نام اصلی | داستین لی هافمن (Dustin Lee Hoffman) |
زمینه فعالیت | هنرپیشه |
تولد | 8 اوت 1937 (84 سال) لس آنجلس، کالیفرنیا |
والدین | لیلین و هری |
ملیت | آمریکایی |
همسر(ها) | ان برن (۱۹۸۰–۱۹۶۹) لیزا هافمن (۱۹۸۰–اکنون) |
فرزندان | کارینا، جنا (از همسر اول) در مجموع ۶ فرزند از جمله جیک هافمن جاکوب ادوارد، ربکا، مکسول جفری، الکساندرا لیدیا (از همسر دوم) |
داستین لی هافمن بازیگر و فیلمساز آمریکایی است. او برنده دو جایزه آکادمی اسکار است و در آثار مشهوری همچون پاپیون و مرد بارانی ایفای نقش کرده است. در این مقاله به داستان زندگی داستین هافمن خواهیم پرداخت. همچنین ۱۰ فیلم برتر او را به همراه لینک دانلود در اختیار شما خواهیم گذاشت. پس همراه بهترین سرگرمی باشید.
زندگینامه داستین هافمن
داستین هافمن (متولد ۸ اوت ۱۹۳۷، لس آنجلس، کالیفرنیا، ایالات متحده)، هنرپیشه تحسینشده آمریکایی که بهخاطر نقشآفرینی متنوعاش از ناقهرمان گرفته تا تیپهای ضعیف و آسیبپذیر شهرت دارد. او که قد کوتاهی داشت و خوشتیپ به حساب نمیآمد. با این حال به ایجاد یک سنت جدید هالیوودی از مردان پیشرو با ظاهری متوسط، اما از نظر احساسی قوی کمک کرد. هافمن بازیگری را در 19 سالگی پس از انصراف از تحصیل در رشته موسیقی در کالج سانتا مونیکا سیتی کالیفرنیا آغاز کرد. او سپس به شهر نیویورک نقل مکان کرد، جایی که برای چندین سال با مشاغل عجیب و غریب دست و پنجه نرم کرد. در نهایت نقشهای کوچکی را در تلویزیون و نقشهای اصلیای را در نمایشهای آف برادوی به دست آورد. این امر تا آن جایی پیشرفت که جایزه اوبی (Obie Award) را دریافت کرد.
دهه 60 میلادی
هافمن پس از حضور در فیلم کمدی ببر موفق میشود (1967 The Tiger Makes Out) برای بازی در دومین فیلم خود به نام فارغالتحصیل (1967 The Graduate) به کارگردانی مایک نیکولز انتخاب شد. اینگونه از رابرت ردفورد و چارلز گرودین بازیگران عصر خود پیشی گرفت. هافمن 30 ساله بود که نقش بنیامین “بن” برادوک 21 ساله، فارغ التحصیل دانشگاهی از طبقه متوسط رو به بالا را بازی کرد. وی در جست و جوی آیندهای معنادار، بیهدف وارد رابطه عاشقانه با زنی متاهل که همسن و سال والدین اوست، میشود. این فیلم یک کمدی اجتماعی فوقالعاده موفق بود. داستان فیلم مخاطبان جوانی را که از نظام آمریکایی دلسرد شده بودند، بسیار مجذوب خود کرد و هافمن به عنوان یک ستاره معرفی شد.
سپس او در فیلم کابوی نیمه شب (Midnight Cowboy) ساخته جان شلزینجر، که برنده جایزه اسکار بهترین فیلم سال 1969 شد، ایفای نقش کرد. هافمن در نقش راتسو ریتسو، مردی بیخانمان مبتلا به سل که با یک فاحشه مرد ناموفق (با بازی جان وویت) رابطه دوستی برقرار میکند، بازی کرد. این فیلم که در به تصویر کشیدن شهر بیعاطفه نیویورک، غمانگیز و افسردهکننده بود، یکی دیگر از موفقیتهای بعید برای هافمن به حساب میآید.
