامل امیلی جین استون (Emily Jean Stone)
تاریخ تولد 6 نوامبر 1988 (33سال)
اسکاتسدیل، آریزونا، ایالات‌ متحده
پیشه بازیگر
سال‌های فعالیت 2004-اکنون
همسر(ها) دیو مک‌کری (ا. 2020)
فرزندان 1

اما استون یک هنرپیشه آمریکایی محبوب است که در نقش‌های متفاوتی هنرنمایی کرده و برنده جایزه اسکار شده است. در این مقاله به زندگینامه و داستان زندگی او خواهیم پرداخت. همچنین 10 فیلم برتر او را به همراه لینک دانلود مستقیم در اختیار شما گذاشته‌ایم. پس همراه بهترین سرگرمی باشید.

زندگینامه اما استون

اما استون کیست؟

اما استون بازیگر آمریکایی است که بیشتر به خاطر نقش‌های بامزه و جذابش در چندین کمدی شناخته می‌شود. او قبل از اینکه نامزد دریافت جایزه گلدن گلوب در نقش الیو پندرگاست در فیلم مثل آب خوردن‌ (Easy A) در سال 2010 شود، در فیلم‌های نوجوانانه مانند خیلی بد (Superbad 2007)، خانه خرگوشی (2008 The House Bunny) و سرزمین زامبی‌ها (2009 Zombieland) بازی کرده بود. او همچنین در فیلم‌های خدمتکاران (The Help) و کمدی عاشقانه دیوانه‌وار، احمقانه، عشق (Crazy, Stupid, Love) که هر دو در سال 2011 منتشر شدند نقش آفرینی کرده است.

در فیلم مرد عنکبوتی شگفت‌انگیز (The Amazing Spider-Man) که سال 2012 منتشر شد و دنباله آن در سال 2014 به عنوان معشوقه پیتر پارکر بازی کرده است. استون نامزدی اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل زن را در کمدی سیاه بردمن (2014 Birdman) دریافت کرد. همچنین اولین جایزه اسکار خود را برای بازی در نقش یک بازیگر زن آرزومند در فیلم لا لا لند (2016 La La Land) به دست آورد. سال بعد، او با بازی در فیلم نبرد دو جنس (Battle of the Sexes) که در آن نقش اسطوره تنیس بیلی جین کینگ را برعهده داشت، توجهات بیشتری را به خود جلب کرد.

اما استون در نوجوانی
اما استون در نوجوانی

اوایل زندگی

امیلی جین (اما) استون در 6 نوامبر 1988 در اسکاتسدیل، آریزونا به دنیا آمد. زمانی که پدربزرگش که تبار سوئدی دارد، از طریق جزیره الیس به ایالات متحده مهاجرت کرد، نام خانوادگی او به استون تبدیل شد. استون بازیگری را از 11 سالگی با اولین نقش صحنه‌ای خود در تئاتر جوانان باد در درختان بید (The Wind in the Willows ) آغاز کرد. در طول دوران راهنمایی، در 16 پروژه تئاتر ظاهر شد از جمله نمایش‌های شاهزاده و نخود، آلیس در سرزمین عجایب، جوزف و کت رویایی رنگارنگ. استون همچنین در چندین تئاتر کمدی بداهه نیز ایفای نقش کرد. استون پس از یک ترم تحصیل در دبیرستان کاتولیک دخترانه، تحصیل را رها کرد تا روی حرفه بازیگری تمرکز کند.

برای متقاعد کردن والدینش که اجازه دهند به لس آنجلس نقل مکان کند، این هنرپیشه بامزه یک پاورپوینت با عنوان “پروژه هالیوود” درست کرد که در بخشی از آن از ترانه “هالیوود” مدونا استفاده کرده بود. تاکتیک او موفقیت‌آمیز بود و در ژانویه 2004، در سن 15 سالگی، استون با مادرش به آپارتمانی در لس آنجلس نقل مکان کرد. استون سپس شروع به دادن تست بازیگری برای نقش‌هایی کرد که اغلب به خاطر صدای گرفته و خش‌دارش متمایز بود. این هنرپیشه پرشور و سخت‌کوش آنقدر فداکار بود که موهای بور خود قهوه‌ای تیره کرد، به امید اینکه به او کمک کند تا نقش‌های جدی‌تری داشته باشد.

