بر هیچکس پوشیده نیست که در طول سالهای طولانی سینما، کارگردانان آمریکایی با فیلمهای خود بر پردههای سینما سلطه داشتهاند. حتی امروز، یک شهروند عادی آمریکایی احتمالاً فقط میتواند از چند کارگردان بینالمللی نام ببرد. شاید ورنر هرتسوک (مرد گریزلی، ملاقاتهایی در انتهای جهان) یا شاید گییرمو دل تورو (هزارتوی پن، حاشیه اقیانوس آرام).
یکی از کارگردانان بینالمللی که بدون شک در آمریکا به شهرت رسیده است، آلفونسو کوارون، کارگردان مکزیکی است. با ادامه این مطلب از بهترین سرگرمی همراه باشید.
نام و نام خانوادگی | آلفونسو کوارون (Alfonso Cuarón) |
تاریخ تولد | 28 نوامبر 1961 |
حرفه | کارگردان، نویسنده، فیلمبردار، تهیهکننده و تدوینگر |
کشور تولد | مکزیک |
شهر تولد | مکزیکو سیتی |
قد | 182 سانتی متر |
همسر | آنالیسا بوگلیانی (2001–2008)، ماریانا الیزوندو (1980–1993) |
پدر | آلفردو کوارون |
مادر | کریستینا اوروزکو |
فرزندان | تس بو کوارون، جوناس کوارون، اولمو تئودورو کوارون |
زندگینامه آلفونسو کوارون
اوایل زندگی
کوارون در 28 نوامبر 1961 در مکزیکو سیتی، مکزیک متولد شد. کوارون در سالهای اولیه زندگی خود آرزو داشت که یک فضانورد یا یک کارگردان شود. از آنجا که خانواده وی، او را تشویق به تحصیل در رشته هنر میکردند، کوارون خیلی زود عاشق فیلم شد. کوارون با دریافت دوربین برای دوازدهمین سالگرد تولد خود، شروع به فیلمبرداری تقریباً از هرچیزی که میدید، کرد.
او سینما را خیلی دوست داشت. حتی مادرش را فریب میداد و میگفت به خانه یکی از دوستانش میرود و در عوض به سینما میرفت. کوارون پس از پذیرفته نشدن توسط مدرسه فیلم آموزش سینماتوگرافی به دلیل سن کم، وارد دانشگاه ملی مستقل مکزیک شد. در این دانشگاه بود که وی با کارگردانان آینده لوئیس استرادا، کارلوس مارکوویچ و همکار آیندهاش امانوئل لوبزکی ملاقات کرد.
زمان حضور وی در این دانشگاه کوتاه بود. زیرا به دلیل تولید فیلمی که باعث جنجال در بین معلمان (IMDB) شد، از این دانشگاه اخراج شد. کوارون پس از به دنیا آمدن پسر اولش، فکر میکرد دیگر شانسی برای کارگردان شدن ندارد. او برای تأمین هزینه خانوادهاش در موزه شروع به کار کرد. یک روز، بازدیدکنندهای از موزه به نام خوزه لوئیس گارسیا آگراز وارد شد. او به کوارون پیشنهاد بازی به عنوان مامور برق در فیلم La Vispera (1982) را داد. کوارون پذیرفت و به زودی به عنوان دستیار کارگردان در چندین فیلم دیگر همکاری کرد.
اولین فیلم بلند
کوارون پس از چندین سال کار به عنوان دستیار کارگردان، تصمیم به ساخت یک فیلم بلند گرفت. کوارون با کمک برادرش اولین فیلم بلند خود را با عنوان عشق در زمان هیستری (1991) ساخت. این فیلم در گیشه موفقیت کسب کرد و به کوارون در صنعت فیلمسازی اعتبار داد.
سرانجام، سیدنی پولاک، کارگردان برنده اسکار، کوارون را برای فیلمبرداری یک فیلم به هالیوود دعوت کرد. با این حال، این پروژه هرگز به سرانجام نرسید و خیلی زود لغو شد. با این وجود کوارون در لس آنجلس ماند.
اندکی بعد، پولاک دوباره تماس گرفت. وی از او دعوت کرد تا یک قسمت از سریال فرشتگان سقوط کرده (1993) را فیلمبرداری کند. کوارون پذیرفت و بدین ترتیب اولین کار خود را در ایالات متحده انجام داد.
