Dawn of Ragnarok (طلوع راگناروک) اولین بسته الحاقی بزرگی است که برای Creed Valhalla Assassin منتشر شده است. پس از چند DLC که محتوا و فعالیت های محدود داستانی را ارائه دادند، Ubisoft به آخرین عنوان خود در ژانر Action-RPG باز می گردد تا بسته الحاقی کاملی را با حداقل 20 ساعت گیم پلی در اختیار مخاطبان قرار دهد.
بازیکنانی که قبلاً بازی اصلی را تمام کردهاند، برای پرش به Dawn of Ragnarok (طلوع راگناروک) مشکلی نخواهند داشت. که به سطح قدرت 340 نیاز دارد. با این حال، حتی آنهایی که این کار را انجام ندادهاند نیز میتوانند به راحتی بسته الحاقی جدید را تجربه کنند. زیرا Dawn of Ragnarok به شما این امکان را می دهد تا شخصیت خود را قبل از شروع به سطح قدرت مورد نیاز برسانید.
داستان بازی
در هر صورت، برای شروع Dawn of Ragnarok (طلوع راگناروک)، باید به Ravensthorpe برگردید و شروع به ردیابی یک جستجوی جدید به نام “Restless Dreams” کنید. که شما را برای مدیتیشن زیر درخت خاصی در شرق محل سکونت خود می فرستد. به خاطر داشته باشید که باید کلبه Seer را در Ravensthorpe داشته باشید، که باید حداقل به سطح 3 ارتقا یابد تا بتوانید Dawn of Ragnarok را شروع کنید.
پس از یک رفت و برگشت کوتاه با والکای پیشگو، خود را در Svartalfheim خواهید دید. یکی از نه قلمروی که از Yggdrasill منشعب می شود، همچنین به عنوان درخت زندگی شناخته می شود. در Dawn of Ragnarok (طلوع راگناروک)، ایور بار دیگر خود را به نام هاوی با نام مستعار اودین، در مسابقه ای با زمان برای آزادی پسر ربوده شده خود، بالدر، تقلید می کند.
مناظر خیره کننده
کسانی که قبلاً تمام حماسه وایکینگ Eivor را در بازی اصلی گذرانده اند، قلمرو جدید Svartalfheim برای شان تازگی خواهد داشت. محیط های جدید شبیه ترکیبی از گرینلند و یک منطقه آتشفشان فعال است. بنابراین اگر به مناظر علاقه مند هستید قطعاً مناظر چشمگیری وجود دارد که می توانید از آن دیدن کنید.
مکانیک های جدید
Dawn of Ragnarok نوع جدیدی از دشمنان و چندین قدرت جدید را معرفی می کند که شما از آنها “قرض می گیرید”. با کمک یک یادگار جدید ساخته شده توسط کوتوله ها، هاوی اکنون می تواند قدرت قربانیان خود را بدزدد و از آنها به نفع خود استفاده کند. با این حال، این قدرت ها فقط برای مدت زمان محدودی کار می کنند و به منبع خاصی نیاز دارند. که می تواند از دشمنان سقوط کرده، زیارتگاه های قربانی و گیاهان جمع آوری شود. این یک مکانیک جدید جالب است که به شما کمک میکند به مناطقی برسید که در غیر این صورت غیرقابل دسترس نیستند یا در مناطق محافظتشده بهطور غیرقابل شناسایی حرکت کنید.
شخصاً، من فکر می کنم که فقط دو مورد از چندین قدرت جدید ارزش این را دارند که همیشه آماده باشند. بقیه یا موقعیتی هستند یا به اندازه کافی قدرتمند نیستند که ارزش استفاده را داشته باشند. یکی از قویترین تواناییهای جدید به هاوی اجازه میدهد تا به یک غول آتشفشانی یا ماسپل مبدل شود، که این امر باعث میشود تا قبل از اینکه کشف شود یا توانایی از بین برود، چندین کشتار زنجیرهای را انجام دهد. دومین قدرت مفید به شما امکان می دهد به یک کلاغ تبدیل شوید و به مناطق صعب العبور پرواز کنید. اگر میخواهید زمانهای لازم برای صعود به برخی از نقاط همگامسازی را کاهش دهید، عالی است، و با توجه به اینکه نقاط جدید بالا هستند، قطعاً به آن نیاز پیدا می کنید.
