Trending News

پست وبلاگ

معرفی انیمه حمله به تایتان (Attack on Titan) + دانلود
انیمه حمله به تایتان
انیمه

معرفی انیمه حمله به تایتان (Attack on Titan) + دانلود 

حمله به تایتان (Attack on Titan) یک مجموعه تلویزیونی انیمه ژاپنی است که با الهام از مانگایی به همین نام اثر هاجیمه ایسایاما ساخته شده ‌است. با ادامه این مطلب از بهترین سرگرمی همراه باشید.

اطلاعات کلی

نام  حمله به تایتان (Attack on Titan) 
تاریخ پخش   از 9 آوریل 2013 
کارگردان‌ها  یویچیرو هایاشی، جون شیشیودو، ماساشی کویزوک،  
تتسورو آراکی 
سبک  اکشن، فانتزی 
قسمت‌ها  75 
موسیقی  هیرویوکی ساوانو 
شبکه  Adult Swim (Toonami)، MBS TV
نویسنده  یاسوکو کوبایاشی، هیروشی سکو 

نقدی بر حمله به تایتان

بی شک مجموعه تلویزیونی حمله به تایتان (Attack on Titan)  در سال پیش رو نگاه‌های زیادی را به سمت خود جلب خواهد کرد. همان طور که در سال‌های گذشته شاهد سر و صدای مجموعه‌هایی چون  Madoka Magica و Sword Art Online (SAO) بودیم. دقیقاً همانند آن‌ها، گزافه گویی‌ها و جنجال‌هایی به راه خواهد انداخت و پر فروش خواهد شد. تا مدت‌ها بعد از آن هم بر سر زبان خواهد بود. اما در نهایت، وقتی اغراق و حاشیه را کنار بگذاریم با یک نا امیدی بزرگ رو به رو خواهیم بود. پیش از هر قضاوتی لازم است بدانید که من مانگای این مجموعه را خوانده‌ام و به خوبی می‌دانم که در رابطه با چه چیزی صحبت می‌کنم!

درست مثل همه موارد متوسط ​​و بیش از حد معمولی، چیزی که باعث شهرت این مجموعه شد عمدتاً پیش فرض‌هاست. به نظر می‌رسد که تماشای این مجموعه به اندازه کافی شگفت انگیز است. اما این ویژگی‌های جذاب به هیچ وجه از اصالت برخوردار نیستند. در واقع، حتی می‌توان گفت که بسیار سطحی و گاهی افراطی هستند.

در طول این سال‌ها ما همواره شاهد چندین داستان مشابه از جمله Blue Gender  و Claymore بوده‌ایم. این مجموعه شانس این را داشت که در دوره‌ای ظاهر شود که بیش از 90 درصد از انیمه‌ها بی ارزش و یا برای صنعت پورن ساخته می‌شدند. پر طرفدار شدن آن در چنین شرایطی اتفاق شاهکاری نیست. مسلما اگر این محصول به همراه Death Note یا Code Geass ساخته شده بود، به اندازه امروزه طرفدار نداشت. مشکل اصلی هنوز هم وجود دارد. این انیمیشن متعلق به دسته کتاب‌های مانگای شونن است که به معنای چرخش لحظات متعدد متفاوت و به خصوص در پیش چشمان شماست.

شخصیت پردازی

علی رغم تلاش عوامل برای ساخت شخصیت‌هایی بالغ و جدی، آن‌ها در بخش‌هایی کاملاً سطحی و خنده آور رفتار می‌کنند. نحوه صحبت و عملکرد شخصیت‌ها باعث می‌شود که شما به راحتی بتوانید آن‌ها را در ده کلمه توصیف کنید. عملکردی که در بیش از نیمی از موارد چیزی شبیه به کمدی‌های پر زد و خورد است.

نحوه بیان خواسته‌هایشان با فریاد زدن و گریه کردن مثل دیوانگان همراه است، حتی در شرایطی که واقعا لازم نیست این قدر اغراق آمیز برون ریزی کنند. برای مثال، شما در اولین قسمت پسری را می‌بینید که دست قطع شده یک سرباز مرده را به مادر گریانش می‌دهد. او با چهره‌ای جدی می‌گوید: ” این تمام چیزی است که ما توانستیم نجات دهیم. پسرت برای هیچ مرد “.  این پسر دیگر چه نوع رهبر نظامی است؟! آیا این صحنه قرار بود که من را ناراحت کند؟ من بعد از دیدن این صحنه کاری جز خنده نمی‌توانم انجام دهم! مجموعه تلویزیونی حمله به تایتان مملو از صحنه‌هایی این چنینی است؛ صحنه‌های که قرار بوده جدی باشند اما پایشان را فراتر از یک صحنه مضحک نگذاشته‌اند.

