Trending News

این 20 فیلم را در آینده از دست ندهید!
فیلم داستان مونتانا -Montana Story
فیلم

این 20 فیلم را در آینده از دست ندهید! 

دوباره این موقع از سال است! جشنواره فیلم تورنتو از 9 سپتامبر 2021، در میان موج نگرانی‌ها درباره همه گیری بیماری کرونا آغاز می‌شود. جشنواره‌ای که قرار بود به صورت مجازی برگزار شود اما اکنون چندان هم مجازی به نظر نمی‌رسد. به نظر می‌رسد TIFF 2021 یک پای خود را در وضعیتی محتاطانه و پای دیگر را درحالت عادی گذاشته است. نتیجه، بحث و جدل فراوان در میان منتقدان و کسانی است که برای حضور در جشنواره قصد سفر به تورنتو را داشتند. روز کارگر امسال شاهد رشد چشمگیر مبتلایان به کرونا به نسبت سال پیش بود.

رویکرد دو جانبه‌ای به جشنواره امسال وجود دارد. عده‌ای از روزنامه نگاران در تورنتو در جشنواره حاضر هستند و بقیه به صورت مجازی مراسم را دنبال می‌کنند. ما 20 فیلم را که قصد داریم به خلاصه داستان آن‌ها بپردازیم از سایت رسمی TIFF انتخاب کردیم. منتظر نقد همه 20 فیلم از منتقدین مورد علاقه خود باشید. نقدهای رابرت دانیلز، ماریا ای گیتس و نیک آلن، به همراه خلاصه‌ای از جشنواره توسط جیسون گوربر اهل تورنتو برای تماشا در دسترس شما خواهند بود.

ممکن است این عجیب ترین سال TIFF باشد، اما فراموش نکنید هنوز همه چیز درباره فیلم‌ها است. فیلم‌های ذکر شده در این‌جا که به ترتیب حروف الفبا مرتب شده‌اند جالب ترین گزینه‌ها هستند. توجه داشته باشید که تعداد زیادی فیلم مانند ” Dune ” و ” Last Night in Soho ” از جشنواره‌های دیگر و چندین فیلم هم از کن در TIFF حضور دارند. با این حال، ما روی فیلم‌های اختصاصی TIFF تمرکز کرده‌ایم.

آتیکا – Attica

آتیکا - Attica
آتیکا – Attica

استنلی نلسون با ده‌ها مصاحبه جدید با زندانیان، روزنامه نگاران و شاهدان دیگر، بزرگترین قیام زندان در تاریخ ایالات متحده را بررسی می‌کند. در 9 سپتامبر 1971، زندانیان در مرکز اصلاحات آتیکا در شمال نیویورک بزرگ‌ترین قیام زندانیان در تاریخ ایالات متحده را به راه انداختند. در طول این قیام عده‌ای از کارکنان گروگان گرفته شدند. پس از مذاکرات طولانی و صف‌آرایی پنج روزه، پلیس ایالت نیویورک با خشونت تکان دهنده‌ای به این ساختمان حمله کرد.

این حمله 43 کشته برجای گذاشت. ادامه این ماجرا انتقام‌گیری از بازماندگان و سپس سرپوش گذاشتن روی این اتفاقات بود. این خونین‌ترین درگیری یک روزه در خاک آمریکا از زمان جنگ داخلی آمریکا بوده است. اکنون، پس از گذشت پنج دهه، هنگامی که این کشور دارای بالاترین آمار زندانی در جهان است، داستان آن‌چه در آتیکا اتفاق افتاده است شایسته توجهی تازه است.

استنلی نلسون فیلمساز، کارنامه‌ای منحصر به فرد در مورد داستان‌های مبارزه سیاه پوستان علیه برتری نژادی دارد. برای گفتن داستان آتیکا، او ده‌ها مصاحبه جدید با زندانیان، روزنامه نگاران و دیگر شاهدان عینی انجام می‌دهد. او در این فیلم از فیلم‌های دوربین‌های مدار بسته و پوشش خبری گسترده‌ای که آتیکا را به یک رویداد ملی تبدیل کرد، به خوبی استفاده می‌کند. ما نوارهای صوتی کاخ سفید از ریچارد نیکسون را می‌شنویم که از نلسون راکفلر فرماندار در مورد اتفاقات سوال می‌پرسد. نیکسون می‌گوید ” آیا غریب به اتفاق زندانیانی که با آن‌ها سر و کار دارید سیاه پوست هستند؟ “

