بخشندگی فیلمی در ژانر درام است که آن را شینونیه چوکو کارگردانی کرده. این اثر منحصر به فرد در سال ۲۰۱۹ به صورت جهانی اکران شد. با ادامه این مطلب از بهترین سرگرمی همراه باشید.
اطلاعات کلی
نام فیلم | بخشندگی (Clemency) |
کارگردان | شینونیه چوکو |
ژانر | درام |
تاریخ انتشار | 2019 |
بازیگران | آلفری وودارد، آلدیس هاج، وندل پیرس، ریچارد شیف |
کشور | United States |
تولیدکننده | 20th Century Studios, TSG Entertainment, Scott Free Productions, Pearl Street Films |
مدت زمان | 113 دقیقه |
زبان | انگلیسی |
فروش کل | $364,952 |
IMDB | 6.5 |
Rotten Tomatoes | 91% |
فیلم بخشندگی، تاثیرگذار و شایسته
“من نامرئی هستم، درک کنید، گویی مردم از دیدن من امتناع میکنند.”
این جمله گزیدهای از پیشگفتار رمان “مرد نامرئی” (Invisible Man) اثر رالف الیسون در سال 1952، را در لحظهای به ظاهر بیاهمیت در دومین اثر شینونیه چوکو (Chinonye Chukwu)، “بخشندگی” (Clemency) خواهید دید. اما تاثیر آن در هر فریم طنینانداز و قابل مشاهده است.
سال 2019 مملو از فیلمهایی درباره مردانی است که به اشتباه زندانی شدهاند. از درام هیجانانگیز مبتنی بر واقعیت دستین دانیل کرتون، “فقط رحمت” (Just Mercy)، تا مراقبه شاعرانه ترنس مالیک در مورد فداکاریهای خیراندیشانه، “یک زندگی پنهان” (A Hidden Life). اما هیچکدام مانند شاهکار چوکو مرا تحت تأثیر قرار نداده است.
اگرچه این اثر با شایستگی تمام، جایزه بزرگ هیئت داوران را در ساندنس به دست آورد، اما به نظر میرسد بیعدالتی در حق بازیگر نقش اول آن از خاطرات رایدهندگان محو شده باشد. چرا که آلفری وودارد، بانوی اصلی فیلم، سزاوارتر از اکثر نامزدهایی که داوران SAG و گلدن گلوب انتخاب کردند بود. از بسیاری جهات، “بخشندگی” با مینیسریال آوا دوورنی نتفلیکس در مورد سنترال پارک پنج یعنی “وقتی ما را میبینند”، هدفی بسیار هماهنگ دارد. و مانند این سریال به این مسئله میپردازد که چگونه فرضیههای قبلی ما در رابطه با افراد و پدیدهها، چشم ما را نسبت به واقعیت وجودی آنها نابینا میسازد.
داستان جذاب فیلم
در حالی که رئیس زندان برنادین (وودارد) در لحظات اولیه فیلم با وظیفهشناسی در راهرو راه میرود تا به امور رسیدگی کند، یک درب امنیتی محصور که در پیشزمینه قرار دارد، پشت سر او بسته میشود. این یکی از موارد متعدد در این فیلم است که اریک برانکو، فیلمبردار برجسته، برنادین را به اندازه مردان محکوم به فنا که در شورا مینشیند، در زندان نشان میدهد. متارکهای بین سرپرست و شوهرش، جاناتان (وندل پیرس) ایجاد شده است. این موضوع باعث میشود که جاناتان او را فردی تهی و توخالی بداند. با این حال به نظر میرسد که برنادین تلاش کرده است از همسرش در برابر شیاطینی که شبها به سراغ خودش میآیند محافظت کند. و مانع پیشآمدن چنین اتفاقاتی برای جاناتان شود.
جاناتان احتمالاً نمیتواند شدت فشاری که همواره در محل کار به همسرش وارد میشود را درک کند، به همین دلیل دور از ذهن نخواهد بود که ممکن است برنادین با معاونش، توماس (ریچارد گان) رابطه داشته باشد. فیلم به طرز ماهرانهای به این موضوع اشاره میکند، بدون اینکه هیچوقت صراحتا چیزی در این رابطه بیان کند و به آن بپردازد، و کاملا بر توانایی خارقالعاده وودارد برای انتقال آنچه قابل بیان نیست تکیه کرده است. تماشای این که چگونه او به توماس میگوید: “من با جاناتان شام میخورم” و به دنبال آن لبخندی کوچک میزند و شانه بالا میاندازد، تقریبا اکثر چیزهایی را که باید درباره داستان گذشته این دو کاراکتر با یکدیگر بدانیم را به ما میگوید.
بخشندگی، به دنبال امید و فرار از واقعیت

واضح است که برنادین میخواهد تمام و کمال خود را بازیابد و به حس خوشبختی که زمانی با شوهرش داشت بازگردد، اما وقتی با لمس او عقبنشینی میکند، متوجه میشویم که روح او حتی در ساعات استراحتش در زندان محبوس میشود. در این صحنه میبینیم که برنادین قبل از روشن کردن تلویزیون و در حالی که به نظر میرسد ترجیح داده تا واقعیت نهچندان دلخواه اطرافش را نادیده بگیرد، در این رابطه به جاناتان توضیح میدهد: “من تنها هستم و هیچکس نمیتواند این تنهایی را از بین ببرد.”