فلاش بک‌هایی به لحظات غم انگیز کودکی و نوجوانی ممکن است باعث شود شما گمان کنید که این کاراکترها از عمق برخوردارند. اما بیایید صادق باشیم، تمام شخصیت‌های فرعی در نمایش‌هایی مانند Naruto و Bleach هم چنین ویژگی‌هایی را دارند. هیچ کدام از آن‌ها نمی‌توانند خود را به شخصیت‌های واقعی نزدیک کنند. حمله به تایتان (Attack on Titan) از این لحاظ هیچ تفاوتی با این مجموعه‌ها ندارد. هر یک از کاراکترها فقط برای گریه در کردن در گوشه‌ای هستند، گذشته غم انگیز خود را به ما نشان می‌دهند و سپس به مبارزه با غول‌ها می‌روند. اینجاست که متوجه می‌شوند مهارت‌هایشان در برابر شخصیت‌های اصلی کاملا بی اثر است و از موضع خود عقب نشینی می‌کنند. پس از آن، به معنای واقعی کلمه تمام شخصیت‌های فرعی پس از معرفی، مورد غفلت و فراموشی قرار می‌گیرند.

عامل شوکه کننده

انیمه حمله به تایتان
انیمه حمله به تایتان

اگر بتوانیم از چیزی کاملا بر خلاف مانگای شونن در حمله به تایتان (Attack on Titan) را نام ببریم این گزینه مرگ‌های متعدد شخصیت‌های فرعی است. در این مجموعه به سادگی شاهد بقا و رستاخیز نخواهیم بود. اگر شما توسط یک غول گرفتار شوید، او قصد دارد شما را درحالی که هنوز زنده هستید و جیغ می‌کشید تکه تکه کرده و ببلعد. این موضوع باعث می‌شود تنش نمایشی به میزان زیادی افزایش یابد. به هر حال این ویژگی حمله به تایتان را از چیزی نجات نمی‌دهد. این فاکتور جز بخشی شوک آور برای تماشای خون و خشونت نیست. صحنه‌هایی خشن برای تماشاگر و نه مرگ‌هایی فاجعه بار و تاثیر گذار برای شخصیت‌هایی که قرار است در ذهن ماندگار شوند.

شما فقط متوجه حادثه منجر به مرگ می‌شوید، نه افرادی که آن را تجربه می‌کنند. من به هیچ وجه مبارزان نانتو را در Hokuto no Ken فراموش نخواهم كرد. زيرا که آن‌ها خود بخشي از نقشه و مبارزه بودند و قبل از مرگ کارهایی بیشتر از گوشه نشینی و انتظار برای مرگ داشتند. شخصیت‌های فرعی در حمله به تایتان چه کسانی هستند؟ این جا چه می‌کنند؟ 5 ثانیه بعد از مرگ آن‌ها را فراموش خواهید کرد.

زره پوشان

انیمه حمله به تایتان
انیمه حمله به تایتان

باز هم باید به کلمه ” فرعی ” اشاره کنم. شخصیت‌های اصلی حمله به تایتان (Attack on Titan) زره پوشانی قدرتمند هستند که دیگر شخصیت‌ها را تحت الشعاع قرار داده‌اند. می‌بینید که شخصیت‌های فرعی در این مجموعه مانند توپ جلوی گلوله عمل می‌کنند! آن‌ها فقط برای گریه کردن در گوشه و کنار، مرگ‌های ناگوار و گول زدن شما با این تصور که هیچ کس در این داستان ایمن نیست، این جا هستند. این  کار درست نیست! شخصیت‌های اصلی مانند مرد گرگ نما فوق العاده سریع احیا می‌شوند.

آنان مانند مرد عنکبوتی مهارت و چابکی مورد نظر را برای فرار همیشگی و جان سالم به در بردن از شر حمله‌ غول‌ها در اختیار دارند. آن‌ها در این فرمول به سادگی پیش می‌روند و مخاطبان در هنگام پیروزی مجبور به تشویق کردنشان می‌شوند. مبارزه در واقع بین این است که چه کسی قدرتمندتر و چه کسی جذاب تر است! در نهایت خواهید فهمید که به واقع هیچ فاجعه و تلاش واقعی برای بقا در حمله به تایتان وجود ندارد. همه چیز  مانند دیگر انیمه‌های متوسط شونن در مورد ابرقدرت‌های جادویی است. به همین دلیل است که حمله به تایتان (Attack on Titan) یک Sword Art Online دیگر است.