مجموعه در جستجوی خانواده جدید پارتریج

در سال 2004 با بازی در مجموعه “در جستجوی خانواده جدید پارتریج” در شبکه وی‌اچ‌وان که برگرفته از مجموعه خانواده پارتریج بود، توانست نخستین کار جدی خود را تجربه کند. این مجموعه یک مسابقه واقعی بود و شامل هشت بازیگر زن جوان با اشتیاق بود. همگی آن‌ها برای گرفتن‌ نقش لوری پارتریج برای ساخت مجدد این مجموعه کمدی دهه 1970 رقابت می‌کردند. شرکت‌کنندگان بر اساس خوانندگی، بازیگری و شباهتشان به لوری اصلی مورد قضاوت قرار گرفتند. این بازیگر جوان که در آن زمان با نام امیلی استون بازی می‌کرد با کاور آهنگ “We Belong” از پت بناتر نظر بقیه را جلب کرد و این نقش را به دست آورد. اگرچه این پروژه هرگز از نسخه آزمایشی عبور نکرد، اما به عنوان نقطه شروعی برای حرفه استون عمل کرد و او را به سمت منیجر آینده‌اش Doug Wald هدایت کرد.

نقش‌های سینمایی و تلویزیونی

بازیگر اما استون
بازیگر اما استون

“دنیای مالکوم” و “راننده”

استون پس از حضور در یک مجموعه تلویزیونی واقع‌نما، شروع به حضور در چندین برنامه موفق از جمله “دنیای مالکوم” و “متوسط” کرد. او سپس در سریال راننده (2007) که تنها یک فصل به طول انجامید در نقش ویولت تریمبل 17 ساله بازی کرد. در همان سال، استون برای نقشی در سریال علمی-تخیلی قهرمانان تست بازیگری داد اما موفق نشد و این نقش به هیدن پنیتیر رسید.

“خیلی بد” و “خانه خرگوشی”

در سال 2007، استون نخستین فیلم بلند و نقش حرفه‌ای خود را با بازی در کمدی نوجوانان خیلی بد (2007) در کنار جونا هیل و مایکل سرا، تجربه کرد. این فیلم که توسط ست روگن و جاد اپتاو نوشته و تهیه شده‌ بود در گیشه موفق شد و با واکنش شدید منتقدان روبرو شد. یک سال بعد، استون در کمدی راکر (2008) در کنار رین ویلسون و کریستینا اپل‌گیت بازی کرد. وی در همان سال در فیلم خانه خرگوشی (2008) در کنار آنا فاریس بازی کرد.

“سرزمین زامبی‌ها” و “مثل آب خوردن‌”

در طی چند سال بعد، استون با ایفای نقش در چندین فیلم بزرگ، از جمله سرزمین زامبی‌ها، ارواح دوست دختر‌های سابق و مرد کاغذی که همه در سال 2009 اکران شدند، وارد صحنه هالیوود شد. فیلم بزرگ بعدی استون در سال 2010 آمد که “مثل‌ آب خوردن‌‌” نام داشت. استون در این فیلم کمدی نوجوانان نقش الیو پندرگاست را برعهده داشت. این فیلم با الهام از رمان داغ ننگ نوشته ناتانیل هاوثورن ساخته‌ شده‌ است. این اثر درباره زندگی یک دانش‌آموز دبیرستانی بی‌گناه است که شایعاتی از او در مدرسه پخش می‌شود، به‌طوری که همه فکر می‌کنند او دختری بی‌بند و بار است. بازی بامزه و جذاب استون در این فیلم، نامزدی گلدن گلوب بهترین بازیگر زن را برای او به ارمغان آورد.

“خدمتکاران” و “دیوانه‌وار، احمقانه، عشق”

استون بار دیگر در سال 2011 برای بازی در نقش فارغ‌التحصیل دانشگاه و نویسنده پرشور یوجینا “اسکاتر” فیلان در فیلم خدمتکاران، فیلمی بر اساس رمانی به همین نام از کاترین استاکت، مورد تحسین منتقدان قرار گرفت. این فیلم نامزد اسکار و گلدن گلوب شد. در همان سال، استون در کمدی عاشقانه “دیوانه‌وار، احمقانه، عشق” در کنار رایان گاسلینگ و استیو کارل بازی کرد.