در سال 1995، آلفونسو قراردادی با برادران وارنر امضا کرد. او اولین فیلم هالیوودی خود را با عنوان شاهزاده کوچولو کارگردانی کرد. این فیلم از نظر تجاری عملکرد خوبی نداشت. اما دو نامزدی اسکار بهترین فیلمبرداری و بهترین کارگردانی هنری/ طراحی صحنه را دریافت کرد. سه سال بعد، کوارون بازسازی رمان کلاسیک “آرزوهای بزرگ” چارلز دیکینز را کارگردانی میکند. متأسفانه این فیلم برای او به یک کابوس تبدیل شد و مورد استقبال تماشاگران و منتقدان قرار نگرفت.
موفقیتهای سینمایی
پس از فیلم آرزوهای بزرگ، کوارون Anhelo Productions و Moonson Productions را تأسیس کرد.
اولین فیلم آنهلو (Anhelo) به نام و مادرت نیز همینطور (2001)، موفقیت بزرگی در حرفه کوارون بود. این فیلم به پردرآمدترین فیلم تاریخ گیشه مکزیک و به یکی از برترین فیلمهای خارجی زبان در ایالاتمتحده تبدیل شد. برای این فیلم بود که کوارون برای اولین اسکار خود، برای بهترین فیلمنامه اصلی نامزد شد.
با توجه به موفقیت اخیر وی، برادران وارنر کوارون را برای کارگردانی قسمت سوم مجموعه هریپاتر به نام هریپاتر و زندانی آزکابان (2004) استخدام کردند. این فیلم مانند فیلمهای پیشین او به یک موفقیت جهانی تبدیل شد و به رزومه رو به رشد کوارون افزود. پروژه بعدی او درام علمی-تخیلی فرزندان انسان (2006) بود. فیلمی که داستان آن حول یک دنیای آینده که در آن زنان دیگر نمیتوانند بچهدار شوند، میگردد. این فیلم موفقیت بزرگ دیگری برای کوارون بود. او نامزد سه اسکار (بهترین فیلمنامه، بهترین فیلمبرداری، بهترین دستاورد در تدوین فیلم) شد.
موفقیت جهانی
پس از فیلم فرزندان انسان، کوارون چهار سال بر روی پروژه بعدی خود کار کرد. شاهکار علمی-تخیلی به نام جاذبه (2013). این فیلم بسیار پر تعلیق و گیرا، داستان یک فضانورد به نام دکتر رایان استون (با بازی ساندرا بولاک) را در اولین مأموریت خود با فضاپیمای شاتل روایت میکند. یکی از ماهوارههای جاسوسی روسیه منهدم میشود و تکههای بدنه آن که در فضا پراکنده شده با شاتل برخورد میکند و آن را از بین میبرد. پس از این اتفاق، استون و همکار فضانوردش مت کوالسکی (جورج کلونی) در فضا سرگردان میمانند.
این فیلم با موفقیت در گیشه، در آخر هفته افتتاحیه بیش از 55 میلیون دلار و در داخل بیش از 274 میلیون دلار فروش داشت. برادران وارنر به دلیل موفقیت بینظیر این فیلم، چند ماه بعد فیلم را دوباره در سینماها اکران کردند. این فیلم همچنین مورد استقبال جهانی منتقدان قرار گرفت و 10 نامزدی حیرتانگیز اسکار و 7 برد را به همراه داشت. از جمله بهترین کارگردانی برای آلفونسو کوارون. وی اولین کارگردان مکزیکی برنده اسکار است.
کار فعلی
به تازگی، آلفونسو کوارون چندین قسمت از مجموعه تلویزیونی باور (2014) را کارگردانی کرده است. وی همچنین در حال کار بر روی فیلمنامه “یک پسر و کفش او” است.
علائم تجاری
کوارون به دلیل استفاده تقریباً مداوم از دوربین متحرک در فیلمهایش مشهور است و به ندرت به استفاده از فیلمبرداری ساکن متوسل میشود. او معمولاً از دوربینهای دستی استفاده میکند تا جلوهای هیجانانگیز و مستند مانند به فیلم ببخشد، همانطور که در فیلم ” فرزندان انسان” این کار را میکند. او همچنین به دلیل استفاده از نماهای طولانی (یا شاتهای بلند) بسیار مشهور است. فرزندان انسان و جاذبه نمونههای بارز این موضوع هستند. جاذبه فقط شامل 156 شات است (تعداد شگفتآور کمی برای اکثر فیلمهای اکشن) با طول فیلمبرداری متوسط 45 ثانیه.
نمای آغازین حدود 11 دقیقه به طول میانجامد. طولی که در فیلمهای هالیوود تا به حال دیده نشده است. در آخر، کوارون دوست دارد از لنزهایی با زاویه دید عریض برای تولید نماهای عریض استفاده کند (که اصطلاحاً به آنها شاتهای بلند نیز میگویند). این امر نیز به طور بسیار ماهرانهای در محیط فضایی فیلم جاذبه مورد استفاده قرار میگیرد.