مطالب مرتبط: معرفی و بررسی فیلم جالیکاتو (Jallikattu) + دانلود

تبدیل شدن به کوستو – Becoming Cousteau

لیز گاربوس وارد آرشیو یک کاوشگر زیر دریا می‌شود که ده‌ها سال پیش سعی کرد جهان را در مورد بحران آب و هوا هشدار دهد. کافی است نام ژاک کوستو را به زبان بیاورید و مردم در سراسر جهان می‌توانند تصویری از ماجراجوی دریایی فرانسه را با کلاه قرمز روی کشتی Calypso تصور کنند. فیلم‌ها و مجموعه‌های تلویزیونی پیشگامانه او چشم جهان را به حوزه زیر دریا باز کرد. او یک متخصص حفاظت از محیط زیست شد و انجمن کوستو را برای حفاظت از زندگی دریایی ایجاد کرد. بسیاری از ما می‌توانیم به این دانسته‌های ابتدایی استناد کنیم اما ممکن است خیلی درک بیشتری از موضوع نداشته باشیم.

لیز گاربوس، فیلمساز نامزد اسکار، معروف به پرتره‌های پیچیده‌اش از بابی فیشر، نینا سیمون و مرلین مونرو، نگاه جدیدی به سیر تکاملی این کاوشگر در فیلم ” تبدیل شدن به کوستو ” می‌کند. آثار او نه تملق گرایانه است و نه افشاگر، بلکه نگاهی ظریف به علایق، دستاوردها، نقاط کور و تراژدی‌های او است. او از آرشیو فوق العاده‌ای از فیلم‌های تازه ترمیم شده خود در فیلم استفاده می‌کند.

بلفاست – Belfast

جودی دنچ، سیاران هیندز، کیتریونا بالف و جیمی دورنان در داستانی در مورد بلوغ از کنت برانا بازی می‌کنند. داستان در هیاهوی اواخر دهه 1960 ایرلند شمالی روی می‌دهد.

در سه دهه فیلمسازی خود، کنت برانا ما را وارد کمپین هنری پنجم در آگینکور، اتاق‌های آسمانی ثور در آسگارد، و دسیسه‌های قاتلی در قطار اکسپرس شرقی کرده است. آخرین اثر برانا در محیطی بسیار واقعی و آشنا برای این بازیگر، نویسنده و کارگردان پرکار خلق می‌شود. بلفاست که با الهام از شهر محل تولدش نامگذاری شده، شخصی‌ترین و تأثیرگذارترین فیلم برانا است.

یک فیلم درام درباره بلوغ در طول اتفاقات اواخر دهه 1960 ایرلند شمالی اتفاق می‌افتد. این فیلم داستان بادی جوان (جود هیل) را دنبال می‌کند. او درجریان مبارزات طبقه کارگر، تغییرات فرهنگی گسترده و خشونت‌های فرقه‌ای زندگی خود را پیش می‌برد. بادی رویای آینده‌ای پر زرق و برق را در سر می‌پروراند که او را از مشکلات دور خواهد کرد؛ اما در عین حال، او آرامش و تسلی را در پدر و مادری کاریزماتیک (جیمی دورنان) و ما (کایترونا بالف) و پدربزرگ و مادربزرگ‌های سرزنده و تاثیرگذار خود (سیاران هندز و جودی دنچ) پیدا می‌کند.

بندیکیشن – Benediction

آخرین اثر ترنس دیویس، تصویری غم انگیز و به همان اندازه مجلل از شاعر و سرباز انگلیسی زیگفرید ساسون در قرن بیستم است. ترنس دیویس نویسنده و کارگردان، آخرین بار در این جشنواره با فیلم زندگی نامه امیلی دیکنسون شوری خاموش (A Quiet Passion) حضور داشت. آخرین اثر دیویس، مانند همراهی برای فیلم سابق خود، پرتره‌ای مجلل از زیگفرید ساسون، شاعر انگلیسی قرن بیستم است. اولین بار است که این فیلمساز عشق بین مردان را به صراحت به تصویر کشیده است.

