Amnesia: Rebirth (فراموشی: تولدی دوباره) یک بازی ویدئویی ترسناک و بقا است که در سال 2020 است توسط Frictional Games ساخته و منتشر شده است. این نسخه برای مایکروسافت ویندوز، لینوکس و پلی استیشن 4 در 20 اکتبر 2020 منتشر شد. این سومین قسمت از این فرنچایز است و دنباله ای برای Amnesia: The Dark Descent (2010) است.
معرفی فرنچایز
میتوان گفت که Frictional Games ده سال پیش با بازی Dark Descent ژانر جدیدی را ایجاد کردند، اما بدون شک سری The Amnesia استانداردهای جدیدی را در بازیهای ترسناک تعیین کردند، به خصوص در مورد انتظارات بازیکنان. اکنون توسعهدهندگان با تنظیمات جدید، رویکردی متفاوت و تجربهای بسیار زیباتر بازمیگردند. با این حال، Amnesia: Rebirth (فراموشی: تولدی دوباره) باید با چالش بسیار بالایی روبرو شود و مسیر جدید ممکن است بهترین راه برای مقابله با آن نباشد.
جهش از سری Penumbra به Amnesia: The Dark Descent یک جهش قابل توجه در هر سطح بود. داستان ترسناکی که در میان دیوارهای سرد یک قلعه باستانی رخ داد، به یک اثر پر فروش تبدیل شد، عمدتاً به این دلیل که ماجراهای قهرمان داستان لحظات بسیار به یاد ماندنی را به وجود آورد. دستور العمل اصلی که ترس از پرش را با یک فضای تیره و سنگین دائمی عوض می کرد و با از بین بردن هر وسیله ای برای دفاع از خود، فشار بیشتری را به ترکیب اضافه می کرد. استقبال بی سابقه از آن عنوان زمینه ساز تولید قیمت دوم شد.
A Machine for Pigs بازی خوبی بود اما تاثیر بازی اول را نداشت. اکنون توسعهدهندگان اصلی Frictional Games به این فرنچایز بازگشتهاند و امیدوارند جهشی را که زمانی توسط Rebirth انجام دادهاند، با اصلاح بیشتر فرمول اصلی در قسمت سوم این سری، تکرار کنند. قسمت جدید رویکرد بسیار متفاوتی دارد و فقط عنصر داستانِ قهرمانِ فراموشی و مکانیسم سطح ترس را حفظ می کند. مکان قلعه قرون وسطایی با صحرای الجزایر جایگزین می شود، در حالی که خود داستان 100 سال پس از وقایع اصلی می گذرد.
معرفی
این بار شما آناستازی تریانون یا تاسی را کنترل خواهید کرد که پس از سقوط هواپیما بیدار می شود و هیچ خاطره واقعی از آنچه اتفاق افتاده ندارد. در طول سفر او برای حل کردن معما های وحشت هایی که منجر به وضعیت فعلی او شده است، باید از یک پیچ و خم زیرزمینی عبور کنید، واقعیت متعارف را با سفر به خط حافظه مخلوط کنید، و حتی در ابعاد دیگر فرار کنید. نوشته های مجله را جمع آوری کنید و از هیولاها پنهان شوید. هیولا هایی که به نظر می رسد که صرف نظر از اینکه به کجا سفر می کنید، به شما نزدیک هستند.
یکی از مکانیسم های جدید گیم پلی، طلسمِ مرموزی است که روی دستبند خود می زنید. این ابزار عملکرد دوگانه ای دارد. اول از همه به شما امکان می دهد شکاف های ابعادی را شناسایی و باز کنید تا بتوانید در آنها سفر کنید. در اوایل بازی، شما از این عملکرد استفاده خواهید کرد. عملکرد دوم آن به شما امکان می دهد از آن به عنوان قطب نما برای حرکت در قلمروهای عجیب و غریب استفاده کنید و به شما مزیتی نسبت به همراهان قبلی خود در هواپیما می دهد، که بسیاری از آنها با مرگ نابهنگام خود در سرزمین های عجیب و غریب رو به رو شده اند.
