بن افلک، با نام کامل ل بنجامین جیزا افلک-بولدت، (متولد 15 اوت 1972 ، برکلی ، کالیفرنیا ، ایالات متحده)، بازیگر و فیلمساز آمریکایی است که نقشهای اصلی فیلمهای اکشن، درام و کمدی را بازی کرده است. اما شاید بیشتر به خاطر کارش به عنوان فیلمنامهنویس، کارگردان و تهیه کننده مشهور گشت. در این مقاله به بیوگرافی بن افلک و معرفی برترین آثار او خواهیم پرداخت، پس همراه بهترین سرگرمی باشید.
اوایل زندگی و حرفه
افلک در کمبریج ماساچوست بزرگ شد و در آنجا با همسایه خود مت دیمون دوستی پایدار برقرار کرد. اولین نقش افلک در تبلیغات برگر کینگ بود. در سال 1984 او در مینی سریال سفر دریایی میمی (The Voyage of the Mimi ) که از شبکه پیبیاس پخش میشد ایفای نقش کرد. وی بازیگری خود را در نوجوانی در فیلم تلویزیونی دستان یک غریبه (1987) و در دومین سفر دریایی میمی (1988) ادامه داد. افلک برای مدت کوتاهی در دانشگاه ورمونت و کالج اکسیدنتال تحصیل کرد اما قبل از فارغالتحصیلی از دانشگاه خارج شد تا بر بازیگری تمرکز کند.
در اوایل دوران حرفهای خود، قد و قامت او اغلب او را مجبور به بازی در نقش قلدر میکرد. وی در فیلمهای مستقل مانند مات و مبهوت (Dazed and Confused (1993)) و پاساژگردها (Mallrats (1995)) به کارگردانی کوین اسمیت نقشهای کوچکی را بازی کرده است. اسمیت تحت تأثیر افلک قرار گرفت و او را در فیلم بعدی خود به نام “به دنبال امی” (1997) در نقش اصلی قرار داد.
جایزه اسکار برای ویل هانتینگ خوب
افلک و دیمون، که در لس آنجلس با هم زندگی میکردند. این دو از نقشهایی که به آنها پیشنهاد میشد ناامید بودند و تصمیم گرفتند نمایشنامهای تک پردهای از دیمون را به فیلمنامه تبدیل کنند. نتیجه ویل هانتینگ خوب (1997 Good Will Hunting) بود، درامی که دیمون در آن نقش ویل هانتینگ را بازی کرد، ریاضیدانی درخشان که به عنوان سرایدار در MIT کار میکرد و افلک نقش دوست دوران کودکیاش را داشت. در این فیلم برادر افلک، کیسی نیز حضور داشت. این فیلم با موفقیت انتقادی و تجاری، 9 نامزدی اسکار را دریافت کرد و افلک و دیمون برنده اسکار بهترین فیلمنامه اصلی شدند.
ایفای نقش در فیلمهای آرماگدون، پرل هاربر و مجموع همه ترسها
فیلم ویل هانتینگ خوب حرفه افلک را متحول کرد. او بعداً در فیلم اکشن آرماگدون (1998) بازی کرد. شکسپیر عاشق (1998)، قطعه تاریخی نوشته تام استاپارد نمایشنامهنویس؛ و فیلم دیگری از اسمیت، دگماDogma (1999) ، که در آن افلک و دیمون فرشتگان سقوطکرده را به تصویر کشیدند. در پرل هاربر (2001) او نقش یک خلبان مشتاق آمریکایی را ایفا میکرد که در جنگ جهانی دوم در کنار انگلیسیها میجنگید. اگرچه فیلم تا حد زیادی مورد انتقاد قرار گرفت، اما در گیشه موفق بود. افلک به عنوان تهیهکننده شروع به کار کرد، برجستهترین آنها در پروژهGreenlight (2001, 2003, 2005) ، یک مجموعه تلویزیونی واقعنما که فیلمسازان مشتاق تحتتاثیر قرار داد.
در سال 2002 او در نقش جک رایان، مأمور سیآیای، در فیلم موفق “مجموع همه ترسها” ظاهر شد که بر اساس پرفروشترین کتاب جاسوسی نوشته تام کلنسی ساخته شده است. افلک سپس در کنار جنیفر گارنر در بیباک (2003)، اقتباسی از سری کتابهای کمیک محبوب، بازی کرد.
