آواتار: آخرین بادافزار انیمهای سریالی است که توسط لورن مکمولن کارگردانی شده. این مجموعه از سال 2005 در حال پخش است. با ادامه این مطالب از بهترین سرگرمی همراه باشید.
اطلاعات کلی
نام | آواتار: آخرین بادافزار (Avatar: The Last Airbender) |
تهیهکننده | مایکل دنت دیمارتینو و بریان کنیتزکو |
توزیعکننده | شبکه تلویزیونی نیکلودئون |
کارگردان | لورن مکمولن، دیو فیلونی، ایتن اسپالدینگ، مایکل دنت دیمارتینو |
نویسنده | مایکل دنت دیمارتینو، بریان کنیتزکو، نیک مالیس، یان ویلکاکس، تیم هدریک، جان او برایان |
آهنگساز | جرمی زوکرمن |
زبان اصلی | انگلیسی |
تاریخ انتشار | 21 فوریه 2005 |
ژانر | اکشن، ماجراجویی، فانتزی، کمدی، درام |
مدت زمان | 22 دقیقه |
بررسی انیمه آواتار: آخرین بادافزار
این مجموعه تلویزیونی (پویانمایی) با ژانر ماجراجویی اخیراً به تلویزیون بازگشته است. آواتار، شخصیتهای پیچیده، روایتی حماسی و یادآوری را ارائه میدهد که داستانها همیشه نباید از همان آمریکای سفید باشند. هرکسی که با آواتار: آخرین بادافزار (Avatar: The Last Airbender) آشنا نباشد، مجموعه ماجراجویی انیمیشنی که از سال 2005 تا 2008 در شبکه تلویزیونی نیکلودئون پخش میشد.
احتمالاً از آوازه و استقبال ورود آن به نتفلیکس از ماه گذشته، متعجب شده است. این برنامه مدتها پربینندهترین برنامه در این سرویس بود. با شروع دوباره بحث در مورد این سریال (که چه کسی عنوان بهترین همه دورانهای آواتار را از آن خود میکند: آنگ (Aang) یا کورا (Korra)؟) به یک موضوع پرطرفدار در توییتر تبدیل شد و GIFهای سرگرمکننده و هشتگهای بسیاری به اشتراک گذاشته شدند. اما “آواتار” همیشه برجسته بود. من آن را زمان پخش اصلی آن که گاهی اوقات بعد از ظهرها بین برنامههای شبکه تلویزیونی نیکلودئون پخش میشد دیده بودم.
شخصیتها

جذابیت آن شباهت بصری و آرت آن با مجموعه انیمیشنهایی بود که دوست داشتم. آواتار (Avatar) تنها یک سری ماجراهای کوتاه اپیزودی نبود. بلکه دعوتی برای غرق شدن در سفری حماسی با درگیریها، شخصیتها و شوخیهای طولانی مدت (مانند بدبختیهای یک فروشنده کلم مورد علاقه طرفداران.) بر اساس آنچه قبلا گفته شده است بود. هنگامی که “آواتار” برای اولین بار در نتفلیکس به نمایش درآمد، من دوباره به اسطورهشناسی بازگشتم. تا شهرت قدیمی آن را به عنوان یکی از بهترین مجموعههای انیمیشنی دو دهه گذشته بررسی کنم. من آن را از ابتدا تا انتها دوباره تماشا کردم و راحتی جدیدی را در این مجموعه پیدا کردم. چیزی که در شروع تماشا متوجه آن نشده بودم. اما این نشاندهنده علاقه مجدد من به آن در حال حاضر است.
خلاصه داستان
آواتار (Avatar) گرچه اغلب به خاطر داستان پیچیده و شخصیتهای پیچیدهاش مورد تحسین قرار میگیرد. بیش از هر چیز رویای یک جهان عاری از سفیدی، یک پناهگاه فرهنگی و یک مرهم تازهکننده در کشوری است که به ویژه در ماههای اخیر، شنیعترین چهره خود را به جوامع کم بهره نشان داده است. آواتارکه توسط مایکل دنت دیمارتینو و بریان کنیتزکو ساخته شده است، در یک دنیای آسیایی متشکل از چهار کشور که هر یک توسط یک عنصر طبیعی (زمین، آتش، آب و هوا) تعریف میشوند اتفاق میافتد. در این سرزمینها برخی از مردم میتوانند عنصر ملی خود را کنترل کنند. و به «افزارش» درآورند که به آنها «عنصر افزار» گفته میشود. این جهان توسط سرزمین آتش، تحت سلطه یک رژیم دیکتاتوری که به سرزمینهای دیگر حمله میکند و آنها را مورد سواستفاده و ستم قرار میدهد، تهدید میشود.
ماجرایی حماسی
تنها کسی که میتواند تعادل را در جهان به وجود آورد، آواتار است. او در داستان به عنوان عضوی متفاوت از چهار ملت در هر دوره زندگی متولد میشود. و توانایی تسلط بر هر چهار عنصر را دارد. در این سریال آواتار یک راهب بادافزار 12 ساله به نام آنگ (Aang) است. او پس از صد سال گرفتار شدن در حالت خواب زمستانی دوباره ظاهر میشود تا آموزش افزار خود را به پایان برساند و ارباب آتش را شکست دهد.