کمی ناامید کننده
از نظر داستانی، انتظار معجزه نداشته باشید، این بازی هنوز هم یک بازی Ubisoft است که ما در مورد آن صحبت می کنیم. این بدان معنا نیست که من از Dawn of Ragnarok لذت نمی برم،.فقط موضوع این است که بازی از ریتم مناسبی برخوردار نیست و پایان آن بسیار ناگهانی است. اگرچه بسته الحاقی بسیار خوب شروع می شود، اما در اواسط راه با موظف کردن بازیکنان به ماموریت هایی که بیشتر شبیه محتوای جانبی هستند تا داستان اصلی، سرعت آن را کاهش می دهد.
طلوع راگناروک علیرغم داشتن داستانی لذتبخش، نمیتواند انگیزههای نقش منفی اصلی، Surtr، غول آتش جاودان محافظِ Muspelheim را برای ربودن پسر هاوی و تسخیر Svartalfheim توضیح دهد. پایان داستان بازی را تنها زمانی متوجه خواهید شد که قبل از پخش تیتراژ به یک پناهگاه زیرزمینی خاص بروید. من معتقدم که این باید بخشی از داستان اصلی میبود، زیرا بسیاری از بازیکنان تصور میکنند که Dawn of Ragnarok را تمام کردهاند و پس از پخش تیتراژ بازی را میبندند.
اگر بازی خود را به محض مشاهده تیتراژ نبندید، حتما پس از برگشتن به بازی، به آنچه هاوی میگوید توجه کنید و از پناهگاه زیرزمینی ذکر شده دیدن کنید تا متوجه شوید چرا شما اینقدر تلاش کرده اید که از دست یافتنِ Surtr به یک اثر بسیار قدرتمند جلوگیری کنید. همچنین شما مطلع خواهید شد که در غیاب شما از Asgard چه اتفاقی افتاده است و نگاهی اجمالی به آنچه که من معتقدم توسعه بعدی Assassin’s Creed Valhalla خواهد بود، خواهید دید.
سخن پایانی
به طور معمول، میتوانم بگویم که طلوع رگناروک فقط Assassin’s Creed بیشتر است، اما در محیطی متفاوت و با دشمنان متفاوت. با این حال، من معتقدم که زمان آن رسیده است که یوبی سافت از شر طرح نامگذاری Assassin’s Creed از هر چیزی که مربوط به حماسه وایکینگ Eivor است خلاص شود. من فکر میکنم که این بازی صرفاً بهعنوان نسخهای از بازی Assassin’s Creed است، بدون اینکه چیز جدیدی را وارد ارائه دهد.
با وجود همه اینها، طرفداران Assassin’s Creed تجربه لذتبخشی از Dawn of Ragnarok خواهند داشت. فعالیت های جدید زیادی وجود دارد و داستان اصلی در بیشتر موارد مناسب است. قدرتهای جدید، روی کاغذ به جای درون بازی، چشمگیرتر به نظر میرسند، اما تلاش یوبیسافت جای تقدیر دارد. توصیه من این است که این بازی را مانند یک بازی کاملاً جدید به جای توسعه Assassin’s Creed بازی کنید. اگرچه غلبه بر مکانیکهای بازی کسل کننده سری بازی که در Dawn of Ragnarok نیز کاملاً وجود دارد، دشوار خواهد بود.
نکات مثبت
– داستان لذت بخش
– برخی از قدرت های جدید
– منظره های خیره کننده
نکات منفی
– ریتم نامناسب
– بعضی از مکانیک های خسته کننده
– عدم ارائه نوآوری در مجموعه
مطالب مرتبط
مطالب اخیر
نقد و بررسی سریال House of the Dragon (خاندان اژدها)
House of the Dragon (خاندان اژدها) یک مجموعه تلویزیونی آمریکایی رو به پخش در ژانر درام فانتزی است که توسط…
بررسی بازی Cult of the Lamb (فرقه بره)
Cult of the Lamb (فرقه بره) یک بازی اکشن ماجراجویی است. و توسط توسعه دهنده مستقل Massive Monster ساخته شده…