Trending News

پست وبلاگ

معرفی فیلم مرگ یزدگرد + دانلود
معرفی فیلم مرگ یزدگرد + دانلود
فیلم

معرفی فیلم مرگ یزدگرد + دانلود 

فیلمی است درباره مرگ یزدگرد سوم که بهرام بیضایی از روی نمایشنامه‌اش به همین نام به سال 1360 ساخت. ودر سال 1361 در اولین دوره جشنواره بین المللی فیلم فجر بود.

مشخصات فیلم

عنوان مرگ یزدگرد
کارگردان بهرام بیضایی
تهیه‌کننده بهرام بیضایی
نویسنده بهرام بیضایی
فیلمنامه‌نویس بهرام بیضایی
بازیگران سوسن تسلیمی، مهدی هاشمی، یاسمن آرامی، امین تارخ، محمود بهروزیان، کریم اکبری، علیرضا خمسه
موسیقی بابک بیات
فیلم‌بردار مهرداد فخیمی
تدوین‌گر بهرام بیضایی
مدت زمان 120 دقیقه

داستان فیلم

موبد، سركرده و سردار سپاه يزدگرد سوم در آسيابي نزديک مرو گرد می‌آيند تا آسيابان، همسر و دختر او را به اتهام قتل پادشاه محاكمه كنند. روايت‌های آسيابان و همسر و دخترش با هم تعارض دارد. يكي می‌گويد: پادشاه را به جرم تجاوز به همسرش كشته، ديگري می‌گويد جسدی كه با جامه‌ی پادشاه بر ميانه‌ی آسياب افتاده آسيابان است كه به دست پادشاه كشته شده تا همه تصور كنند كه پادشاه مرده است. بيرون از آسياب سپاه شاه مقتول با اعراب مسلمان درجنگ و گريزند. لحظه‌ای كه داوری به پايان می‌رسد و صاحب منصبان سپاه حكم بر برائت آسيابان و خانواده‌اش می‌دهند سربازی خبر از پيشروی اعراب مي‌آورد. همسر آسيابان می‌گويد كه داوری به پايان نرسيده است و اينک داوران اصلی، با پرچم‌های سياه، از راه می‌رسند.

مرگ یزدگرد
مرگ یزدگرد

کارگردان

 نویسنده و کارگردان ایرانی فیلم و نمایش است. از کارهای دیگرش می‌شود تدوین فیلم، تهیه فیلم، مقاله‌نویسی، ترجمه چند نمایشنامه، نگارشِ یکی دو داستان و چند شعر و انبوهی پژوهشِ تاریخی و استادی در دانشگاه را برشمرد. بیضایی از فیلم‌سازان صاحب سبک و معتبر و از نویسندگان و اندیشمندان برجسته نمایش و ادبیات نوینِ فارسی به‌شمار می‌رود.

بعضی از نمایشنامه‌هایش به زبان‌های دیگری ترجمه و در آسیا و اروپا و آمریکای شمالی چاپ و اجرا شده‌است. ده فیلم بلند و چهار فیلم کوتاه و کما بیش هفتاد کتاب و نمایش‌های بر صحنه‌های شهرهای مختلف ایران و گاه غیر از ایران از سال 1341 به بعد کارنامه هنری بیضایی را تشکیل می‌دهد. بسیاری از اهل نظر نمایشنامه و فیلم مرگ یزگرد راِ شاهکار او دانسته‌اند.

مرگ یزدگرد
مرگ یزدگرد

بازیگران

سوسن تسلیمی: اولین بازیگر زن صاحب سبک سینما و تئاتر ایران اسـت کـه باوجود کارنامه هنری نه چندان پرکارش، با ایفای نقش‌هایی متفاوت و بـه یاد ماندنی، برای همیشه نام خودرا در فهرست بهترین بازیگران ایرانی ثبت کرده اسـت.

مهدی هاشمی:  در سال 1352 در رشته هنرهای نمایشی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران فارغ التحصیل شد و بازیگری را به همراه داریوش فرهنگ در سال 1348 آغاز کرد.

یاسمن آرامی: متولد 1334 بازیگر ایرانی است. مشهورترین نقش وی در نقش دختر آسیابان در بازی و فیلم مرگ یزدگرد بهرام بیضایی بود.

امین تارخ: متولد 21 مردادماه سال 1332 در شیراز می‌باشد او علاوه بر بازیگری  مدرس رشته بازیگری است. از معروفترین نقش‌هایی که وی ایفا نموده نقش اول در مجموعه تلویزیونی ابن سینا است.  بازیگری را با فیلم سینمایی مرگ یزدگرد به نویسندگی و کارگردانی بهرام بیضایی در سال 1360 آغاز کرد.

محمود بهروزیان: هنر پیشه اهل ایران است. آغاز فعالیت‌های هنری‌اش در عرصه سینما به سال 1361 و بازی در فیلم مرگ یزدگرد ساخته بیضایی بر‌می‌گردد. وی با ایفای نقش در فیلم پرویز در کنار لوون هفتوان و مهدی شیر دل بیشتر شناخته شد.

کریم اکبری: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بود. فعالیتش را از تئاتر و از سال 1350 شروع کرد. پس از آن در سال 1359، وارد تلویزیون شد.