آنگ با دو نفر از سرزمین آب جنوبی، یک آبافزار به نام کاتارا و برادرش سوکا تیم میشود. و در جستجوی استادان عناصر به دور دنیا سفر میکند. در عین حال با ماجراهای جانبی، جلوی نیروهای ملت آتش را میگیرد و از پسر ارباب آتش، زوکو، که علاقه شدیدی به سبک کاپیتان آهاب در شکست دادن آواتار دارد، فرار میکند. در همین حال، شخصیتهای ثانویه در طول سریال دوباره ظاهر میشوند تا به آنگ و دوستانش کمک کنند تا برای جنگ نهایی علیه ملت آتش آماده شوند، تا هماهنگی را به چهار ملت برگردانند.
جهان آواتار: آخرین بادافزار
دنیای نمایش گسترده و خیالی است – با زمینهای صخرهای، درههای مهیب پر از حشرات بزرگ، جنگلهای انبوه آمازون، معابد وارونه تراشیده شده در کنارههای صخرهها، صحرایی وسیع که کتابخانه دانش بیحد و حصر Borgesian را مخفی میکند و حتی یک جزیره عرفانی در پشت یک جانور باستانی. اگرچه سازندگان برای ساخت این جهان از مجموعههایی مانند “ارباب حلقهها”، “جنگ ستارگان” و “هری پاتر” الهام گرفتهاند، فرهنگها، فلسفهها و زیباییشناسی “آواتار” تقریباً منحصراً تحتتأثیر سنتهای آسیایی قرار گرفته است.
آنگ برای تسلط بر عناصر، از درسهایی بر اساس اصل یین و یانگ و عملکرد چاکراها استفاده میکند و ارزشهای او از سیستمهای اعتقادی شرقی مانند بودیسم گرفته شده است. (آنگ صلح، احترام به زندگی را ترویج میدهد و در قالب آواتارهای قبلی به دنیا میآید.) سبکها و موسیقی از سبکهای چینی و ژاپنی الهام گرفته شده است، و بسیاری از مناظر بزرگ و مدلهای معماری این مجموعه، مانند شهر نفوذناپذیر با سینگ سه (Ba Sing Se)، از مکانهای دنیای واقعی مانند دیوار بزرگ چین و شهر ممنوعه الهام گرفته شده است.
الهاماتی از شائولین
اما این “افزار” جادویی است، که اصطلاحاً برای توصیف چگونگی استفادهکنندگان از عناصر خود برای تحت سلطه قرار دادن، دستکاری، تحریک که جذاب ترین سازگاری با سنتهای فرهنگ شرقی است، نامگذاری شده است. هر سبک افزار از یک هنر رزمی کلاسیک چینی الهام گرفته شده است که سازندگان این نمایش تحت هدایت یک مشاور هنرهای رزمی آن را توسعه دادهاند. هرکدام از این افزارها از یک هنر رزمی بادافزار از باگوآژانگ، آبافزار از تای چی، خاکافزار از هونگ جیا و آتشافزار از از کونگ فو شمال شائولین الهام گرفتهاند.
آنگ هنگام یادگیری توسط استادان خود اصلاح میشود: او باید موضع خود را عمیقتر کند یا بازوی خود را بچرخاند. او باید ذهن خود را پاک کند و انرژی را از طریق خود هدایت کند. حرکت کلیدی است؛ شهروندان هر ملتی متفاوت حرکت میکنند، بنابراین جنبش با فرهنگ، یک خصلت ملی، یک تاریخ درون روایت و یک زمینه بزرگتر و واقعی از فرهنگها و سنتهایی که این سبکهای داستانی را معرفی میکنند، پیوند میخورد.
بکار گیری فرهنگ شرقی
تحسین دیمارتینو و کنیتزکو از فرهنگ شرقی در کل سریال پدیدار میشود، اثر تقلیدی دوستداشتنی از کنایات و الهامات: انیمه، فیلمهای کونگ فو، اسطورههای جهانی، قبایل بومی، فیلمهای استودیو گیبلی. در یک قسمت، وقتی آنگ گرفتار یک سری کابوسهای شبانه میشود که در مورد مقابله قریبالوقوع او با ارباب آتش است، انیمیشن با کنایه شروع به تقلید از انیمههای دیگر مانند دراگون بال زد (Dragon Ball Z) میکند.
“آواتار” در حالی که آگاهانه در میدان مین پیچیده تصرف فرهنگی گشت و گذار میکرد، توانست همه موارد بالا را بپذیرد. نویسندگان مواظب هرگونه پیوند سهوی این نمایش بین یکی از ملتهای خیالی و کشورهای واقعی آسیا بودند. طرحها و آثار هنری با صراحت بیشتر بر اساس آنچه در کشورهای واقعی ساخته شده است، دوباره بازسازی شد تا از هرگونه استنباط منفی در ارتباط با تداعی معنایی جلوگیری شود. این نمایش همچنین ادوین زین، معاون سابق شبکه اقدام رسانهای برای آسیایی-آمریکاییها را به عنوان مشاور برای اطمینان از پرداختن به حساسیتهای فرهنگی وارد کار کرد.