مرد عنکبوتی شگفت‌انگیز

استون برای بازی در نقش گوئن استیسی، معشوقه 17ساله پیتر پارکر در فیلم مرد عنکبوتی شگفت‌انگیز که در سال 2012 منتشر شد و دنباله آن در سال 2014 انتخاب شد. در همین زمان، او همچنین در فیلم‌های «جوخه گانگستر» (2013)، «غارنشین‌ها» (2013) و «جادو در مهتاب» (2014) بازی کرد.

نامزدی اسکار برای فیلم بردمن

در سال 2014، استون برای بازی در نقش یک معتاد در حال بهبودی و دختر یک ستاره هالیوود با بازی مایکل کیتون، در درام/کمدی بردمن (Birdman) یا (فضیلت غیرمنتظره جهل) نامزدی گلدن گلوب و اسکار را دریافت کرد. استون پس از مدت‌ها دور از تئاتر تصمیم گرفت تا دوباره روی صحنه برود. در اواخر سال 2014 با بازی در نمایش موزیکال “کاباره” با آلن کامینگ در تئاتر برادوی به روی صحنه رفت. او همچنین به دلیل حضور مکرر خود به عنوان مجری “پخش زنده شنبه شب” مورد تحسین قرار گرفته‌ است.

جوایز برای فیلم “لا لا لند”

در سال 2016، استون اولین جایزه گلدن گلوب خود را برای ایفای نقش یک بازیگر زن آرزومند در فیلم موزیکال لا لا لند (La La Land) در کنار رایان گاسلینگ دریافت کرد. این فیلم برنده هفت جایزه گلدن گلوب شد که بیشترین برد توسط هر فیلمی در تاریخ مراسم اهدای جوایز است. استون در سخنرانی خود گفت: «این فیلمی برای رویاپردازان است و من فکر می‌کنم که امید و خلاقیت دو مورد از مهم‌ترین چیزها در جهان هستند و این چیزی است که این فیلم درباره آن است.” چند ماه بعد، در حالی که لا لا لند در حال بررسی برای 14 نامزدی جایزه اسکار بود، استون جایزه ارزنده بهترین بازیگر زن را به خانه برد.

اما استون - جایزه آکادمی اسکار
اما استون – جایزه آکادمی اسکار

“نبرد دو جنس”، “سوگلی”، “مجنون” و “کروئلا”   

استون در ادامه کار تحسین‌شده‌اش، کفش‌های تنیس‌اش را برای به تصویر کشیدن‌ بازیکن تنیس بزرگ بیلی جین کینگ در فیلم نبرد دو جنس Battle of the Sexes (2017)، در مورد مسابقه سال 1973 کینگ در برابر بابی ریگز، قهرمان سابق مردان، پوشید. استون و کارل در نقش ریگز هر دو نامزد گلدن گلوب شدند. این بازیگر در ادامه در سریال تلویزیونی مجنون (Maniac) ایفای نقش کرد. بر اساس یک برنامه تلویزیونی نروژی، مجنون (Maniac) استون و هیل را به عنوان دو فینالیست انتخاب شده‌ برای انجام یک آزمایش دارویی معرفی کرد که منجر به نتایج شگفت‌آوری شد.

 او همچنین نقش برجسته‌ای در درام تاریخی آن سال به نام سوگلی (The Favourite) داشت، که برای آن نامزدی جایزه اسکار دیگر را، پیش از بازگشت به سرزمین بایر آخرالزمانی آشنا در سرزمین زامبی‌ها: شلیک نهایی (Zombieland: Double Tap) در سال 2019، به دست آورد. در سال 2021، استون با بازی در نقش کروئلا بر پایه شخصیت کروئلا دویل از رمان صد و یک سگ خالدار نوشته دودی اسمیت، در فیلم کروئلا، به سینما بازگشت.