این خصوصیت برنادین با شخصیت آنتونی (آلدیس هاج فوقالعاده، که اخیراً نقش یک مرد بیگناه دیگر را که به اشتباه در «برایان بنکس» متهم شده بود) مشترک است؛ آنتونی یک زندانی محکوم به اعدام است که همیشه در هول و ولاست و منتظر است فرماندار برای او عفو در نظر بگیرد. حکمی که به طور بالقوه می تواند فقط چند دقیقه قبل از اجرای حکم اعدام برنامهریزی شده او صادر شود. آنتونی برای حفظ سلامت عقلش در هر لحظه خوشبینی و تخیل را در آغوش میگیرد و دیوارهای سلولش را با نقاشیهایی از پرندگان پر کرده که مظهر آزادی هستند و در حالی که آثار کلاسیکی مانند “کشتن مرغ مقلد” و “مرد پرنده آلکاتراز” را به خاطر میآورد، معتقد است این پرندگان را در اختیار دارد.
او درباره همسر سابقش، ایوت (دنیل بروکس، با ظاهری وحشتناک) صحبت میکند. او را با اطمینان از بخشش پنهان و آرام کرده اما زمانی میرسد او از ساکت ماندن امتناع میکند. آنتونی توضیح میدهد که ترجیح میدهد فاصله خود را با آنتونی حفظ کند تا بتواند بهتر از پسرشان محافظت کند. در حالی که ایوت سبکی از زندگی را انتخاب کرده که به سختی میشود در آن دوام آورد – حبس خودخواسته – خاطرنشان میکند که نام آنتونی طی نسلها زنده خواهد ماند.
بخشندگی، بر مبنای یک داستان واقعی
اگرچه “بخشندگی” ظاهراً یک اثر تخیلی است، اما داستان آن از اعدام تروی دیویس در سال 2011 الهام گرفته شده است. یک مرد سیاهپوست محکوم به قتل یک افسر پلیس در جورجیا، اتهامی که به دلیل شک قابل توجهی درباره ادعای ارتکاب این جرم و با توجه به اینکه شواهد کافی وجود دارد بارها مورد مناقشه قرار گرفته است.
فیلمی ظریف، ماهرانه و زیرکانه
چاکوو به جای پیروی از یک فرمول خاص، راههای ماهرانهای برای دادن اطلاعات به ما پیدا میکند. مانند زمانی که صدای وکیل آنتونی، مارتی (ریچارد شیف)، از رادیوی ماشین برنادین شنیده میشود و شکافهای متعددی را در پرونده علیه موکلش فهرست میکند. در بیشتر قسمتهای تصویر، برنادین در میان صحنههایی مانند شبح مرگ معلق است. او با آنتونی با تشریفاتی بد رفتار میکند، در حالی که تنها چیزی که آنتونی میخواهد دستی برای گرفتن است.
پرسشهای بیپاسخی که برنادین از او میپرسد، مانند این که او برای آخرین وعده غذاییاش چه غذایی میخواهد یا این که کدام یک از اعضای خانواده حاضرند جسد او را تحویل بگیرند، آنتونی را کاملاً لال میکند. آنتونی تنها هنگام بیان آخرین اظهارات خود به طور غیرمستقیم برنادین را با دعا خطاب میکند. او میگوید: “برای کسانی که جان من را میگیرند، خداوند روح شما را بیامرزد.”. این سخنرانی دلخراش از متن آخرین سخنان دیویس الگوبرداری شده است.
پایانبندی فوقالعاده، دلیلی که هر فردی باید “بخشندگی” را تماشا کند
آنچه در پایان میبینید یکی از دلخراشترین صحنههای مرگ است که تا به حال در فیلمی به تصویر کشیده شده است و چیزی که آن را خارقالعاده میکند این واقعیت است که ما آن را تنها از طریق بیان برنادین تجربه میکنیم. همانطور که مارتی در آخرین لحظات به آنتونی میگوید، تمام چیزی که هر یک از ما میخواهیم این است که دیده و شنیده شویم؛ و انبوه معترضانی که هر روز صف میکشند تا با صدای بلند سرنوشت موکلش را محکوم کنند، دلیل غیرقابل انکاری برای این است که اخبار چنین بیعدالتی در سراسر جهان پخش شده باشد.
البته این تسلی کمی برای زندانی است. چراکه مجبور است بیشتر روزهای خود را در سکوت و تنهایی سپری کند. اما وقتی آنتونی به صندلی صلیب مانند بسته میشود و آمپول کشنده او را تزریق میکنند، گویی درد و اندوه او مستقیماً به براندین تزریق میشود. به برنادین در یک نمای سه دقیقهای نفسگیر و همانند با صحنه پایانی فیلم «پرتره بانوی در آتش» سلین سیاما، دوربین چهره برنادین را نشان میدهد تا در وحشت اولیه رویهای که او سالها بر آن نظارت کرده بود، غرق شود و باعث میشود بدن خودش لنگ بزند. برای اولین بار، او خود را ناامید و ناتوان برای بیان هر کلمهای میبیند. دقیقا همانگونه که آنتونی در طول تلاشهای ضعیف براندین برای تعامل احساس میکرد.
شما به معنای واقعی کلمه میتوانید لحظه ای را ببینید که به نظر میرسد روح او از بدنش خارج شده است. “بخشندگی” مملو از احساساتی است که به شدت سزاوار دیدهشدن هستند.
دانلود فیلم بخشندگی
مطالب مرتبط
مطالب اخیر
نقد و بررسی سریال House of the Dragon (خاندان اژدها)
House of the Dragon (خاندان اژدها) یک مجموعه تلویزیونی آمریکایی رو به پخش در ژانر درام فانتزی است که توسط…
بررسی بازی Cult of the Lamb (فرقه بره)
Cult of the Lamb (فرقه بره) یک بازی اکشن ماجراجویی است. و توسط توسعه دهنده مستقل Massive Monster ساخته شده…