10 فیلم برتر آلفونسو کوارون
احتمال امید (2006)
یک فیلم پاداش در دی وی دی ویژه فیلم فرزندان انسان. احتمال امید (The Possibility Of Hope)، یک مستند کوتاه است که کوارون هفت چهره (بیشتر آنها فیلسوفان، دانشمندان و نویسندگان کتاب هستند) را جمعآوری میکند تا به مسائل مختلف آن زمان از جمله مهاجرت، گرم شدن کره زمین و رژیم سرمایهداری اخیر بپردازد. این چهرهها شامل نائومی کلاین، ساسکیا ساسن، تزوتان تودوروف و اسلاوی ژیژک است.
شگفتآور اما ضروری، تماشای این مستند کوتاه فقط به دلیل گفتگوی عمیق بین این هفت چهره دلگرمکننده است. و این به عنوان یک قطعه مکمل در داستان علمی تخیلی آخرالزمانی مناسب است.
آرزوهای بزرگ (1998)
از این رمان چارلز دیکنز که در سال 1861 منتشر شده اقتباسهای زیادی وجود دارد. بنابراین به طور طبیعی، کوارون یکی از فیلمسازانی بود که این کلاسیک ادبی (Great Expectations) را در سال 1998 با اتان هاوک در نقش پیپ / فین، گوئینت پالترو در نقش استلا و رابرت دنیرو در نقش مگویچ/ آرتور لوستیگ اقتباس کرد. با بازیگران درخشان و گروه قابل اعتماد که شامل امانوئل لوبزکی است، میتوانست یک برنده باشد.
اما این یک تلاش متوسط توسط کارگردان بزرگ مکزیکی بود. رفتار مدرن آن در دهه 1800 در لندن در نیویورک میتواند آن را دستیافتنی کند، اما متن آن بسیار احساسی بود.
تنها با شریک زندگی خود (1991)
کوارون برای اولین فیلم بلند خود از قالب تلویزیون مکزیک با داستانی که او و برادرش کارلوس آن را نوشتند بیرون آمد. داستان این فیلم (Sólo Con Tu Pareja) درباره یک مرد زنباز است که توسط یک عاشق حسود به اشتباه تشخیص داده شده که مبتلا به ایدز است و عاشق زن دیگری میشود.
این فیلم ماجرای جالبی داشت زمانی که دولت مکزیک، سرمایهگذار اصلی آنها، پروژه را کنار گذاشت و از توزیع آن امتناع ورزید. با این حال، تأثیر آن در جشنوارههای فیلم همان چیزی است که فیلم و کوارون را در کانون توجه قرار میدهد.
پاریس، دوستت دارم (2006)
مجموعه فیلمهای شهرهای عشق به عنوان ویترین کارگردانان تحسین شده و فیلمسازان معتبر برای کمک به فیلمهای کوتاه خود در مجموعهای از فیلمها در یک شهر به کار گرفته شدهاند. بدیهی است که کوارون وارد عمل شد و بخش شخصی خود را کارگردانی کرد. داستان آن (Paris, Je T’aime) در یک پارک اتفاق میافتد و در مورد پیرمرد و زن جوانی است با یکدیگر ملاقات میکنند و حقیقت وحشتناکی را کشف میکنند. مانند کارهای بعدی او، این فیلم کوتاه در زمان اجرا 5 دقیقهای یک ویژگی تک نما است. نیک نولتی و و ستاره فیلم استخر لودیوین سنیه در این فیلم کوتاه بازی کردهاند. دلچسب و گرم.
هریپاتر و زندانی آزکابان (2004)
این زمانی اتفاقی میافتد که یک کارگردان عالی در راس یک مجموعه فیلم قرار میگیرد. اما در مورد سومین فیلم هریپاتر، زندانی آزکابان بهترین سریال تاکنون شناخته شده است. این اوج فیلمسازی به دلیل تغییر لحن، از یک مجموعه خانوادگی نسبتاً جوان به یک پیشرفت ادبی تیره و پخته، قابل توجه است.
در مدخلی از کتاب که هری بر کشف مغز متفکر پشت مرگ والدینش متمرکز است، این امر خواستار ارتقا سطح فیلم و زیباییشناسی فیلم است. و کوارون فیلمساز خوبی برای دستیابی به چنین چیزی است.