زندگی شخصی

استون در سال 2017 با نویسنده/کارگردان دیو مک‌کاری وارد رابطه عاشقانه شد. در دسامبر 2019، این زوج نامزدی خود را اعلام کردند. آن دو طبق گزارشات در سال 2020 ازدواج کردند و این بازیگر در ژانویه 2021 باردار شد. طبق گزارش‌ها، این بازیگر یک نوزاد دختر در بهار 2021 به دنیا آورد. بعداً مشخص شد که آن‌ها نام دخترشان را به نام ژان لوئیز، مادربزرگ استون، لوئیز ژان، گذاشته‌اند. این بازیگر پیش از این به مدت چهار سال با همبازی خود در مرد عنکبوتی، اندرو گارفیلد، در رابطه بود. اما در سال 2015 این رابطه به جدایی رسید.

10 فیلم برتر اما استون

خدمتکاران – (The Help 2011)

با توجه به این واقعیت که چندین نفر از بازیگرانش آن را به عنوان یک «روایت ناجی سفید» رد کرده‌اند، خدمتکاران (The Help) آنقدرها هم قدیمی نشده است، اما با توجه به ارزشی که دارد، فکر می‌کردم این یک فیلم استودیویی محکم درباره وضعیت غم‌انگیز روابط بین نژادی در اوایل دهه 1960 است. استون نقش اسکیتر فیلان، نویسنده جوانی در جکسون، می سی سی پی را بازی می‌کند که نحوه برخورد دوستان سفیدپوست نژادپرستش – و خانواده خودش – با خدمتکاران سیاه پوستشان را دوست ندارد. این زنان به بزرگ شدن اسکیتر کمک کردند و او از آن‌ها حمایت می‌کند و به آن‌ها کمک می‌کند تا داستان‌هایشان را تعریف کنند، که باعث ناراحتی بهترین دوست دوران کودکی‌اش هیلی (برایس دالاس هاوارد) شد.

اگرچه اسکیتر به خاطر شجاعتش مورد ستایش قرار می‌گیرد، اما این “خدمتکاران” هستند که به اندازه کافی شجاع بودند تا داستان‌های خود را با وجود ترس از انتقام با او در میان بگذارند و به همین دلیل، ویولا دیویس و اکتاویا اسپنسر (در یک اجرای برنده اسکار) مطمئنا دلیلی برای تماشای این فیلم هستند. با این حال، استون ثابت می‌کند که یک تکیه‌گاه عاطفی قوی است – کسی که سعی می‌کند کار درست را انجام دهد و الگوبرداری کند – و او برای کمک به هدایت این فیلم جذاب به سمت نامزدی بهترین فیلم شایسته تقدیر است.

مرد عنکبوتی شگفت‌انگیز – (The Amazing Spider-Man 2012)

استون در ابتدا در نقش گوئن استیسی مورد انتقاد قرار گرفت. دلیل آن این بود که بسیاری از مردم او را به عنوان یک مو قرمز می‌انگاشتند. اما این بازیگر به طور طبیعی بلوند با بازی خود در نقش معشوقه پیتر پارکر، که در این فیلم دختری در پریشانی نیست، انتظارات را زیر و رو کرد. به هر حال، او کسی است که به اسکورپ  نفود می‌کند و یک پادزهر می‌سازد که کسانی را که سرم کرت کانرز به آن‌ها تزریق شده‌ است نجات می‌دهد. اما نه قبل از اینکه لیزارد (ریس ایفانس) پدرش، کاپیتان استیسی (دنیس لیری) را که به پیتر (اندرو گارفیلد) التماس می‌کند تا قبل از مرگش از گوئن دور بماند، به طرز مرگباری زخمی کند.

اگرچه در نهایت ثابت می‌شود که این یک وعده سخت برای پیتر است که به آن عمل کند. اما به استون این فرصت را می‌دهد تا در نقش دختری که دو مرد مهم زندگی‌اش را از دست داده‌ است، در یک فیلم کمیک در یک نقش تراژیک نادر بازی کند. ما همچنین مطمئن هستیم که او بهبود می‌یابد، زیرا استون با قدرت، هوش و انعطاف‌پذیری خود به گوئن نفوذ می‌کند – سه ویژگی که در عاقبت قبل از مرگ غم‌انگیزش به دست گرین گابلین (دین دی هان) به خوبی به او کمک می‌کند.

