ایمی مستندی موزیکال است و روایتگر داستان دختری جوان است که توانسته برنده جایه اسکار شود و مورد تحسین قراوانی قرار گیرد. در ادامه به معرفی و بررسی این مستند ساخت بریتانیا خواهیم پرداخت، پس همراه بهترین سرگرمی باشید.
نام فیلم | ایمی (Amy) |
کارگردان | آصف کاپادیا |
ژانر | مستند – موزیکال |
سال ساخت | 2015 |
بازیگران | ایمی واینهاوس – میچ واینهاو – بلیک فیلدر سیویل – ری کاسبرت – ژولیت اشبی – دیون برمفیلد |
کشور | بریتانیا |
تولید کننده | کریشورکز اینترتینمنت – پلیمیکر فیلمز – یونیورسال میوزیک گروپ |
جوایز | کسب عنوان بهترین مستند در هشتاد و هشتمین دوره جوایز اسکار و شصت و نهمین دوره جوایز بفتا در سال 2016 |
مدت زمان | 127 دقیقه |
زبان | انگلیسی |
موسیقی | آنتونیو پینتو – ایمی واینهاوس |
IMDB | 10/7.8 |
Rotten tomatoes | 95% |
Metacritic | 85% |
دیدن این دخترک جوان سرشار از زندگی و استعداد با موهای زاغ، حیرت انگیز است. او در فیلم ویدئویی خانگی در حال دست و پنجه نرم کردن با آکنه دوران بلوغ خود است. ایمی در حالی که دارد یک آبنبات چوبی را میمکد آهنگ ” تولدت مبارک ” را میخواند. به نظر میرسد که او توسط روح یک آوازه خوان سبک R&B باستانی تسخیر شده است.
این نسخه، امی واینهاوسی است که تعداد کمی از ما شاهدش بودهایم. پرتوهای اعتماد به نفس و شادی لذت تقسیم استعدادش با دیگران به وضوح در چهرهاش قابل مشاهده است. شخصی که قبل از نور فلاش وحشیانه و تهاجمی دوربینهای همه جا حاضر پاپاراتزی، وجود داشت. اتفاقی که سرانجام شعلهای را که زمانی در درون او میدرخشید، خاموش کرد.
ستاره خاموش
چیزی که اکثر ما از واینهاوس میدانیم این است که این خواننده زن متولد شمال لندن، مانند یک ابرنواختر بر روی صحنهها درخشید. او با آلبوم موفق ” بازگشت به سیاه ” خود در سال 2006، با فروش بیش از 20 میلیون نسخه و برنده شدن پنج گرمی، نمودارها را به هم ریخت. تا مدتها شنیدن لحن جالب توجه او در “Rehab ” کاملا گوش نواز و گریزناپذیر بود. این لحن و سبک، به شکلگیری شخصیت دختر بدجنس در او کمک شایانی کرد.
تقریباً به همین سرعت بود که او به کلیشه بی بدیل صنعت نمایش و سرگرمی تبدیل شد. ایمی در نهایت در اثر مسمومیت ناشی از الکل در سال 2011 جان خود را از دست داد. واینهاوس با مرگ خود به عضوی از ” کلوب 27 ” تبدیل شد. ستارگان دنیای موسیقی چون برایان جونز، جیمی هندریکس، جنیس جاپلین و جیم موریسون با تاریخ انقضای زودرس خود هم تیمیهای ایمی در این کلوب هستند.
مطالب مرتبط: معرفی و بررسی مستند پاریس در حال سوختن است(Paris Is Burning)
روایت در مستند
ایمی واینهاوس به عنوان یکی از بزرگان تاریخ دنیای موسیقی لیاقت ثبت شدن در تاریخ را دارد. او به وسیله مستند بسیار جذاب، حساس در بیان و در نهایت ویرانگر آصف کاپادیا به تصویر کشیده شده است. ایمی، چه با دست خط پیچ و تاب دار خود مشغول نوشتن اشعار اعتراف آمیز جنسیاش باشد، یا با حداکثر قدرت صدای زیر خود در حال خواندن یک آهنگ پشتیبان در استودیوی ضبط صدا باشد، استعداد ذاتیاش در عرصه هنر و سرگرمی غیر قابل انکار است. سبک خیابانی او از گذشته وام گرفته شده است. سبکی که تلفیقی از شهوانیت سارا وان، شلوغی رونی اسپکتور و شکنندگی ادیث پیاف را با خود به همراه دارد. با تمامی اینها او خودش بود؛ هنرمندی که دیدگاهی صادقانه نسبت به خود داشت.