و مادرت نیز همینطور (2001)
اما فیلمی که باعث شد کوآرون برای زندانی آزکابان مورد استفاده قرار گیرد، فیلم درام مکزیکی (Y Tu Mamá También) در سال 2001 است. در این فیلم دو پسر یک زن مسن را همراه خود به یک سفر جادهای آوردهاند که آنها را تحت مجموعهای از واقعیتها به مکانهای مختلف مکزیک میبرد.
این فیلم داستان کشف شخصی و جنسی است، و واقعاً مرزهای زیادی را در سینمای مکزیک و جهان جا به جا کرده است. به دلیل تحسین جهانی، نامزدی اسکار بهترین فیلمنامه اصلی و بهترین فیلم خارجی زبان را دریافت کرد.
فرزندان انسان (2006)
طرفداران فیلم همیشه آلفونسو کوارون با سکانسهای تک شات مرتبط میدانند. آنها همیشه فرزندان انسان (Children Of Men) را به عنوان نمونهای از هنرمندی وی ذکر میکنند. و در واقع، کسانی که این فیلم را دیدهاند دقیقاً میدانند کدام صحنهها این ویژگی را دارند. این فیلم براساس رمان فرزندان انسان (1992) نوشته پی.دی.جیمز است. فیلم در آیندهای تاریک اتفاق میافتد که ناباروری به جامعه آسیب زده است.
کلایو اوون در نقش یک یک مقام رسمی ایفای نقش میکند که باید یک پناهنده مظلوم را که تنها شهروندی است که صاحب فرزند است، اسکورت و محافظت کند.
جاذبه (2013)
پس از یک وقفه 7ساله آلفونسو کوارون با این فیلم علمی-تخیلی قدرت فنی خود را بار دیگر به صفحه نمایشها آورد. این فیلم (Gravity) درباره دو فضانورد است که بعد از انهدام یک ماهواره جاسوسی روسی و پراکنده شدن اجزای آن و برخورد آن با شاتل در فضا گرفتار شدهاند. ساندرا بولاک در نقش اصلی که نامزدی اسکار را برای او به ارمغان آورد بسیار عالی بازی میکند. قدرت واقعی این فیلم برنده اسکار جنبههای فنی آن با جلوههای بصری همه جانبه، فیلمبرداری گسترده لوبزکی، صدای روان و امتیاز قابل توجه است. ارزش آیمکس را دارد.
رُما (2018)
وقتی گزارش میشود که این درام نتفلیکس نگاهی نیمه اتوبیوگرافی به دوران کودکی آلفونسو کوارون است، این امر اطمینان میدهد که وی فیلم با کیفیتی ارائه خواهد داد. داستان این فیلم (Roma) از دید خدمتکاری است که برای یک خانواده طبقه متوسط مکزیکی در زمان جنگ کثیف مکزیکی که در رما اتفاق افتاد کار میکند. پرداختن به زندگی این خدمتکار چیزی بود که این فیلم را سینمایی کرد.
یالیتزا آپاریچیو با اولین تجربه در بازیگری در نقش خدمتکار به نام کلیوو به خوبی ظاهر میشود. و محیط دهه 70 مکزیکی ساخته شده پر جنب و جوش است. شخصیترین فیلم او اصیل است.
پرنسس کوچک (1995)
طبق گفته پایگاه اینترنتی آمریکایی راتِن تومِیتوز (گوجهفرنگیهای گندیده) این فیلم (A Little Princess) در سایت بالاترین امتیاز را دارد. این درام خانوادگی بر اساس رمان کلاسیک کودکان نوشته فرانسیس هاجسن برنت است. داستان آن درباره دختری جوان به نام سارا کورو است که پدرش احتمالا در جنگ کشته شده و او مجبور است به مدرسه شبانهروزی برود.
در طول بسیاری از نسلها اقتباسهای زیادی از کتاب پرنسس کوچک شده است. با این وجود نسخه آلفونسو کوارون بخاطر فیلمبرداری خیرهکننده، طراحی غنی و واقعگرایی جادویی خود به تنهایی غنی و تاثیرگذار است.
مطالب مرتبط
یک دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
مطالب اخیر
نقد و بررسی سریال House of the Dragon (خاندان اژدها)
House of the Dragon (خاندان اژدها) یک مجموعه تلویزیونی آمریکایی رو به پخش در ژانر درام فانتزی است که توسط…
بررسی بازی Cult of the Lamb (فرقه بره)
Cult of the Lamb (فرقه بره) یک بازی اکشن ماجراجویی است. و توسط توسعه دهنده مستقل Massive Monster ساخته شده…
[…] (Roma یکی از شاهکارهای کارگردان معروف اسپانیایی زبان، آلفونسو کوارون، میباشد كه توانسته با كسب سه جايزه آكادمي اسكار اثري […]