دیوانه‌وار، احمقانه، عشق – (Crazy, Stupid, Love 2011)

مطمئناً، این فیلم استیو کارل و رایان گاسلینگ است، اما استون پیوند مشترکی را فراهم می‌کند، حتی اگر هویت او در بیشتر این فیلم معمایی باشد. این بازیگر در نقش هانا قدرت و اعتماد به نفس را به خوبی به تصویر می‌کشد   و من به شخصه جوری که او جیکوب (با بازی رایان گاسلینگ) پسر جذاب خوش صحبت را زمانی که برای اولین بار سعی می‌کند مخ او را بزند رد می‌کند، دوست دارم. هرچند نمی‌توانم او را به خاطر دادن یک فرصت دوباره به او سرزنش کنم بعد از اینکه دوست پسرش (جاش گروبان) ترجیح می‌دهد به جای ازدواج، به او پیشنهاد کار بدهد.

طبیعتاً پدر هانا از رابطه پنهانی او با جیکوب باخبر می‌شود و او را از دیدن او منع می‌کند. بسیاری از پدرها احتمالاً همین کار را می‌کنند. نکته مهم این است که در پیشنهاد سوم، جیکوب عاشق هانا شده‌ و آماده‌ است تا راه و روش خود را تغییر دهد. باز هم، استون مجبور نیست در اینجا خیلی کار خاصی انجام دهد. اما برای اعتبار بخشیدن‌ به آنجا که باید، او کسی است که گاسلینگ را تشویق می‌کند تا پیراهن خود را در این فیلم در بیاورد و اندام جذاب “فتوشاپی” خود را به نمایش بگذارد، که بابت آن سپاسگزاریم.

سرزمین زامبی‌ها – (Zombieland 2009)

این اولین نگاه ما به اما استون در یک نقش سرسخت و خفن است. او به خوبی این نقش را ایفا کرد. او کاملاً در نقش ویچیتا، خواهر بزرگتر لیتل راک (ابیگیل برسلین) و معشوقه کلمبوس (جسی آیزنبرگ)، که فقط سعی می‌کند آنقدر زنده بماند تا نتیجه را ببیند، انتخاب شده است. او‌ از خواهر بچه‌اش محافظت می‌کند. حتی با اینکه لیتل راک به سختی آن دختر 12 ساله و معصوم کوچولوی شیرینی است که بسیاری او را اینگونه تصور می‌کنند. او و ویچیتا کلاهبرداران باتجربه ای هستند که اسلحه‌ها و ماشین کلمبوس و تالاهاسی (وودی هارلسون) را قبل از گروگان گرفتن و آتش بس به نام بقا می‌دزدند.

استون قبلاً توانایی‌های کمدی خود را ثابت کرده بود. اما منطقی است که او یکی از معدود افرادی است که از آخرالزمان زامبی جان سالم به در می‌برد، زیرا به ویچیتا عزم سختی می‌دهد که مکمل حس شوخ طبعی او است که مجبور است در این جنون و مخمصه وحشتناک خود داشته باشد. دنباله 2019 ممکن است انتظارات را برآورده نکرده باشد، اما صرف این واقعیت که اصلا وجود داشته است، گواهی بر حسن نیت ایجاد شده توسط فیلم اول و کشش متقابل بازیگران پویای آن است.

خیلی بد – (Superbad 2007)

باور کنید یا نه، من اولین نمایش این فیلم را برای Variety پوشش دادم. هنوز به یاد دارم که با مایکل سرا و جونا هیل کنار استخر در هتل روزولت مصاحبه کردم. این اولین فیلم بزرگ جونا بود و او خیلی اضطراب داشت. کاملاً قابل درک بود، اما او نیازی به نگرانی ندارد، زیرا در نقش ست به خوبی عمل کرد. به همین ترتیب، کریستوفر مینتس-پلس با نقش خود به عنوان مک لوین، جایگاهی در تاریخ سینما به دست آورد. و با این حال، اگر درست به خاطر داشته باشم، بسیاری از افرادی که آن شب با آن‌ها صحبت کردم، از بازیگر جوانی به نام اما استون نام بردند که نقش جولز را بازی می‌کرد، هدف محبت‌های ست. خیلی بد اولین فیلم او بود. حتی با وجود اینکه ممکن است تحت‌الشعاع ستارگان مرد فیلم قرار گرفته باشد، نقش مکمل او بسیار چشمگیر بود.