انیمه‌ای نابالغ

این بدان معناست که حمله به تایتان علی رغم داشتن مضامین پخته، دارای داستانی ابتدایی و خام است. اگر کسی بر خلاف این فکر می‌کند بدون شک خودش را از سادگی به گمراهی زده است. من واقعاً برای تحمل دیالوگ‌های کسل کننده، شخصیت‌های تک بعدی و شیطنت‌های بچگانه این مجموعه تلاش زیادی کردم. تمام این‌ها به قدری زیاد هستند که جذابیت نمایشی تلاش برای بقا را از بین می‌برند.

دشمن در ابتدا شکست ناپذیر به نظر می‌رسد اما بعدتر، برخی از نوجوانان عصیان گر دارای ابرقدرت شده و آن‌ها را بارها شکست می‌دهند. کاملا درست است؛ این جا هم مانند Naruto همه افراد قدرت مبارزه و نیرویی پنهانی در وجود خود دارند. بهانه بیشتری از این دست به من ندهید، هیچ روش دیگری برای روایت چنین داستانی وجود ندارد! من مانگاهایی مانند Biomeat Nectar ، Parasy و Dragon Head را خوانده‌ام؛ جایی که شما وضعیت کاملاً مشابهی دارید ولی هیچ یک از مواردی که پیش تر گفته شد هر 5 دقیقه یک بار اعصابتان را به هم نمی‌ریزند.

وجه معماگونه بسیار ضعیف

در ابتدا وقتی بفهمید که چرا غول‌ها مردم را می‌خورند شگفت زده خواهید شد. آن‌ها برای تأمین مواد مغذی مورد نیاز خود نیازی به غذا ندارند! آن‌ها شخصیت یا حتی ذهنی هوشمند ندارند که انگیزه‌های خود را درک کنند. این ویژگی آن‌ها را ناخوشایند و وحشتناک می‌کند. خوب، همان طور که بعدتر فاش می‌شود شما خواهید فهمید که در واقع چیز زیادی هم برای فهمیدن وجود ندارد. نیمی از علاقه‌ای که به این انیمیشن نشان داده می‌شود ناشی از صحنه‌های زد و خورد است (که آن‌ها هم سطحی و کم عمق هستند).

 نیمی دیگر به خاطر راز و رمز دشمنان غیر دنیایی موجود در فیلم است (که این تمایل هم به محض فاش شدن اسرار از بین می‌رود). بنابراین، حتی اگر با حجم زیادی از احساس هیجان در حال تماشای ابتدای آن باشید، مطمئناً پس از فهم این موارد از آن متنفر خواهید شد. این مجموعه نمایشی به مخاطب وانمود می‌کند که خیلی بیشتر از آن چیزیست که واقعا هست. حمله به تایتان (Attack on Titan) ابتدایی ترین سناریوی آخرالزمان زامبی‌ها است. شهر مانند یک مرکز خرید است که در آن تایتان‌ها، ارواحی مرده و مردم عادی افرادی مرد عنکبوتی مآب هستند که برای زنده ماندن تلاش می‌کنند.

دنیای ساختگی ضعیف

وقتی کار به بررسی وضعیت محیطی می‌رسد ایده‌های جالب زیادی وجود دارند. از نقشه‌های دقیق نحوه اداره سرزمین‌های انسانی گرفته تا طرح‌هایی از نحوه کار توپ و موتور بخار ماشین‌هایی که باعث پرواز می‌شوند. بعدتر، شما شاهد واکنش سیاسی و تعصبات مذهبی مردم در برابر حملات گونه‌های غول پیکر هم خواهید بود.

در ادامه ناگهان برخی از افراد قدرت‌های ابرقهرمانانه پیدا می‌کنند. این سیستم شهری بسیار جالب تر از برخی از دنیاهای فانتزی ساخته شده دیگر است. جزییات بیش از حد نیستند. تمام آن‌ها صرفا به درد نمایش می‌خورند و گویا در دراز مدت اهمیت چندانی ندارند. شما فکر می‌کنید آن توپ‌های چرخان و شمشیرهای تیتانیوم در برابر غول‌ها چه کاری از دستشان برمی‌آید؟ تنها چیزی که شما نیاز دارید این است که چند نوجوان عصبانی دارای ابرقدرت داشته باشید؛ قدرتی که هیچ کس دیگری نمی‌تواند آن را به دست آورد، حتی اگر در تمام طول عمر خود آرزوی آن را بکند.