دهه 70 میلادی
این بازیگر به آرامی در دهه 1970 با بازی در نقشهای ناقهرمان مانند شاهد ناتوان نسلکشی بومیان آمریکا در فیلم بزرگمرد کوچک (1970 Little Big Man)، ریاضیدان ترسو که خشمگینانه از خانه خود در سگهای پوشالی (1971 Straw Dogs) دفاع میکند، کمدین خود ویرانگر لنی بروس در فیلم لنی (1974 Lenny) و مجرم سابقی که نمیتواند در برابر وسوسه جنایت مقاومت کند در فیلم ساعات کار (1978 Straight Time)، به جلو پیش رفت. وی همچنین در این دهه، در فیلم همه مردان رئیسجمهور All the President’s Men (1976) نقش آفرینی کرد.
در این فیلم وی نقش کارل برنشتاین روزنامهنگار را بر عهده داشت، که او و باب وودوارد (با بازی رابرت ردفورد) در مورد رسوایی واترگیت تحقیق میکردند. هافمن که پیش از این سه بار نامزد دریافت جایزه اسکار شده بود، سرانجام برای بازی خود در نقش یک پدر مجرد مطلقه در فیلم کریمر علیه کریمر (1979 Kramer vs. Kramer) برنده جایزه بهترین بازیگر مرد شد.
دهه 80 میلادی
وی نامزدی دیگری برای بازی در فیلم توتسی (1982 Tootsie) به دست آورد، که در آن نقشی غیرعادی بازی کرد. وی نقش بازیگری که خود را به شکل یک زن در میآورد، و نقشی در یک مجموعه تلویزیونی پیدا میکند را ایفا میکند. دو بازگشت به صحنه موفقیت بزرگی برای هافمن در دهه 1980 بود. اولی بازین بسیار تحسین شده او در نقش ویلی لومان در احیای فیلم مرگ فروشنده (Death of a Salesman) اثر آرتور میلر در برادوی در سال 1984 بود که سال بعد توسط CBS برای تلویزیون اقتباس شد. این اثر جایزه امی و جایزه گلدن گلوب را برای هافمن به ارمغان آورد.
او که همیشه مصمم به انتخاب نقشهای چالشبرانگیز بود، سپس در نقش شایلاک در فیلم تاجر ونیزی (1989 The Merchant of Venice) ساخته سر پیتر رینالد فردریک هال در لندن روی صحنه ظاهر شد. هافمن برای کارهای سینمایی خود، این دهه را با اسکار بهترین بازیگر مرد دیگر به خاطر تصویر متقاعدکنندهاش از یک دانشمند اوتیستیک میانسال در مرد بارانی (1988 Rain Man) به پایان رساند. همانند نقشهای قبلی هافمن، ریموند بابیت در فیلم مرد بارانی به دلیل ماهیت بیاحساساش شخصیتی دشوار برای پذیرفتن است، اما این بازیگر به اندازه کافی همدردی تماشاگران را برمیانگیزد.
دهه 90 میلادی
پس از مجموعهای ناامیدکننده از پروژههای پرهزینه هالیوود مانند هوک (1991 Hook)، بیلی باتگیت (1991 Billy Bathgate) قهرمان (1992 Hero)، شیوع (1995 Outbreak)، و کره (1998 Sphere)، این بازیگر در نقش یک تهیهکننده فاسد و تشنه شهرت بازگشت. در فیلم سگ را بجنبان 1997 (Wag the Dog) داستان از این قرار است که این تهیهکننده توطئه میکند تا کل جهان را فریب دهد تا تصور کنند ایالاتمتحده در حال جنگ با آلبانی است. این کمدی سیاه سیاسی هفتمین نامزدی جایزه اسکار را برای هافمن به همراه داشت. او بعداً در فیلم فرانسوی پیامآور: داستان ژان دارک 1999 Messenger: The Story of Joan of Arc نقش رئیس دادگاه تفتیش عقاید را به تصویر کشید.