او بامزه و جذاب بود و استعداد اولیه خود را در کمدی فیزیکی نشان داد. بنابراین جای تعجب نداشت که سال بعد حرفه او رونق گرفت. او خیلی زود به طلسم شانس سونی تبدیل شد. خانه خرگوشی، سرزمین زامبی‌ها، مثل آب خوردن، دوستی با مزایا، مرد عنکبوتی شگفت‌انگیز و آلوها از جمله فیلم‌هایی هستند که او در آن‌ها بازی کرده است. اما اگر او اولین تاثیر قوی را در فیلم خیلی بد ایجاد نمی‌کرد، چه کسی می‌داند شاید در حال حاضر یکی از بزرگترین ستاره‌های سینمای جهان نبود. این نشان می‌دهد که همه از جایی شروع می‌کنند و هنرپیشه خودنمای امروز می‌تواند بازیگر برنده اسکار فردا باشد.

مثل آب خوردن – (Easy A 2010)

در این قصیده برای فیلم‌های نوجوانان جان هیوز در دهه 80، استون نقش الیو پندرگاست را بازی می‌کند، که وانمود می‌کند باکرگی خود را به همکلاسی همجنس‌گرایش در یک مهمانی از دست داده است و به سرعت تبدیل به موضوع بحث مدرسه می‌شود. الیو به جای رفع سردرگمی، با گرفتن صفحه‌ای از هستر پرین، قهرمان داستان داغ ننگ (The Scarlet Letter) و چسباندن یک A قرمز روی سینه‌اش، شهرت تازه یافته‌اش را در آغوش می‌گیرد.

این اولین نقش اصلی استون در یک فیلم بود و او از این فرصت نهایت استفاده را می‌کند. او در این اثر بازی برنده‌ای ارائه می‌دهد که معصومیت جوانی او را با تمایلات جنسی نوظهورش متعادل می‌کند. اما با پن بدجلی وارد رابطه عاشقانه می‌شود در حالی که از پرتاب سنگ‌ها و تیرهای آماندا باینس جا خالی می‌دهد. به این راحتی نیست، نه؟ اما استون با استعداد طبیعی و کاریزمای مسری خود آن را به این شکل جلوه می‌دهد.

نبرد دو جنس – (Battle of the Sexes 2017)

باید اعتراف کنم که من این فیلم را دوست نداشتم، اما این ربطی به بازی‌های اصلی ندارد، که هر دو استثنایی هستند. استون نقش بیلی جین کینگ بزرگ تنیس را بازی می‌کند، که مجبور می‌شود شیطنت‌های مشمئزکننده بابی ریگز (استیو کارل)، یک اسطوره تنیس که یک بار اعتیادش به قمار ازدواجش را به خطر انداخته، تحمل کند. وقتی بابی ادعا می‌کند که می‌تواند هر زنی را در یک مسابقه تنیس شکست دهد، کینگ تسلیم می‌شود و موافقت می‌کند که با او بازی کند، البته با شرایط خودش. استون رقیبی بی‌باک در زمین بازی می‌سازد و از عنصر رمانتیک فیلم نیز به خوبی استفاده می‌کند.

رابطه بیلی جین با مریلین بارنت بسیار طبیعی است. فکر می‌کنم که بازی استون درکنار با آندره‌آ ریسبرو در فیلم بردمن (Birdman) به این امر کمک کرده بود. به عنوان یک فیلم ورزشی، « نبرد دو جنس» چیزی را به جا می‌گذارد. اما در سطح مهم‌تری به عنوان یک فراخوان به مسلح شدن برای برابری جنسیتی عمل می‌کند، مبارزه‌ای که هنوز هم ادامه دارد.

سوگلی – (The Favourite 2018)

استون در این کمدی سیاه از کارگردان یورگوس لانتیموس، که به زودی در سریال «بیچارگان» با او همکاری می‌کند، به خوبی عمل کرده است. او در اینجا نقش ابیگیل، یکی از خدمتکاران ملکه آن را بازی می‌کند که به ملکه (اولیویا کولمن) کمک می‌کند و مورد اعتماد اعلیحضرت قرار می‌گیرد. یک شب، او شاهد است که دختر عمویش سارا (راشل وایز)، مورد اعتمادترین مشاور ملکه، در حال رابطه جنسی با ملکه است. پس تصمیم می‌گیرد تا ملکه را به هر وسیله‌ای که لازم باشد اغوا کند. این شامل کنار زدن سارا از این قضیه می‌شود. طبیعتاً گستاخی ابیگیل کشف می‌شود و جایگاهش در زندگی به او یادآوری می‌شود. استون مانند ابیگیل که به قول خودش “قادر به ناخوشایند بودن” است، حس شوخ طبعی و حس وفاداری شدیدی را نشان می‌دهد. مطمئناً می‌توانید دوباره این را بگویید، اما حداقل استون تماشای آن را لذت بخش می‌کند.