حتی اگر فقط تمام توجه خود را به ساختار شهری جمع کنید، باز هم همه چیز با وجود جزییات ساده به نظر خواهد رسید. کل جهان اساساً یا خانه‌هایی است که مردم در آن زندگی می‌کنند یا بیابان‌هایی است که تایتان‌ها در آن پرسه می‌زنند. افرادی ادعا می‌کنند از آنجایی که داستان به گونه‌ای معمایی است چیزها به آرامی فاش می‌شوند و این را دلیل ساده بودن چیزها در ظاهر می‌دانند! این حرف به هیچ وجه این واقعیت را تغییر نمی‌دهد که تنها چیزی که شما در مورد این سیستم شهری می‌دانید این است که تعدادی غول در اطراف شهر وجود دارند. شهری که به نظر می‌رسد توسط 3 دایره کاملا هم مرکز ترسیم شده باشد. حتی یک کودک می‌تواند بهتر از این در چنین مواردی عمل کند!

سرعت کند

قسمت‌های ابتدایی روند بسیار سریعی دارند اما در ادامه تقریباً متوقف می‌شوند. پنج دقیقه اول با خلاصه مواردی که در قسمت قبلی دیده‌ایم هدر می‌رود. حتی قسمت‌هایی تکراری از رویدادهایی وجود دارند که توصیف آن‌ها فقط به چند دقیقه زمان نیاز دارد. در واقع به نوعی این یک ویژگی مثبت محسوب می‌شود، زیرا به شما زمان کافی را می‌دهد تا جذب و حل در نمایش رو به رویتان شوید. این ویژگی بهتر از عبور سریع و بی دقت و تمرکز از میان وقایع است. متأسفانه، تلاش برای مجذوب کردن مخاطب تنها چیزی است که حمله به تایتان تماما تمرکز خود را روی آن قرار داده است. از زمان اضافی برای تمرکز بر روی شخصیت‌ها و یا محیط استفاده نشده است. در طولانی مدت همه بازیگران فرعی و فناوری‌های شهری بی معنی شده و کاملاً فراموش می‌شوند.

تنش بیش از حد

فیلم نامه به دنبال یک روند هیجانی ثابت است. برای همین، به دلیل کند بودن سرعت، هر رویداد مهم برای چندین قسمت به طول می‌انجامد. پایان هر قسمت هم در یک نقطه هیجانی و جالب اتفاق می‌افتد تا عطش تماشاگر را برای تماشای قسمت بعدی زنده نگه دارد. اگرچه این می‌تواند انگیزه خوبی برای مخاطب برای پیش بینی قسمت بعدی باشد. اما آن‌ها این کار را بارها انجام می‌دهند. چه بسا برای رویدادهایی که عملا می‌توانند فقط در یک قسمت اتفاق بیفتند. اگر این روند دائماً وبدون نقاط آرامش مناسب اتفاق بیفتد دیگر تنش و هیجان معنای خود را از دست خواهد داد.

بعد از مدتی دیگر هیچ چیز مخاطب را هیجان زده یا پریشان نخواهد کرد، زیرا همه چیز مثل همیشه هست. شما به این روند عادت کرده‌اید و دیگر برایتان جالب به نظر نخواهد رسید. از آنجا که به طور معمول بیشتر این موارد و اتفاقات مربوط به افرادی است که برای شما مهم نیستند، به مرور برایتان خسته کننده خواهد شد.

داستان محور

حمله به تایتان مجموعه‌ای داستان محور است نه شخصیت محور. اگرچه این مسئله فراگیر نیست، اما هنوز هم یک مشکل است. شخصیت‌ها کنترلی بر وقایع نمایش ندارند؛ آن‌ها فقط به وقایع واکنش نشان می‌دهند. در صورتی که اتفاقی بیفتد آن‌ها هرگز انتخاب نمی‌کنند که در ادامه چه کاری انجام بدهند. طرح داستان قصد دارد آنها را مجبور به انجام کار بعدی بکند. این که چنین اتفاقی در داستان‌هایی که به مرگ و بقا ربط داشته باشند رخ بدهد امری رایج است. با این حال، این اتفاق مطمئناً باعث می‌شود که آن‌ها با وجود تمامی ابرقدرت‌هایشان قادر به پیشرفت و تصمیم گیری با اراده خود نباشند. این مساله اهمیت و ارزش آن‌ها را بین مخاطبان از بین می‌برد. همه چیز دست به دست هم داده است تا شما 5 ثانیه پس از مرگ آن‌ها را فراموش کنید.