روابط و بازگشت به شهرت
در سال 2003 افلک با جنیفر لوپز در جیلی (Gigli) بازی کرد، که نقدهای تندی دریافت کرد. او و لوپز نامزد کردند و پوشش شدید روزنامهها از رابطه دو ساله آنها، حرفه وی را تحتالشعاع قرار داد. او بعداً با گارنر (ازدواج 2005 و طلاق در سال 2018) وارد رابطه شد. اگرچه او بازیگری را ادامه داد، اما سال 2006 توانست دوباره به شهرت برسد. این بار با بازی در نقش جورج ریوز بازیگر سابق سوپرمن در فیلم زندگینامهای هالیوودلند (Hollywoodland)، نقشی که باعث تحسین منتقدان و نامزدی گلدن گلوب شد. افلک در سال 2009 در فیلم کمدی عاشقانه او با تو حال نمیکند (He’s Just Not That into You) که جنیفر آنیستون نیز در آن حضور داشت و فیلم جنایی وضعیت فعلی (State of Play)؛ و فیلم کمدی شیره (Extract) بازی کرد.
مطالب مرتبط: بیوگرافی ساموئل ال جکسون + دانلود بهترین فیلمها
نقشهای دهه 2010
اعتبارات آفلک از دهه 2010 شامل مردان کمپانی (The Company Men (2010))، درامی درباره تعدیل نیروی شرکتها، عاشقانه امپرسیونیستی به کارگردانی ترنس مالیک به نام به سوی شگفتی (To the Wonder (2012)؛ و فیلم جنای و مهیج رانر رانر (Runner Runner (2013)) است. در سال 2014 افلک در نقش مردی که در ناپدید شدن همسرش نقش داشت در فیلم دختر گمشده (Gone Girl) دیوید فینچر بر اساس رمانی از جیلین فلین بازی کرد. او بعدا دوباره لباس ابرقهرمانی به تن کرد. بن این بار در نقش بتمن در فیلم بتمن در برابر سوپرمن: طلوع عدالت (2016) و لیگ عدالت (2017)؛ فیلم لیگ عدالت زک اسنایدر به عنوان نسخه برش کارگردان فیلم لیگ عدالت در سال 2021 منتشر شد.افلک در سال 2016 همچنین نقش یک دانشمند ریاضی را در فیلم حسابدار (The Accountant) به تصویر کشید که به عنوان حسابدار برای گانگسترها و کارتلهای مواد مخدر کار میکرد.
فیلمهای سال 2019 شامل فیلم مرز سهگانه (Triple Frontier) است، که داستان پنج دوست قدیمی و کهنه سرباز را روایت میکند که برای یک سرقت بزرگ به آمریکای جنوبی میروند.
اما هنگامی که عملیات طبق نقشه پیش نمیرود، آنها باید برای نجات جان خود تلاش کنند.
نقش آفرینی در درام جنایی و تاریخی
افلک در سال 2020 در فیلم آخرین چیزی که او میخواست (The Last Thing He Wanted)، درامی جنایی بر اساس رمانی از جوان دیدیون، و راه بازگشت (The Way Back)، درباره یک الکلی که مربی بسکتبال دبیرستان میشود، بازی کرد. او بعداً با دیمون در فیلم آخرین دوئل (2021) به کارگردانی ریدلی اسکات بازی کرد. این درام تاریخی بر اساس یک داستان واقعی از یک زن بود که یک شوالیه (آدام درایور) را متهم به تجاوز کرده بود، که منجر به مبارزهای بین شوالیه متهم و شوهرش (مت دیمون) برای اجرای عدالت شد. بن افلک نقش کنت پیر آلنسون را بازی میکند که نجیبزادهای است که ارباب و استاد کاروژ و لو گریس بوده است. افلک و دیمون علاوه بر حضور در فیلم، فیلمنامه را با نیکول هولوفسنر نوشتند.
کارگردانی فیلم
افلک در سال 2007 اولین فیلم بلند خود را با نام رفته عزیزم رفته (Gone Baby Gone) کارگردانی کرد. این درام جنایی بر اساس رمان دنیس لیهان درباره جستجوی دو کارآگاه بوستونی برای یافتن یک دختر مفقودی بود. افلک با این فیلم موفقیت مهمی به دست آورد. او موضوع مشابهی را برای کارگردانی فیلم بعدی خود به نام شهر (The Town) در نظر میگیرد. در این فیلم خودش نقش سرپرست باند سارقان بانک بوستون را دارد. افلک بعدا فیلم آرگو (Argo) را کارگردانی و در آن بازی کرد.