مطالب مرتبط: بیوگرافی ست روگن (Seth Rogen) + بهترین فیلمهای او
دهه 2000 میلادی
در سال 2003 در فیلم هیجانانگیز دادگاهی هیئت منصفه فراری (Jury Runaway) نقش آفرینی کرد. در سال 2004 او در کنار لیلی تاملین در قلب من هاکبی (I Heart Huckabees) بازی کرد. این اثر یک فیلم کمدی در مورد یک تیم کارآگاهی زن و شوهری که به مشتریان کمک میکند مشکلات وجودی خود را حل کنند. همچنین با رابرت دنیرو در فیلم کمدی ملاقات با فاکرها (Meet the Fockers) بازی کرد. فیلمهای بعدی هافمن عبارتند از عجیبتر از داستانStranger Than Fiction (2006) و فیلم فانتزی کودکانه فروشگاه عجیب آقای مگوریوم Mr. Magorium’s Wonder Emporium (2007). اما تامپسون، بازیگر نقش اصلی فیلم عجیبتر از داستان، در فیلم آخرین شانس هاروی (2008) با هافمن نقش غریبههای تنهایی را بازی میکنند که عاشق یکدیگر میشوند.
از فاکرهای کوچک تا پاندای کونگ فو کار
او در دنباله فیلم ملاقات با فاکرها به نام فاکرهای کوچک Little Fockers (2010) نقش قبلی خود را تکرار کرد. بعداً به عنوان پدر شخصیت اصلی در فیلم کمدی سیاه نسخه بارنی 2010 (Barney’s Version) ظاهر شد. هافمن همچنین برای انیمیشنهای افسانه دسپرو 2008 (The Tale of Despereaux)، پاندای کونگ فو کار (2008)، پاندای کونگ فو کار 2 (2011) و پاندای کونگ فو کار 3 (2016) کار صدا پیشگی را برعهده داشته است. هافمن با تغییر جهت تمرکز خود بر روی تلویزیون، در سریال شانس (2011-2012)، یک درام در دنیای اسبدوانی حرفهای که از شبکه HBO پخش میشد، در نقش یک قمارباز سابقهدار بازی کرد. او در نقش صاحب رستوران در فیلم آشپز (2014) به سینما بازگشت.
همچنین در مجموعه تلویزیونی اقتباسی Roald Dahl’s Esio Trot (2015) ظاهر شد که بر اساس کتابی برای کودکان بود. در سال 2017 او در فیلم داستانهای مایروویتز The Meyerowitz Stories (جدید و منتخب) ایفای نقش کرد و نقش یک مجسمهساز را بازی کرد که برای نمایش آثارش از گذشته تا امروز در نیویورک آماده میشد. در سال 2012، در سن 75 سالگی، هافمن اولین کار خود را به عنوان کارگردان با فیلم کوارتت (Quartet)، یک کمدی درباره خوانندگان سابق اپرا که در خانه سالمندان انگلیسی زندگی میکردند، انجام داد. در همان سال او به عنوان افتخار آفرین مرکز کندی معرفی شد.
10 فیلم برتر داستین هافمن به همراه لینک دانلود
فارغالتحصیل (The Graduate)
این فیلمی است که در سال 1967 موفقیت داستین هافمن در این حرفه را رقم زد. «فارغ التحصیل» ساخته مایک نیکولز ممکن است به دلیل داستان فرعیاش که در آن زنی مسن به نام خانم رابینسون شخصیت اصلی را اغوا میکند، مشهور باشد، اما قدرت ماندگاری فیلم ناشی از مضامین قابل درک آن است. هافمن در نقش بنیامین “بن” برادوک، یک جوان باهوش که از دانشگاه فارغالتحصیل شده و متوجه میشود که باید زندگی خود را از هم اکنون شروع کند، بازی میکند. او در انتظار زندگی بزرگسالی از مدرسهای به مدرسه دیگر رفته است، و حالا که واقعاً به بزرگسالی رسیده است و باید تصمیمات جدی بگیرد، نمیداند که قرار است چه کاری انجام دهد. ما همه در آن نقطه از زندگی بودهایم.