همان طور که در این فیلم کاملاً واضح است، واینهاوس با مجموعهای از صفات ناکارآمد نفرین شده بود. صفاتی که ناگزیر او را به سمت جهنمی از خود تخربی سوق دادند و منجر به نابودی او شدند. بسیاری از علائم خطر حتی قبل از ورود او به دل آتش قابل تشخیص بودند : شخصیتی وابسته کننده با ماهیتی منفعل، پرخاشگر و اغلب دیوانه کننده؛ اشتهای زیاد برای مصرف مواد مخدر و الکل و شوق شرکت در مهمانیهای بی پروا؛ ضعف در برابر مردان فریبکار و مسئله با پدر که مربوط به جدا شدن والدینش در زمان کودکی او بوده است؛ زندگی مادام العمر همراه با افسردگی، پرخوری و شکاک بودن به خود.
نقطه قوت مستند
بله، صعود ناگهانی و سرشار از موفقیت و در ادامه یک مارپیچ رو به پایین گیج کننده! این دو از اصلیترین مواد خام خطر آفرین در صنعت هنر و سرگرمی هستند. افزایش روزافزون مستندهای مربوط به موسیقی پس از برنده شدن اسکار توسط “20 Feet from stardom ” و ” Searching for sugarman ” امری طبیعی است. در سال 2015 مستند ” Kurt Cobain: Montage of Heck ” هم با استقبال خوبی رو به رو شده است. این مستند در مورد کرت کوبین، عضو اصلی گروه نیروانا، یکی از اعضای کلوب 27 و جدال وی با خودش است. کسی که ویژگیهای مشابهی با ایمی واینهاوس دارد.
اما آن چه که مستند ایمی را از دیگر هم قطارانش متمایز میکند، لزوماً افشاگری نکات پنهانی نیست. متن ترانههای او قلب داستان را به تنهایی رونمایی میکنند. کاپادیا به نحوی هوشمندانه این متنها را به صورت زیرنویس بر روی صفحه قرار میدهد تا تاثیرگذاری بیشتری داشته باشند. آن چه که برجسته است غلیان احساساتی است که به همراه تصاویر آرشیوی دیده نشده خواهیم داشت. بخشی از این تصاویر توسط خود ایمی فیلم برداری شدهاند. تصاویر همراه با تفسیر صوتی صریح و روشن کسانیست که بهتر از همه او را میشناختند. گاهی اوقات این احساس در ما به وجود میآید که گویا در حال استراق سمع گفت و گوی روزانه هستیم تا در حال شنیدن جنجالها و حسرتها.
مطالب مرتبط: معرفی و بررسی مستند وقتی ما پادشاه بودیم (When We Were Kings)
شخصیتها
با بیش از 100 نفر توسط کاپادیا و تیمش مصاحبه شده است؛ از دوست دوران کودکی ایمی، ژولیت اشبی گرفته تا اولین مدیر برنامه او، نیک شیمنسکی. به گمان من این مدیر برنامه، یکی از شکستهای عشقی غیرقابل جبران برای ایمی واینهاوس بوده است. کاپادیا با همکاران حرفهای او مانند یاسین بی (معروف به Mos Def) و تهیه کننده، سلام رمی هم مصاحبه کرده است. ایمی مستندی بسیار شخصی است؛ گویا کارگردان با اشعه ایکس سعی در پردازش این خواننده جنجالی داشته است.
هر افت و خیز داستانی سهم خود را از آدم بد قصه دارد. این نقش در مستند ایمی در درجه اول توسط پدرش میچ، ایفا میشود. میچ، ایمی را با آهنگهای فرانک سیناترا و دیگر بزرگان موسیقی جاز تحت تأثیر قرار داده است. با این وجود، بیشتر اوقات، این راننده تاکسی، مانند یک انگل در زندگی دخترش ظاهر میشود. او بدون نگرانی برای سلامت ایمی، در حال بهره بردن از افتخارات دخترش است. بخشی که ایمی در مرکز ترک اعتیاد سنت لوسیا در سال 2009 بستری شده است و میچ با دوربین و تیم فیلمبرداری به ملاقاتش میرود قابل توجه است. تعجب آور نیست که او خود را از این پروژه مستند جدا کرده است. در همین حین مادر او جنیس را در مقابل دوربین میبینیم. او بیان میکند که چگونه هنگامی که متوجه رژیم سخت دخترش شد، فقط به تکان دادن شانه اکتفا کرده است.