داستان این فیلم درباره وقایع بحران گروگانگیری در سفارت ایالات متحده آمریکا در تهران است. در داستان این فیلم 6 دیپلمات آمریکایی توانستند از منزل سفیر کانادا در تهران به خارج از ایران بگریزند. افلک برای کارگردانی این درام که مورد تحسین منتقدان قرار گرفت. برنده گلدن گلوب شد و جایزه اسکار بهترین فیلم برای او تندیس به عنوان یکی از تهیه کنندگان آن را به ارمغان آورد. او با فیلم تا شب زنده بمان (Live by Night (2016)) به صندلی کارگردان بازگشت، یک فیلم مهیج جنایی که اقتباسی از رمان دنیس لهان به همین نام است. افلک نیز در این فیلم بازی کرد و نقش یک گانگستر را داشت.
سیاست و جنبشها
افلک در زمینه سیاست فعال بود و بارها در تجمعات دموکراتها و به عنوان مهمان برنامههای گفتگوی سیاسی مانند زمان واقعی با بیل ماهر (Real Time with Bill Maher) ظاهر میشد. علاوه بر این، او درگیر جنبشهای متعددی بود، از جمله تلاش برای پایان دادن به خشونت در کنگو (کینشاسا).
دانلود برترین فیلمهای بن افلک
شکسپیر عاشق (Shakespeare in Love) – 1998
درست است که افلک در فیلم شکسپیر عاشق (Shakespeare in Love) نقش اصلی را ندارد اما با بازی عالی خود در این فیلم برنده اسکار، توجهها را به سمت خود جلب میکند. او در نقش یک بازیگر در دوران ملکه الیزابت، ند آلین، موفق میشود با یک انرژی برادرگونه به تصویر مرکزی فیلم تبدیل شود. او همچنین موفق میشود هر زمان که در این فیلم به کارگردانی جان مدن با بازی گوئینت پالترو و جوزف فینز ظاهر میشود، به طرز چشمگیری فیلم را جالبتر و هیجانانگیزتر کند. این فیلم درباره تلاش فیلمنامهنویس انگلیسی، “ویلیام شکسپیر”، در اجرای نمایش “رومئو و ژولیت” به منظور پیشرفت حرفهاش میباشد.
دلیل خوبی وجود دارد که شکسپیر عاشق این همه اسکار دریافت کرده است. از جمله برای بهترین فیلم، بهترین فیلمنامه اصلی، بهترین بازیگر نقش مکمل زن (جودی دنچ) و بهترین بازیگر زن (پالترو). این فیلم اثری است که تاریخ متناوب خود را با دیالوگهای عالی و نقش آفرینیهای برجسته، برانگیخته و القا میکند. با این حال، “شکسپیر عاشق” در میان کارهای افلک، در رده بالایی قرار ندارد، اما این اثر هنوز هم مثالی از قدرت اوست که نشان میدهد حتی با داشتن زمانی کوتاه در صحنه، قادر است هنر خود را به رخ بکشد.
فیلم شهر (The Town) – 2010
فیلم شهر (The Town) که در سال 2010 منتشر شد دومین فیلم بلند به کارگردانی بن افلک است. طبیعی است که او نیز به عنوان یکی از اعضای انجمن سه نفره برادری (مت دیمون (Matt Damon) و مارک والبرگ (Mark Wahlberg)) برای دومین کار کارگردانیش به قلمرو خودش باز گردد. این فیلم سه سال بعد از اولین فیلم بلند وی به نام رفته عزیزم رفته (Gone Baby Gone) منتشر شد. این فیلم با موضوعات و شخصیتهای آشنایی دست و پنجه نرم میکند. داستان آن درباره چند دوست دوران کودکی است که نقشه یکی از بزرگترین سرقتهای بانکی را در سر دارند، اما کم کم مشخص میشود در این میان، افراد سرسختتری در اطراف مرکز ماساچوست زندگی میکنند.