مرد بارانی (Rain Man)
این درام تاثیرگذار ویترینی برای استعدادهای بازیگری تام کروز و داستین هافمن بود. کروز ثابت کرد که از ایفای نقش شخصیتی که ناخوشایند است، نمیترسد. چارلی (تام کروز) پدرش میمیرد و پول را به برادری میسپارد که او نمیدانست دارد. بنابراین، چارلی در جستجوی برادرش، ریموند، با بازی هافمن، که به اوتیسم مبتلا است، به جاده میزند. زمانی که ریموند را به خانه بازمیگرداند تا ارثیهشان را جمعآوری کند، چارلی متوجه میشود که شرایط ریموند به او اجازه میدهد کارتها را بشمارد، بنابراین آنها برای پولی به جیب زدن به یک کازینو میروند. مرد بارانی فیلمی احساسی و قوی است.
توتسی (Tootsie)
توتسی یکی از خندهدارترین و شیرینترین کمدیهای تمام دوران است. داستین هافمن در نقش هنرپیشهای به نام مایکل بازی میکند که نمیتواند نقشی مردانه داشته باشد، بنابراین لباس زنانه میپوشد، و نقش دوروتی را شروع میکند و از این طریق کار پیدا میکند. (این در واقع یک کاندیدای جالب برای نقش آفرینی با تغییر جنسیت است، زیرا به کمبود نقشهای زن قوی در هالیوود میپردازد.) چیزی که در مورد این فرضیه فوقالعاده است این است که مایکل با تظاهر به یک زن، سختترین چالش بازیگری خود را انجام میدهد: متقاعد کردن مردم که او به معنای واقعی کلمه شخص دیگری است.
کریمر علیه کریمر (Kramer vs. Kramer)
استعدادهای بینظیر داستین هافمن و مریل استریپ به تبدیل کریمر علیه کریمر به یکی از غمانگیزترین فیلمهای تمام دوران کمک کرد. آنها یک زوج متاهل هستند و یک روز استریپ بدون اینکه حرفی بزند میرود و هافمن را تنها میگذارد تا پسرشان را بزرگ کند. سپس ناگهان او دوباره برمیگردد و درخواست طلاق میدهد. در زمانی که او نبود، هافمن باید یاد میگرفت که یک والد مجرد باشد و به تنهایی از پسرشان مراقبت کند. اکنون خیلی ناگهانی ممکن است پسرش را به طور کلی از دست بدهد، زیرا استریپ خواهان حضانت کامل است. همانطور که بسیاری از فرزندان طلاق به طرز غمانگیزی مجبور به انجام این کار میشوند، قاضی از بچه میخواهد که بین مادر و پدرش یکی را انتخاب کند.
کابوی نیمه شب (Midnight Cowboy)
اگرچه این فیلم جان وویت است، اما بازی داستین هافمن در فیلم کابوی نیمه شب نمادین است. وویت در نقش جو باک، پسر روستایی ایفای نقش میکند که با آرزوی اینکه بادیگارد زنان ثروتمند سرشناس بشود به نیویورک نقل مکان میکند. با این حال، او به نیویورک میرسد و متوجه میشود که زندگی به این راحتیها نخواهد بود. او تبدیل به یک روسپی درمانده میشود و با شخصیت بیمار هافمن، به نام راتسو ریتسو آشنا میشود و با او به آپارتمانی قدیمی و مملو از حشرات موذی کوچک میرود. بعدها مشخص میشود که رویاهای او برای شغل ژیگولو ناشی از خاطره تلخ وی از سوءاستفاده جنسی توسط مادربزرگش است. این فیلم واقعاً غمانگیز است، اما استادانه ساخته شده است.