بندیکیشن یک جریان شاعرانه درباره آگاهی است که به جای ترتیب زمانی بر حافظه استوار است. دیویس تجربه ساسون از جنگ جهانی اول را در لایه‌های قهرمانانه، از دست دادن و ترومای غیرقابل وصف او بازسازی می‌کند. او به خاطر شجاعتش در جبهه غربی مدال گرفته است. تلاش وی برای اعتراض آگاهانه به جنگ منجر به بستری شدن وی در بیمارستان اسکاتلند می‌شود. جایی که وی با شاعر و سرباز ویلفرد اوون ملاقات می‌کند و از او راهنمایی می‌خواهد. دیویس زندگی ساسون را پس از جنگ به عنوان زنجیره‌ای از عاشقانه‌ها به ویژه با بازیگر و همسر ایور نوولو دنبال می‌کند. پرسش‌های مداوم در مورد هویت جنسی، اخلاق اجتماعی و یکپارچگی هنری و شخصی نیز بخشی از این بازسازی هستند. این تجربیات در نهایت منجر به گرویدن ساسون به مذهب کاتولیک شده است. در این میان تلاش وی برای برقراری ارتباط با پسرش نیز به عمق داستان افزوده است.

مطالب مرتبط: معرفی و بررسی فیلم خوشبختانه (Happily) + دانلود

کالین در سیاه و سفید – Colin in Black and White

سریال کوتاه آوا دو ورنی درباره منابع الهام بخش ورزشکار، کالین کپرنیک است. او زندگی خود را در حمایت از حقوق شهروندی به خطر انداخت.

کالین کپرنیک، مدافع سانفرانسیسکو 49ای‌آر‌اس، در هنگام پخش سرود ملی آمریکا در سال 2016 در سکوت زانو زد. این عمل سمبلیک در واکنش به تبعیض نژادی، آینده او را به عنوان یک ورزشکار حرفه‌ای در خطر قرار داد. او این کار را در اعتراض به خشونت پلیس علیه سیاه پوستان آمریکایی انجام داد. این واکنش یک ملت را دچار تفرقه کرد. رئیس جمهور سابق دونالد ترامپ، کمیسر کنونی NFL راجر گودل و صاحبان تیم او را غیرآمریکایی نامیدند. هری ادواردز فعال حقوق مدنی، فیلمساز آوا دو ورنی (وقتی ما را می‌بینند) و دیگر ورزشکاران سیاه پوست او را فعال مدنی نامیدند.

اقدام شجاعانه کپرنیک نژادپرستی نهفته در ورزش‌های حرفه‌ای را آشکار کرد. او هرگز بازی دیگری در NFL را آغاز نکرد؛ همچنین به نحوی بی سر و صدا توسط هر تیمی در لیگ به دلیل تحریک ورزشکاران سیاه پوست به شورش علیه مالکان و مدیران سفیدپوست در لیست سیاه قرار گرفت. پنج سال بعد، کاپرنیک و دو ورنی با این فیلم، بیداری نوجوان را برای مخاطبان به ارمغان می‌آورند. این سریال با نویسندگی مشترک و تهیه کنندگی مشترک مایکل استاربری ساخته شده است. نقش کالین جوان را جیدن مایکل (Wonderstruck و The Get Down) بازی می‌کند.

داستان زندگی کالین را در میان ناامنی‌ها، پیچیدگی‌ها و آگاهی‌های او را در حین رسیدن به جوانی روایت می‌شود. او در کودکی توسط خانواده‌ای با والدینی با نژادهای مختلف به فرزندی قبول شده است و در محله‌ای عمدتاٌ سفیدپوست در کالیفرنیا بزرگ شده است. نقش پدر و مادر او را مری لوئیس پارکر و نیک آفرمن بازی می‌کنند.

اوان هنسون عزیز – Dear Evan Hansen

جولیان مور و بن پلات در این اقتباس از موزیکال استیون لوونسون برنده جایزه تونی، در فیلمی درباره نوجوانی، اندوه و تعالی روحی ایفای نقش کرده‌اند.