در فیلم شهر بن افلک سعی میکند بین وظایفش به عنوان نقش اصلی و کارگردان تعادل برقرار کند، کاری که او در فیلم آرگو (Argo) حتی بهتر آن را انجام میدهد و در فیلم تا شب زنده بمان (Live By Night) چندان خوب عمل نمیکند. در این اثر جنایی پر تنش، او به همراه جرمی رنر(Jeremy Renner) به عنوان دست راستش، بازی خوبی از خود بر جای میگذارد. زمانیکه داستان درباره همکاری و کار دو نفره باشد، افلک عالی عمل میکند، به همین دلیل همکاری او با رنر دلیل موفقیت این فیلم محسوب میشود.
فیلم حسابدار (The Accountant) – 2016
فیلم حسابدار (The Accountant) اولین مورد از دو همکاری افلک و کارگردان گوین اوکانر است. این فیلم استرسآور، پرتنش و جذاب است اما نه به اندازه فیلم راه بازگشت (The Way Back) که دومین فیلم با همکاری این دو نفر است. هزار و یک دلیل وجود دارد که نقش آفرینی این بازیگر به عنوان مردی مبتلا به اوتیسم که در طول روز به عنوان یک حسابدار کار میکند و در طول شب، گردشهای مالی مافیا را دستکاری میکند، میتوانست اشتباه از آب بیاید چرا که او از لحاظ روانی طبیعی و سالم بوده و همچنین دستکاری گردشهای مالی را هم بلد نیست.
خوشبختانه، افلک به سراغ رویکردی بنیادین در مورد شخصیت خود، کریستین وولف رفت، که بسیار جلوتر از مثلاً بازی داستین هافمن در مرد بارانی است، در حالی که هوشمندانه و دلسوزانه حساسیتهای موقعیتی کریستین را به تصویر میکشد. او پس از این انتخاب هوشمندانه، میتواند هر نوع نقشی را که تا به حال بازی نکرده را اجرا کند و به لطف دیگر نقش آفرینیهایش با موقعیتهای آنان نیز آشناست. “حسابدار” با کارگردانی ماهرانه اوکانر، هم تماشایی و هم به یادماندنی است و ما را به حال و هوای دهه 70 باز میگرداند.
راه بازگشت (The Way Back) – 2020
این فیلم جدیدترین نقش آفرینی بن افلک است. راه بازگشت (The Way Back) یکی از قویترین کارهای اوست. بن افلک نقش یک بازیکن بسکتبال را بازی میکند که در دوران دبیرستان بسیار موفق بود. اما او اکنون از اعتیاد به الکل رها شده است. با در نظر گرفتن ارتباطات زندگینامهای مانند بازی به عنوان فردی که الکل را ترک کرده (او نیز چنین چیزی را در زندگی واقعی تجربه کرد.) افلک یکی از بهترین نقش آفرینیهای خود را به نمایش میگذارد. خلاقیت و راحتی اوکانر در “راه بازگشت” آشکار است، و همینکه میبینیم این دو با یکدیگر همکاری میکنند تا اثری خلق کنند، باعث میشود این فیلم جذاب و عالی باشد. همچنین هنگام تماشای راه بازگشت، مشخص است که به زودی این فیلم فصل جدیدی در حرفه افلک آغاز خواهد کرد. این فصل، فصلی است که ممکن است حتی از دوره رنسانس هم آتش بیشتری بر پا کند.
به دنبال ایمی (Chasing Amy) – 1996
کوین اسمیت، نویسنده/کارگردان/تهیهکننده، بعد از مت دیمون، دومین نفر است که همکاری به یادماندنی با بن افلک داشته است. پس همکاری آنها در پاساژگردها (1996)، اسمیت به افلک پیشنهاد بازی در کنار جوی لورن آدامز را در فیلم به دنبال ایمی (Chasing Amy) داد. افلک نقش هولدن را بازی میکند، کارتونیست کتابهای کمیک اهل نیوجرسی که عاشق دوستش، آلیسا (آدامز) میشود، که هم کارتونیست کمیک و هم همجنسگرا است.
فرضیه موجود در این فیلم به خوبی رشد نکرده و پیام اصلی آن این است که اگر یک مرد عشق خود را بسیار قدرتمندانه ابراز کند، یک زن حتی اگر همجنسگرا هم باشد تسلیم می شود و با او قرار میگذارد. اما فیلمنامه اسمیت، (همیشه نویسندگی او یکی از ویژگیهای قدرتمند فیلمهایش میباشد) به افلک امکان داد که تواناییهای بازیگری خود را در نقش اصلی بشناسد. در این زمان، افلک مانند اردکی در آب، همزمان تکنیکهای نویسندگی اسمیت را فرا گرفت. سپس در صحنههای مختلف فیلم، خصوصاً صحنههای احساسی، بازی فوقالعادهای از خود به نمایش میگذارد.