همه مردان رئیسجمهور (All the President’s Men)
یکی از بسیاری از فیلمهای با داستان سیاسی مشکوک آلن جی. پاکولا در دهه 70، همه مردان رئیسجمهور به طور مستقیم به دلیل این سؤظن میپردازد: رسوایی واترگیت. داستین هافمن و رابرت ردفورد در نقش کارل برنشتاین و باب وودوارد، دو روزنامهنگاری که با چنگ و دندان مبارزه کردند تا رسوایی را به پایان برسانند، و با شخصیت مرموز « صدا کلفته» صحبت کردند تا همه چیز را کاملاً آشکار کنند. ویلیام گلدمن فیلمنامه را مستقیماً از کتاب وودوارد و برنشتاین با همین نام اقتباس کرده است. همه مردان رئیسجمهور شاهدی بر قدرت مطبوعات آزاد و یک فیلم بیعیب و نقص است
.
داستانهای مایروویتز (The Meyerowitz Stories)
اگرچه او نقش زیادی ندارد، بازی داستین هافمن در داستانهای مایروویتز اثر نوآ بامباک باید جذاب باشد، زیرا محور کل داستان بود. هافمن در نقش هارولد از همسر اول خود دنی مایروویتز (آدام سندلر) را دارد. همچنین متیو (بن استیلر) را از همسر دوم خود داشت که او را نادیده گرفت و این باعث شد استیلر به یک تاجر موفق، جاه طلب و از نظر عاطفی با ثبات تبدیل شود و سندلر به نوعی بازنده تبدیل شود که در تلاش برای ساختن ارتباط عاطفی با هر کسی است. به عنوان بزرگتر خانواده در مرکز این ترکیب کمدی و تراژدی خانواده محور، نوبت هافمن کل فیلم را به تصویر میکشد.
لنی (Lenny)
بسیاری لنی بروس را پدرخوانده استندآپ کمدی مدرن میدانند. او در طول زندگی حرفهای خود بارها به دلیل فحاشی محاکمه شد. او مردی بود که با نوشتن مطالب خود و استفاده از آن برای تصاحب تأسیسات، سبک و سیاق را متحول کرد. تا قبل از آمدن بروس، کمدینها همگی جوکهای کلیشهای درباره مادرشوهرشان را به اشتراک میگذاشتند. این فیلم زندگینامهای که بر اساس زندگی او ساخته شده است، گاهی اوقات در اجرای خود کم اهمیت است، اما موضوع آن چنان جذاب است و نقش اصلی داستین هافمن در نقش بروس آنقدر جذاب است که به سختی مشکل ساز میشود.
بزرگمرد کوچک (Little Big Man)
بزرگمرد کوچک به کارگردانی آرتور کارگردان فیلم بانی و کلاید و نویسندگی کالدر ویلینگهام نویسنده فیلمنامه راههای افتخار، یک فیلم وسترن است. این فیلم داستان یک مرد سفیدپوست را که توسط بومیان آمریکایی بزرگ شده است، دنبال میکند. تمرکز اصلی فیلم بر روی تفاوتهای فرهنگی و جامعهشناختی بین پیشگامان آمریکایی و بومیان آمریکایی است. مرد بزرگ کوچک که در سال 1970 منتشر شد، از طرحهای ژانر وسترن برای ارائه نقدهای پنهانی از جنگ ویتنام استفاده کرد. این فیلم یک پیام ضد تشکیلات دارد و ارتش ایالاتمتحده را با دیدی منفی نشان میدهد، که بسیاری از منتقدان آن را به عنوان اعتراض علیه جنگ تعبیر کردهاند.