علیرضا خمسه: در سال 1360 برای اولین بار مقابل دوربین سینما رفت و در فیلم مرگ یزدگرد بازی کرد. نوع خطوط چهره خمسه و تسلط او بر حرکات صورت و نرمی‌ای که در حرکات بدن او وجود دارد. از همان ابتدای ورود او به حیطه بازیگری، توجه کارگردان‌های کمدی‌ساز را به خود جلب کرد.

مرگ یزدگرد
مرگ یزدگرد

توقیف فیلم؟

توقیف این فیلم را اکثر تاریخ‌نویسان و منتقدان سینمای ایران مسئله‌ی حجاب می‌خوانند. ولی در اصلاحیه‌ای که بر فیلم برای نمایش می‌خورد، به چند دیالوگ اشاره می‌شود که باید حذف و عوض شود تا فیلم مناسب نمایش شود که بیضایی این تغییرات را ضربه‌زننده به فیلم می‌داند و دوبله‌ی مجدد فیلم را از لحاظ تکنیکی نمی‌پذیرد. بدین ترتیب، فیلم درآرشیو صداوسیما بایگانی می‌شود.

این امر نشان‌دهنده‌ی این است که با اینکه سندی که به طور سرراست، توقیف فیلم را به مسئله‌ی حجاب ربط دهد در دست نیست با اینکه آیین‌نامه‌ی نظارت بر نمایش فیلم و اسلاید و ویدئو و صدور پروانه‌ی نمایش، پس از توقیف شدن این فیلم اتفاق افتاد.

تحلیل و بررسی فیلم 

فیلم مرگ یزدگرد بیرون کشیدن یک واقعه از آرشیو تاریخ ساسانیان توسط کارگردان برای شرح واقعه انقلاب است. حادثه‌ای که بی‌شباهت به‌دوران پرتنش سال‌های انقلابی نبود. شاه شاهان یزدگرد ساسانی از دست مسلمانان می‌گریزد و پناه به آسیابانی فقیر می‌برد.

هنگامی که سواران شاه به او می‌رسند از دلایل قتل او می‌پرسند آسایبان جواب می‌دهد که پسرش را کشته، به زنش و دخترش تجاوز کرده، او را تحقیر نموده و…

این دیالوگ  بین تمامی قدرت‌های طبقه حاکمه با خانواده آسیابان انجام می‌گیرد چیزهای جالبی را در بردارد که نشان درک بیضایی از یکی از اساسی‌ترین علل انقلاب ایران دارد. آسیابان در جایی به شاه می‌گوید گنج‌هایت را از کجا آورده ای؟ شاه جواب می‌دهد که این‌ها پول‌های توست که با روزهای زندگیت دزده‌ایم. جایی دیگر از فیلم زن آسیابان می‌گوید که برای نمردن از گرسنگی در سال بی‌برگی تن به فحشا داده است.

به هرحال اگر به دیالوگ‌های فیلم توجه شود به عمق ظلم و زور شاه نسبت به این طبقه و یا خوانش بیضایی که از وضعیت این طبقه در آن زمان دارد پی خواهیم برد. پس از کشته شدن شاه آسیابان خود تبدیل به شاه می‌شود.

در اینجا نشان از پیروزی و حاکم شدن این طبقه بر ایران پس از انقلاب دارد. در این میان سواران اسلام فرا می‌رسند این در حالی است که آسیابان باعث و بانی این امر است که هم باعث از بین رفتن ساسانیان و هم تغییر دین ایرانیان شده است. هنگام فرا رسیدن سپاه اسلام  آسیابان عنوان می‌کند با اعراب بیشتر همخوانی دارد تا هم زبانان خود او می‌گوید “من به این تازیان بیشتر شبیه‌ام چنان که اگر نان و خرما داشتم به اینان می‌دادم” این خوانش از تاریخ  برای بیضایی می‌تواند نمودی از بین رفتن پهلوی و پیش بینی تغییر گفتمان ملی‌گرایی به اسلامی باشد که بعدها به منصه ظهور رسید.

مرگ یزدگرد
مرگ یزدگرد

در آخر

مسئله این فیلم پدر کشی است که دختر آسیابان چندین بار شاه را با گریه پدر خطاب می‌کند آنچه که فروید در این باره عنوان می‌کند مسلط شدن پدر قبیله بر دیگر زنان بوده که باعث حسادت و کشته شدن او از طرف دیگر مردهای قبیله  گردیده و پس از کشته شدن او قاتلان را دچار احساس گناه کرده است. به این ترتیب سعی در جبران آن داشته‌اند.

آنچه که در این فیلم در این راستا قابل توجه است کشته شدن شاه توسط آسیابان است که پس از دست درازی بر زنش توسط او انجام می‌گیرد. چنان که در فیلم تنها یک بار صحنه قتل شاه به تصویر کشیده می‌شود و آن هم هنگامی است که شاه به زن آسیابان تجاوز می‌کند و آسیابان با چوب به سر شاه می‌کوبد که خون از دهان و سرش فواره می‌کند به هر حال آنچه که به عنوان نوستالوژی آن روزگاران در ذهن مردم باقی مانده است شاید ناشی از این عقده ادیپ باشد.

بیضایی به درستی علل تغییر فضای جامعه خود را درک کرده بود و برای انتقال مفاهیمش گوشه‌ای از تاریخ را گلچین می‌کند تا گوشه‌ای دیگر از تاریخ سرزمینش را توضیح دهد.

دانلود فیلم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

بخش های ضروری علامت گذاری شده اند *