مات و مبهوت (Dazed and Confused) – 1993
افلک در این مرحله از حرفهاش، جو برادر بزرگ گونهای را به خود گرفته بود. این انرژی برادر گونه در مات و مبهوت (Dazed and Confused) اثر ریچارد لینکلیتر به تصویر کشیده شده است. در این فیلم افلک نقش یک سال بالایی دبیرستانی اهل تگزاس به نام “فرد اوبنیون” را بر عهده دارد. اوبنیون اساساً آنجاست تا تازه واردهای سال پایینی را آزار دهد و با تکه چوبی که روی آن نوشته شده “لعنت به تو” در شهر پرسه میزند، و خوش میگذارند. نقش افلک مختصر است، اما او با همین نقش جزئی توانست خود را به خوبی نشان دهد. مات و مبهوت نشان داد که افلک علاوه بر بازی به عنوان نقش اول، در بازی به عنوان نقش مکمل نیز مهارت دارد.
آرگو (Argo) – 2012
آرگو (Argo) سومین فیلم به کارگردانی بن افلک و یکی از بهترین کارهای وی است. در این فیلم وی نقش اصلی را بر عهده دارد. این فیلم بر اساس یک داستان واقعی است. داستان آن درباره تونی مندز، مأمور سیآیای است که مأموریت دارد شش فرد آمریکایی که در تهران گروگان گرفته شدهاند را باز گرداند. این فیلم تا حدودی علمی- تخیلی محسوب میشود. پس از کارگردانی فیلم “رفته عزیزم رفته”، افلک با ساخت این اثر مهیج سیاسی، صحنه را به آتش کشید. هر تصمیمی، از هدایت بازیگران گرفته تا شیوه به تصویر کشیدن لحظات پرتنش باعث شد افلک به عنوان کارگردان و بازیگر بدرخشد. تعجبآور است که آرگو نامزد جایزه اسکار بهترین کارگردانی نشد. اما نامزدی جوایز بهترین تصویربرداری، بهترین فیلمنامه اقتباسی و بهترین تدوین فیلم را به دست آورد. آنقدرها هم بد نیست، مگر نه؟
دگما (Dogma) – 1999
چهارمین فیلم این لیست دگما (Dogma) است. این اثر البته از نظر من دومین فیلم بسیار خوبی است که افلک و دمون در آن همکاری داشتتند. همچنین بهترین فیلمی است که افلک در آن با اسمیت همکاری داشته است. فیلم جدا، کسی هم هست که افلک و دمون را در نقش دو فرشته رانده شده به نامهای “بارتلبی” و “لوکی” که آمدهاند تا زمین را به جهنم تبدیل کنند، دوست نداشته باشد؟ به علاوه، چطور میتوان به ملکه دهه 90 “لیندا فیورنتینو” در نقش قهرمان داستان “بتنی” که باید از کمک “جی” (جیسون میوز) و “سایلنت باب” (اسمیت)، “متاتورن” فرشته (آلن ریکمن) و “روفوس” (کریس راک) کمک بگیرد تا بارتلبی و لوکی را شکست دهد، علاقه نشان نداد؟ افلک و دمون در این فیلم شهر به شهر سفر میکنند از دردسر ساختن لذت میبرند و دقیقه به دقیقه زمانشان را به خوبی سپری میکنند.
آرماگدون (Armageddon) – 1998
فیلم آرماگدون (Armageddon) به کارگردانی مایکل بی یکی از بهترین فیلمهایی است که افلک را به عنوان یک قهرمان هالیوودی معرفی میکند، یکی از کاراکترهایی که او در طی سالها راحت بازی میکند. آرماگدون نه تنها یکی از بهترین فیلمهای افلک است، بلکه یکی از بهترین انتخابهایی است که مایکل بی داشته، جدا از انتخابهایی که از لحاظ زیبایی شناسی داشت که البته باعث شد در طی سالها بد نام شود.