مرگ فروشنده (Death Of A Salesman)
داستین هافمن نقش اصلی ویلی لومان را در این اقتباس سینمایی تلویزیونی از کتاب مرگ فروشنده نوشته آرتور میلر بازی کرد که به طور گسترده به عنوان بزرگترین نمایشنامه آمریکایی نوشته شده شناخته میشود. تولید شدن برای تلویزیون به این معنا بود که کارگردان فیلم فولکر شلوندورف نیازی به فراتر از مرزهای نمایشنامه رفتن برای سینمایی کردن این داستان نداشت و میتوانست تمرکز را در جایی که باید باشد – روی شخصیتها و داستان آنها – حفظ کند، حتی از خود میلر که بهطور قابلتوجهی ارزشمند بود کمک بگیرد تا اقتباس خودش را به تصویر بکشد. این فیلم نامزد 10 بار امی، بدون شک، بهترین اقتباس از داستان مرگ فروشنده است.
مطالب مرتبط: بیوگرافی اما تامپسون (Emma Thompson) + دانلود برترین فیلمهای او
حقایق جالب درباره داستین هافمن
– بازی او در نقش راتسو ریتسو در کابوی نیمهشب (1969) در رتبه 7 در بین 100 اجرای برتر تمام دوران مجله پریمیر (2006) قرار دارد.
– برادران وارنر برای شخصیت “پنگوئن” در فیلم بازگشت بتمن (1992) اول داستین هافمن را در نظر داشتند.
– او برای نقش مایکل کورلئونه در فیلم پدرخوانده (1972) در نظر گرفته شده بود.
– او دارای یک ملک 92 هکتاری و عمارت استعماری در راکسبری، کانکتیکات و خانهای در کنزینگتون، لندن است که در سال 1986 به قیمت 725000 پوند خرید.
– هم هافمن و هم هم اتاقی سابقش، جین هکمن، در سال 1967 موفقیت بزرگی داشتند. هافمن در فیلم فارغالتحصیل (1967) و هکمن در بانی و کلاید (1967).
– او تنها هفت سال از شان کانری که نقش پدرش را در فیلم کسب و کار خانوادگی (1989) بازی کرد، کوچکتر است.
– در 27 آوریل 2010، داستین هافمن به نجات جان سام دمپستر، 27 ساله، وکیلی که هنگام دویدن در هاید پارک در لندن، انگلستان دچار ایست قلبی شد و غش کرد، کمک کرد. هافمن که صاحب خانهای در لندن بود، در حال پیادهروی صبحگاهی بود که دید دمپستر افتاد و روی صورتش فرود آمد. این بازیگر همراه با دمپستر منتظر ماند تا آمبولانسها به صحنه آمدند و او را احیا کردند.
– او یک بار خانهای قدیمی در لندن خرید و از رابین مور-اد، طراح فردی مرکوری که برای طراحی عمارت گاردن لژ استخدام کرده بود، خواسته بود که آیا میتواند کارهایی را که انجام داده است به او نشان دهد. رابین به جای نشان دادن نقاشی، از فردی پرسید که آیا داستین میتواند گاردن لژ را ببیند. فردی به راحتی موافقت کرد و به عنوان راهنمای تور عمل کرد و برای چند ساعت همه جزئیات عمارت را به وی نشان داد.
– در نسخه VHS منتشر شده از فیلم مرد بارانی (1988) یک بخش مستند کوتاه قبل از فیلم وجود داشت که توسط هافمن روایت میشد، در مورد جدی بودن موضوع اوتیسم.
– او نقش شخصیتی را بازی کرد که پسرش در زندگی واقعی، جیک هافمن، نقش نوهاش را در نسخه بارنی (2010) و شانس (2011) بازی کرد.
مطالب مرتبط
مطالب اخیر
نقد و بررسی سریال House of the Dragon (خاندان اژدها)
House of the Dragon (خاندان اژدها) یک مجموعه تلویزیونی آمریکایی رو به پخش در ژانر درام فانتزی است که توسط…
بررسی بازی Cult of the Lamb (فرقه بره)
Cult of the Lamb (فرقه بره) یک بازی اکشن ماجراجویی است. و توسط توسعه دهنده مستقل Massive Monster ساخته شده…