اضافه شدن این عنصر علمی-تخیلی رمز و راز داستان را بیشتر می کند و به فضای سنگین کلی کمک می کند. به خصوص صحنه هایی که در این سرزمین بیگانه باید با هیولاها مقابله کنید. اگرچه این تجربه واقعاً روان تر است، همانطور که توسعهدهندگان قول داده بودند، برخی از کاستیهای قدیمی هنوز وجود دارند. مخفی کاری که مجبور می شوید با موجودات متخاصم بازی کنید، در بهترین حالت سخت است. کنترلِ شخصیت هنوز آنطور که ما انتظار داشتیم دقیق نیست.
گیم پلی
با قوانین به ظاهر خودسرانه تشخیص بازیکن، اوضاع بدتر می شود. گاهی اوقات حتی اگر متقاعد شده باشید که دور از چشم هستید، هیولا بدون اتلاف ثانیه ای شما را پیدا می کند. شما می توانید با چسبیدن به سایه ها شانس خود را افزایش دهید، اما طبق معمول، این روند مستقیماً به جنون منجر می شود. تاریکی بیش از حد سطح ترس شما را افزایش می دهد، درست مانند نگاه طولانی به هیولاها، در نتیجه می توانید کمتر و کمتر به حواس خود تکیه کنید، تا جایی که تصاویر و چشم اندازهای چشمک زن می بینید.
باز هم ابزارهای مفیدی برای مبارزه با تاریکی خواهید داشت. قبل از هر چیز می توانید کبریت ها را پیدا کنید، جایگزینی مفید برای مشعل. این تکه های سستِ چوبی گرچه عمر طولانی ندارند، اما در روشنایی لامپ های اطراف بسیار مفید هستند. از نظر مکانیک بازی، جالب است که هر چه سریعتر حرکت کنید، کبریت شما زودتر از بین می رود، بنابراین باید قدم های خود را به دقت برنامه ریزی کنید.
خوشبختانه، کبریت های زیادی در اطراف وجود دارد، بنابراین می توانید محیط اطراف خود را برای حل معماها روشن کنید. به این ترتیب، محدودیتی که به شما اجازه نمی دهد بیش از 10 کبریت همزمان داشته باشید، بیشتر یک مزاحمت است تا یک ناراحتی واقعی. متأسفانه، این مکانیسم بازی را کمی قابل پیشبینیتر میکند. اگر در منطقهای هستید که هیچ کبریتی وجود ندارد، بدانید که باید برای ترسی بزرگ آماده شوید.
در اوایل بازی، شما همچنین یک لامپ پیدا خواهید کرد که نور بسیار بیشتری ارائه می دهد و از روغن تغذیه می کند، منبعی که باید به دنبال آن بگردید. عیب لامپ این است که نمی توان از آن برای روشن کردن مشعل ها در اطراف استفاده کرد. یکی دیگر از مکانیسم های جدید، تسکین شخصیت شما از طریق ابزارهای برگرفته از مادری او است، عنصر مهم دیگری که در عنوان خود بازی به آن اشاره می شود. اگرچه یک مکانیک مهم گیم پلی و منبع غنی مونولوگ ها است، اما این ویژگی باید توسط هر بازیکن برای خودش کشف شود، زیرا می تواند تا حدودی یک اسپویلر در نظر گرفته شود.
تاریکی
ترسیده یا آرام، باید تاریکی را با نور جایگزین کنید تا معماها را حل کنید و همچنین مجله ها را کشف کنید که داستان را آشکار می کند. به نظر میرسد که تولد دوباره از تمایلی پیروی میکند که در بازیهای قبلی ساخته شده توسط Frictional Games میتوانستیم ببینیم. فضا هنوز واقعاً سنگین است و اگرچه داستان بسیار مهمتر است، اما مواجهه با هیولاهای مختلف، اگرچه تعدادشان کمتر است، اما همچنان مثل همیشه ترسناک است. عنصر وحشت بیشتر از نشانه های خطر و آسیب احتمالی ناشی می شود تا خود هیولاها. اگرچه طراحی آنها به وضوح تکامل یافته است، اما ظاهر آنها به جای اینکه کاملاً ترسناک باشد، شوم است.