آرماگدون یک فیلم اکشن قوی است و بروس ویلیس در نقش یک متخصص نفتیابی به نام “هری استمپر” میباشد و افلک نقش کار آموز او “ای. جی” را دارد که باید همزمان با کار کردن با تیم و پیدا کردن راه حلی برای نابودی شهاب سنگی که به سمت زمین میآید، خود را به هری ثابت کند. افلک دقیقاً همان کاری را انجام میدهد که نقش به آن نیاز دارد، و مردانگی، اعتماد به نفس و خوش تیپیای که این نقش برای ارزشمند شدن در چشم بینندگان نیاز دارد را فراهم میآورد. عملکرد افلک در آرماگدون بسیار عالی بوده و یکی از بهترین نقش آفرینیهای او محسوب میشود، که زمینه را برای اجراهای مشابه در پروژههای آتی فرآهم کرد.
ویل هانتینگ خوب (Good Will Hunting) – 1997
کمی بیشتر از 20 سال از انتشار ویل هانتینگ خوب (Good Will Hunting) میگذرد، اما هنوز هم تازه و به یادماندنی باقی مانده است. این فیلم، نمایانگر یکی از کارهای برجسته افلک میباشد. او نقش “چاکی” دوست شخصیت اصلی “ویل هانتینگ” (با بازی بهترین دوست واقعی افلک، مت دیمون) را بازی میکند، افلک یکی دیگر از نقشهایی را که بعدها برای آن معروف میشود را به خوبی اجرا میکند: یک پسر کارگر مهربان. چاکی بیشترین نقش را در داستان دارد و دیدن افلک و دیمون بر روی صفحه نمایش بسیار لذتبخش است.
افلک با همکاری در نوشتن فیلمنامه و دریافت جایزه اسکار به خاطر آن ثابت کرد او همچنین فیلمنامهنویسی ماهر است که قادر میباشد از راههای مختلف هنرش را به تصویر بکشد. ویل هانتینگ خوب برگ برنده افلک بود، راهی برای او برای معرفی خود به عنوان یک هنرمند جدی. در حالی که آن قسمت “هنرمند جدی” در طول این سالها کم و بیش دست نخورده باقی مانده است، بسته به این که کدام یک از فیلمهای او را تماشا کرده باشید، نمیتوان انکار کرد که ویل هانتینگ خوب یک کار قوی و یک نقطه عطف بزرگ برای افلک است.
دختر گمشده (Gone Girl) – 2014
دختر گمشده (Gone Girl) نه تنها یکی از بهترین فیلمهای به یاد ماندنی است، بلکه بهترین فیلم دوران حرفهای افلک تاکنون نیز است. تحت نظارت کارگردان دیوید فینچر، افلک توانست شخصیت پیچیده “نیک دان”، شوهر نویسنده گمشده “ایمی دان” (رزموند پایک) را بازی کند. انتخاب فینچر برای بازی افلک در این نقش زیرکانه بود، چرا که میدانست او از پس این نقش و شک و شبهههایش برای ناپدید شدن ایمی بر میآید. افلک به دلایل مختلفی، با نقش “نیک” در “دختر گمشده” پیشرفت زیادی کرد.
برای مثال او باید دشواریهای حاصل از ازدواج با یک فرد مشهور یا سر و کله زدن با مشکلات حاصل از شهرت و همچنین سرک کشیدن مطبوعات در زندگی خصوصی این افراد را نشان میداد. این فیلم مسیری که ممکن است یک ازدواج به پیش بگیرد را به طرزی گزنده و خشن بررسی میکند و این موضوع چیزی است که افلک برای مدتی آن را تمرین میکرده است. پس از پایان یافتن “دختر گمشده” به هیچ وجه نمیتوان تلاشهای افلک برای اجرای نقش نیک در بیش از دو ساعت طول فیلم را نادیده گرفت و حتماً او را مورد تحسین قرار خواهید داد. کاری که افلک کرد باعث شد این اثر به فیلمی قدرتمند و به یادماندنی تبدیل شود.
مطالب مرتبط: معرفی برد پیت (Brad Pitt) + دانلود بهترین فیلمها
مطالب مرتبط
مطالب اخیر
نقد و بررسی سریال House of the Dragon (خاندان اژدها)
House of the Dragon (خاندان اژدها) یک مجموعه تلویزیونی آمریکایی رو به پخش در ژانر درام فانتزی است که توسط…
بررسی بازی Cult of the Lamb (فرقه بره)
Cult of the Lamb (فرقه بره) یک بازی اکشن ماجراجویی است. و توسط توسعه دهنده مستقل Massive Monster ساخته شده…