داستانی ناقص

برای این همه آشفتگی شما حتی یک تحلیل درست هم تحویل نخواهید گرفت. این به دلیل این است که نوشتن کتاب مانگای اصلی هنوز هم با سرعت کمی ادامه دارد. در پایان مخاطب هیچ پاداشی دریافت نخواهد کرد و باید برای فصل بعدی سال‌ها صبر کنید.

ظاهر ضعیف

تا آنجا که موضوع به آثار هنری مربوط است، تفاوت‌های زیبایی شناختی بسیاری بین اقتباسی از مانگا و انیمیشن وجود دارد. وقتی صحبت از تناسب و پرسپکتیو می‌شود، مانگا بسیار زمخت رفتار می‌کند. در اکثر موارد رئوس بسیار ناهموار است و در نقاطی حتی می‌توان اشتباهاتی را در آناتومی احساس کرد. نمی‌توانم بگویم که این ویژگی بسیار آزار دهنده بود. این مساله بعدتر به نوعی بهبود یافته و جای خود را در داستانی که مبتنی بر چیزهای دیوانه وار است پیدا می‌کند. به مرور زمان این انیمه به طور قابل توجهی این مسائل جزئی را بهبود بخشیده و جذابیت تصویری بیشتری برای خود فراهم کرده است. در عین حال، بیشتر صحنه‌های نفرت انگیزی که غول‌ها در آن در حال جویدن مردم هستند سانسور شده و با صحنه‌های ریختن خون صرف بر روی صفحه جایگزین شده‌اند.

اگر بخواهم به چیزی اشاره کنم که دوستش ندارم آن اشکال و آناتومی بدن‌ها است. به نظر می‌رسد که همه غول‌ها به طور تصادفی کشیده شده‌اند. به نظر می‌رسد که ظاهر و پوشش همه سربازان انسانی کاملاً شبیه به هم و یکنواخت است. مسلما داشتن سینه‌های بزرگ برای دختران و یا بدن‌های عضلانی برای مردان چیز جالبی نیست. اما مطمئناً این که بدن همه کاراکترها لاغر و تخت باشد چیز عجیب و غریبی است. تنها چیزی که بین دو جنس متفاوت است حالت چهره‌شان است. گاهی اوقات هم در برخی شخصیت‌ها لب‌های گلگون برای نشان دادن این است که شخص مورد نظر دختر است. علاوه بر این، در طول نمایش افت کیفیت عمده‌ای وجود دارد. در بعضی قسمت‌ها با انیمه‌ای روان و کار هنری مفصلی رو به رو هستیم. در دیگر موارد تصاویر ثابت و شخصیت‌های خامی دریافت می‌کنید که باعث می‌شود احساس چندان خوشایندی نداشته باشید.

نتیجه گیری

با تمام این‌ موارد، تماشای آن فقط برای سرگرمی و هیجان هنوز هم خیلی بد نیست. من با این موضوع موافقم که به طور کلی حمله به تایتان (Attack on Titan) موفق می‌شود بلافاصله در مخاطب تنش ایجاد کند. حتی اگر از سطحی و مبتذل بودن آن آگاه باشید باز هم چیزی جلوی تاثیر خشونت موجود در نمایش بر روی شما را نخواهد گرفت. دیدن یک نمایش غیر از کمدی‌های مرسوم دبیرستانی برای یک بار هم که شده امری سرگرم کننده است. اما برای شخص من، بعد از تماشای مانگاهای واقعا خوبی مانند Battle Angel Alita و Battle Royale، حمله به تایتان (Attack on Titan) بیشتر یک هجو ناخواسته بود تا یک نمایش غم انگیز یا ترسناک. به همین دلیل است که هیچ خواننده یا بیننده باسابقه‌ای فرصتی برای اتلاف وقت خود به آن نمی‌دهد.

در طول سال‌های آینده چندین انیمه دیگر منتشر خواهد شد تا مغز شما را منفجر کند. پس از تماشای آن‌هاست که مردم خواهند گفت  ” چیزی که دیدم برخلاف حمله به تایتان (Attack on Titan) واقعاً عالی است! ” یعنی تاریخ تکرار خواهد شد و حمله به تایتان (Attack on Titan) به صفوف Sword Art Online خواهد پیوست.

دانلود انیمه حمله به تایتان (Attack on Titan)

مطالب مرتبط

یک دیدگاه

  1. معرفی سی سریال انیمه برتر + دانلود - بهترین سرگرمی

    […] حمله به تایتان (Attack on Titan)  باید به عنوان یکی از بهترین انیمه‌های اکشن […]

دیدگاهتان را بنویسید

بخش های ضروری علامت گذاری شده اند *