اما تغییر در سرعت غیرقابل انکار است، زیرا شما نوشتههای ژورنال بسیار بیشتری را خواهید خواند، که باعث فلاش بک، دویدن بیشتر و یادآوری خاطره قهرمان ما میشود، که این بار بالاخره یک صدا دارد. شما زمان بیشتری را صرف شکار سرنخ ها خواهید کرد و کمتر از خطر فرار خواهید کرد. همچنین در بازی با معماهای بیشتری مواجه خواهید شد.
اینها متنوعتر هستند، اما بسیاری از آنها نیز بسیار ساده هستند. راه حل ها از شما می خواهند که عمدتاً محیط اطراف خود را به طور کامل کاوش کنید و از موارد خاصی به روشی که توسعه دهندگان تصور می کنند استفاده کنید. اگر در محیط بازی گم شوید، بازی نکات زیادی را هم در دفترچه و هم در فهرست موجودی شما ارائه می دهد. در ژورنال خود همچنین می توانید تمام خاطرات به دست آمده خود را ردیابی کنید، و یک بار دیگر اهمیتی که توسعه دهندگان برای داستان قائل هستند را نشان دهد.
گرافیک و صدا
گرافیک یک تجربه ترکیبی را ارائه می دهد. اگرچه مکان هایی وجود دارد که کاملاً خیره کننده به نظر می رسد، در بیشتر مناطق فاقد جلای مناسب است و سن خود را نشان می دهد. گوشههای تاریک معمولاً بافتهای وحشتناکی دارند، اشیا مختلفی نیز که میتوانید در دنیای بازی با آنها تعامل داشته باشید، میتوانستند با دقت بیشتری طراحی شوند. این یک خطای طراحی نیست، بلکه نتیجه تصمیم سازندگان برای استفاده از موتور اصلی بازی است که تقریباً 10 سال از عمر آن می گذرد.
همانطور که قبلاً گفته شد، این بار تاسی صداگذاری شده است و صداگذاری در بازی کاملاً مشخص است. همه خاطرات، مکالمات و مونولوگ ها روح دارند، در حالی که سر و صدای محیط باعث می شود شما از صندلی خود بپرید. کل طراحی صدا بخش بزرگی از اتمسفر را تشکیل می دهد که باعث می شود تاریکی دائمی و پیش بینی اتفاق بدی رخ دهد، بسیار کارآمدتر شود.
سخن پایانی
Amnesia: Rebirth (فراموشی: تولدی دوباره) یک جهش در مسیری جدید است، اما تاثیری که توسعه دهندگان انتظار داشتند را نخواهد داشت. فقدان ارتباط واقعی با شخصیتهایی که ایمانشان را از طریق یادداشتها و تکههای حافظه کشف میکنید، باعث میشود که تکامل داستان تا حدودی ترکیبی به نظر برسد. همه این شخصیت ها مانند یک بارِ اضافه بدون هیچ وزنی هستند زیرا انگیزه واقعی شما جای دیگری است. اگرچه در برخی موارد هنوز کاملاً ترسناک است، اما اجازه دادن به روایت نقش مهم تری را برای بسیاری از طرفداران دارد.
بهترین بخش بازی اتمسفر باقی می ماند، هر عنصر بازی به طور هدفمند در نظر گرفته شده است تا به احساس غم انگیزی کمک کند، که با پیشروی در روایت، سنگین تر می شود. ما نمیتوانیم بگوییم که Amnesia: Rebirth (فراموشی: تولدی دوباره) با وجود چندین عنصر گیمپلی جدید، انقلابی است، اما همچنان یک بازی ترسناک قوی است که هم برای طرفداران قدیمی و هم برای تازه واردان توصیه میشود.
نکات مثبت
– طراحی صدای عالی
– اتمسفرِ فراموش نشدنی
– داستان متقاعد کننده
نکات منفی
– کنترل های بد
– گرافیک قدیمی
– لحظات گیم پلی قابل پیش بینی
مطالب مرتبط
مطالب اخیر
نقد و بررسی سریال House of the Dragon (خاندان اژدها)
House of the Dragon (خاندان اژدها) یک مجموعه تلویزیونی آمریکایی رو به پخش در ژانر درام فانتزی است که توسط…
بررسی بازی Cult of the Lamb (فرقه بره)
Cult of the Lamb (فرقه بره) یک بازی اکشن ماجراجویی است. و توسط توسعه دهنده مستقل Massive Monster ساخته شده…