بردمن – (Birdman 2014)

بله، این مایکل کیتون است که در این فیلم نقش ریگان تامسون را به خوبی انجام می‌دهد. اما استون اولین نامزدی اسکار خود را با نقش مکمل خود به عنوان دختر او، سم، که از پدر بازیگر خسته‌اش به ستوه آمده بود، به دست آورد. سم یک معتاد به مواد مخدر در حال بهبودی است که به عنوان دستیار پدرش در تلاش برای برقراری ارتباط مجدد با پدرش کار می‌کند، اگرچه این کار دشوار است. به نظر می‌رسد استون از مکالمات دشواری که با یکدیگر دارند لذت می‌برد و او را به یاد پدر روی پرده‌اش و تا حدودی خود کیتون، مرتبط بودن یا نبود آن‌ها می‌اندازد.

این بازیگر به‌عنوان یک نوجوان ساکن فیلم به اوج می‌رسد، که اشتیاقش به رسانه‌های اجتماعی زمانی نتیجه می‌دهد که پدرش بهترین لحظه ویدیویی وایرال را به او می‌دهد. آخرین نما از دویدن او به سمت پنجره باز بیمارستان پدرش و نگاه کردن به بالا به جای پایین، ضربه‌ای عالی است. ضربه‌ای که به حس واقعی رئالیسم خارق‌العاده فیلم اشاره دارد و پایان خوشی را ارائه می‌دهد که ریگان شایسته آن است.

لا لا لند – (La La Land 2016)

من سعی نمی‌کنم جنجال بزرگ اسکار 2016 را دوباره برپا کنم. اما من را در زمره کسانی قرار دهید که فکر می‌کنند لا لا لند (La La Land) سزاوار برنده شدن بهترین فیلم در مقابل فیلم مهتاب بود. فکر می‌کنم فیلم زیبایی در مورد عشق، از دست دادن، و قدرت هنر است. این فیلم من را به گونه‌ای تحت تاثیر قرار داد که فیلم مهتاب این کار را نکرد. استون به خاطر بازی خیره‌کننده‌اش برنده جایزه اسکار شد که بسیار قدرتمندتر به نظر می‌رسد. دلیل آن ان است که در مقطعی، همه ما شخصیت او بودیم. میا – دختری با چشم‌های درشت که فقط امیدوار بود مورد توجه قرار بگیرد و از گمنامی بیرون بیاید تا تبدیل به یک ستاره شود. چه کسی می‌تواند بگوید که برای تحقق این رویا چه چیزی را رها می‌کنیم یا نمی‌کنیم؟

استون و رایان گاسلینگ بر اساس کشش متقابلی که در «دیوانه‌وار، احمقانه، عشق» به اشتراک گذاشته‌اند، انتخاب شده‌اند. با وجود اینکه ما به دنبال این هستیم که میا و سب به هم برسند، اما وقتی پایان خوشی را که اغلب در فیلم‌ها می بینیم، دریافت نمی‌کنیم سینما را عصبانی از دست هیچ یک از آن‌ها ترک نمی‌کنیم. گاهی اوقات، در شهر ستاره‌ها، عاشق شدن و از دست دادن بهتر از این است که اصلاً عشق را تجربه نکنی. من عاشق این فیلم هستم. این واقعیت که بهترین فیلم را از دست داد، به نوعی تنها به ارتقای میراث آن کمک می‌کند، دقیقاً مانند یک داستان عاشقانه حماسی دیگر، کوهستان بروکبک.

مطالب مرتبط: بیوگرافی امیلیا کلارک (Emilia Clarke) + دانلود برترین فیلم‌ها

مطالب مرتبط: بیوگرافی جنیفر لوپز (Jennifer Lynn Lopez)

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

بخش های ضروری علامت گذاری شده اند *