بازگشت به سیاه
با تمام این وجود، دشمن شماره یک ایمی بلیک فیلدر سیویل است. بلیک رذل و نفرت انگیز برای مدت چند سال همسر ایمی واینهاوس بوده است. او ایمی را به هروئین و کوکین وابسته نگاه داشت تا تا اطمینان حاصل کند که لقمه چرب و نرم خود را از دست نخواهد داد. مشاجرات آنها یادآور فیلم سید و نانسی به مخاطب است. به خصوص وقتی که ایمی را میبینیم که خط چشم بر روی صورتش پخش شده و بلیک با صورتی خونین در طرف دیگر است. عاشقانههای سمی و بالا و پایینهای این زوج، الهام بخش آهنگ “Back to Black” بوده است.
در مستند به وضوح مشاهده میکنیم که واینهاوس خود سهم عمدهای در مهر و موم کردن سرنوشت غم انگیزش داشته است. این اتفاق به ویژه پس از انتصاب رای کوزبرت توسط ایمی به عنوان مدیر برنامه خود قابل تشخیص است. ایمی در این زمان در حال تبدیل شدن به ستارهای جهانی بود. در یکی از مصاحبهها ما متوجه میشویم که کوزبرت تمایل داشت مشتری خود را به طور مداوم در جاده نگه دارد زیرا تورها منبع اصلی درآمد او بودند. به همین دلیل، به جای این که واینهاوس اجازه داشته باشد کمی استراحت کرده و خود را جمع و جور کند، مرتب مجبور به اجرای کنسرتهای زنده میشد. این وضعیت در حالی اتفاق میافتاد که او کاملاً از نظر احساسی برای انجام این کار ضعیف بود. نتیجه اصرار به چنین روندی در این فیلم به خوبی نشان داده شده است. خواننده از اجرای برنامه در کنسرت بلگراد سال 2011 سر باز میزند؛ اتفاقی که در نهایت منجر به لغو تور اروپای او میشود. این مساله باعث ایجاد جنجال و هیاهویی زیادی شد. یک ماه بعد از این ماجرا بود که دنیای هنر ایمی واینهاوس را از دست داد.
پایان بندی
خوشبختانه فیلم با یک یادداشت عالی به پایان میرسد. در پایان مستند، تونی بنت افسانهای، واینهاوس را هم ردیف افرادی چون دینا واشنگتن، بیلی هالیدی و آرتا فرانکلین قرار میدهد. این موزیسین کهنه کار باید بیشتر از همه بداند. قضاوت و برخورد ملایم و با ملاحظه او با ایمی دیدنی و دلنشین است. این دو بر سر ضبط آهنگ جاز ” Body and Soul ” از آلبوم Duets II با هم در استودیو Abbey Road قرار دارند. هنگامی که واینهاوس در ابتدای ضبط مضطرب شده و درخواست ضبط مجدد را میدهد، تونی بنت با لبخندی دلگرم کننده به او میگوید : ” نگران نباش، همیشه گرم کردن صدا برای من هم مدتی طول میکشد “. صدایی که در ادامه و پس از گرم کردن از دهان ایمی درمیآید مهر اثباتی بر فوق العاده بودن اوست.
مطالب مرتبط: معرفی و بررسی مستند سیزدهم (13TH) + دانلود
دانلود مستند ایمی (Amy)
نکات جالب توجه
خانواده ایمی در ابتدا مایل بودند با تهیه کنندگان و کارگردان فیلم همکاری کنند. آنها در مورد موفقیت مستند قبلی وی، سنا (2010) شنیده بودند. آنها به فیلمسازان اجازه دادند ساعتها تصاویر آرشیوی امی و خانوادهاش را استفاده کنند. فیلم ساز همچنین فرصت مصاحبه با خانواده و دوستان امی را پیدا کرد. با این حال، آنها به ویژه پدر امی، میچ واینهاوس، خیلی زود احساس کردند که در این مستند به نادرستی معرفی شدهاند. آنها دریافتند که به جنبههای منفی زندگی امی بیش از موارد مثبت توجه شده است. میچ واینهاوس گفته است که طرفداران ایمی باید به دیدن تصاویر آرشیوی نادر بسنده کنند. وی از آنها درخواست کرده است که به این مستند به گفته خودش “جهنمی” توجهی نداشته باشند.
پس از تماشا و الهام گرفتن از این فیلم بود که جیمز هتفیلد از گروه متالیکا، آهنگ “Moth into Flame” را نوشت.
مطالب مرتبط
مطالب اخیر
نقد و بررسی سریال House of the Dragon (خاندان اژدها)
House of the Dragon (خاندان اژدها) یک مجموعه تلویزیونی آمریکایی رو به پخش در ژانر درام فانتزی است که توسط…
بررسی بازی Cult of the Lamb (فرقه بره)
Cult of the Lamb (فرقه بره) یک بازی اکشن ماجراجویی است. و توسط توسعه دهنده مستقل Massive Monster ساخته شده…