آواتار کیست؟
از این گذشته، “آواتار” از نظر رویکرد در جهانسازی بینظیر است. این نمایش میتوانست با ساختن چهار کشور تنها بخشی از یک منظره بزرگ که هنوز در آغوش سفیدپوستان است. دنیای خود را به سفید نزدیک کند. به طوری که حتی اگر داستان با بازی شخصیتهای آسیایی باشد، رنگ سفید همچنان یک ویژگی برجسته است. در عوض، این نمایش جهانی را با تاریخ و فرهنگ خاص خود بنا نهاد. جایی که شخصیتها به طور پیش فرض، آسیایی ظاهر میشوند. و زندگی را از طریق لنزهای شرقی و نه از غرب سفید میبینند.
ویروس کرونا، که برای اولین بار از طریق چین پخش شد، انجمنهای نژادپرست آسیایی مبتلا به بیماری را دعوت کرده و باعث افزایش لفاظیها و سواستفادهها علیه آسیاییها شده است. بیماری همهگیر همچنین اختلاف بین اکثریت سفیدپوست و اقلیت غیر سفیدپوست را تشدید کرده است. جمعیت محروم به ویژه تحت تأثیر عفونتهای Covid-19، از دست دادن شغل و مبارزات تجاری و از همه نگران کنندهتر ، آزار و اذیت و مرگ به دست پلیس. به اصطلاح سرزمین فرصتها اخیراً به عنوان سرزمین فرصتهای نفرت و خشونت شناخته میشود. آنچه “آواتار” ارائه میدهد جهانی است که از هر تعریف یا زاویه دیدی که سفید بودن را بیش از هر چیز دیگر ارج نهد، رها است.
تقابل فرهنگ غرب و شرق
علیرغم مراقبت و حساسیت دقیق، “آواتار” هنوز ویژگیهای غربی را دارد. این انیمیشن گرچه از انیمه ژاپنی الهام گرفته شده است (سازندگان به استناد مورد علاقه فرقه احمقانه “Fooly Cooly” اشاره کردند). اما با ویژگیهای اغراقآمیز، واکنشهای بسیار بزرگ و صحنههای اکشن پویا، از جذابیت درخشان آمریکایی کارتونهای دیگر شبکه نیکلودئون برخوردار است. (دیمارتینو و کنیتزکو در ابتدا قصد داشتند که با استودیوی ژاپنی همکاری مشترکی انجام دهند. اما گفتند که این استودیوها بیپاسخ بودند. آنها سرانجام با استودیوی کوچک کرهای Tin House برای قسمت آزمایشی همکاری کردند. و بسیاری از هنرمندان این استودیو به کار بر روی این مجموعه ادامه دادند.)
با شکوهترین، صداپیشگان اکثراً سفیدپوست بودند، این یک اشتباه برای تولیدی است که در غیر این صورت از بازنمایی فرهنگی آگاه بود. (اقتباس فیلم لایو اکشنThe limp 2010 توسط ام. نایت شیامالان حتی بیشتر سفید شد و جنجال بر سر بازیگران آن را برانگیخت.) دیالوگهای این سریال همچنین پر از اصطلاحات آمریکایی است و اشارات به منطقهگرایی ایالات متحده به وفور یافت میشود، همانطور که در یک قسمت قبیلهای از سرزمین آب مبتنی بر باتلاق وجود دارد که به نظر میرسد از عمق جنوب مهاجرت کردهاند.
نتیجه گیری
اما هر دو مورد ادغام و ترجمه، هرگز ناشی از یک مجموعه برتری غربی نیستند. بلکه، در حالی که ایالات متحده همچنان به یک رابطه پر سر و صدا با چین ادامه میدهد – نیازی به ذکر یک تاریخ خونین جنگ و مداخله اجباری با دیگر کشورهای شرق نیست – و با نابرابریهای آن در اینجا مبارزه میکند، شاید تصور “آواتار” به عنوان ارائه چیزی که هرگز به دنبال انطباق یا رونویسی شرق از غرب نیست صحیحتر باشد، اما با احترام آنها را متحد میکند. بازگشت آن به تلویزیون یک یادآوری به موقع ارائه میدهد: تاریخ لازم نیست همیشه از همان آمریکای سفید باشد. یک جهان کامل از روایتها و سنتها وجود دارد که به دلیل چشمانداز جایگزینی که ارائه میدهد، مشهور میشود.
دانلود آواتار: آخرین بادافزار
مطالب مرتبط
مطالب اخیر
نقد و بررسی سریال House of the Dragon (خاندان اژدها)
House of the Dragon (خاندان اژدها) یک مجموعه تلویزیونی آمریکایی رو به پخش در ژانر درام فانتزی است که توسط…
بررسی بازی Cult of the Lamb (فرقه بره)
Cult of the Lamb (فرقه بره) یک بازی اکشن ماجراجویی است. و توسط توسعه دهنده مستقل Massive Monster ساخته شده…