این فیلم برنده شش جایزه تونی از جمله بهترین فیلم موزیکال، بهترین موسیقی متن و بهترین بازیگر نقش اول مرد موزیکال برای بازیگر نقش بن پلات است. ” ایوان هانسن عزیز ” با تمام وجود و با الهام از ریشه‌های برادوی خود به پرده نمایش خواهد آمد. کارگردان استفان چبوسکی یکی از بهترین درام‌های معاصر در مورد نوجوانی و مزایای گوشه‌گیر بودن را ساخته است. این فیلم در جشنواره سال 2012 به نمایش درآمد. او همان بینش را در این‌جا نیز به ارمغان می‌آورد. این‌که چگونه می‌توان زخم‌های ناپیدا را در آهنگی باشکوه بیان کرد و شاید حتی التیام بخشید.

ایوان هانسن (پلات) دانش آموز دبیرستانی از اختلال اضطراب اجتماعی رنج می‌برد. ایوان با توصیه روانکاو خود نامه‌هایی برای خود می‌نویسد تا بتواند چیزهای خوب زندگی خود را بشناسد. یکی از آن‌ها همکلاسی‌اش زوئی (کیتلین دیور)، است که او علاقه زیادی به وی دارد. یک برخورد سرنوشت ساز با برادر زوئی، کانر (کلتون رایان، که نقش او را در طراحی صحنه نیز باید ستود)، ایوان را در موقعیت ناخوشایندی قرار می‌دهد. این نامه نگاری، خود فرصتی غیر قابل مقاومت برای فریب فراهم می‌کند. ایوان دوستی‌ای را که هرگز وجود نداشت، ایجاد می‌کند و زندگی جدیدی را برای خود رقم می‌زند. رفاقتی که هر لحظه ممکن است از بین برود.

برخورد –  Encounter

مایکل پیرس، کارگردان بریتانیایی  متخصص تعلیق، خیال پرداز و به شکل ترسناکی تاثیرگذار است. فیلم قبلی او هیولا (Beast) در دوره هفدهم TIFF  رقابت می‌کرد و فیلم جدید او ما را وارد دنیایی می‌کند که هر برخوردی می‌تواند مخاطره آمیز باشد. این فیلم با اجرای نقش اول نفس‌گیر از ریز احمد (Riz Ahmed)، یک تریلر برای عصر تفاوت‌های فرهنگی و تهدید بی‌پایان وجودی است.

ملک خان (احمد) که دریانوردی درجه‌دار است، برای تشخیص خطر آموزش دیده است. با این حال، اگر این خطر امری معمولی به نظر برسد، چطور؟ مالک حشره می‌بیند. حشرات شیطانی، حشراتی فرازمینی که به نظر می‌رسد کنترل افراد را یکی پس از دیگری در دست گرفته‌اند. مالک نمی‌تواند دنیا را متقاعد کند که زنگ خطر را به صدا درآورد، اما حداقل می‌تواند از دو پسر جوان خود در برابر این حمله انگلی محافظت کند. برای این محافظت ممکن است او مجبور به ربودن آن‌ها از خانه همسر سابق خود باشد.

با نویسندگی جو بارتون (اولین نمایش جهانی فیلم آیین TIFF ’17 “The Ritual”)، پیرس قدم بزرگی در فیلم‌سازی در مقیاس بزرگ برداشته است. او با الهام از کلاسیک‌های این ژانر مانند حمله جسد دزدها (Invasion of the Body Snatchers)، به طرز شگفت انگیزی صحنه‌های مسحور کننده را با درام شخصیت محور ترکیب می‌کند. فیلم به لحاظ بصری هم زیبا و تکان دهنده است. فضای ترسناک آمریکایی فیلم برای مخاطب هم آشنا و هم آزاردهنده است.

چشمان تامی فای – The Eyes of Tammy Faye

در این پرتره انسانی از ظهور و سقوط امپراتوری شبکه بکر (Bakker)، جسیکا چستین در نقش تامی فای بکر واعظ پرشور بازی می‌کند. او با فیلم  بخشیده شده (The Forgiven) نیز در جشنواره حضور دارد. وی در اجرایی فریبنده‌ای که از کیمیاگری کمترنیست، به تامی فای باکر، خواننده و واعظ پرشور تبدیل می‌شود. زنی که در کنار همسرش جیم بکر (اندرو گارفیلد)،  یک امپراتوری چند میلیون دلاری را بنا کرد. سقوط خیره کننده بیکرز از عرش، تامی فای را در کانون توجه رسانه‌ها قرار داد. انتخاب آرایش و گریم او همیشه مورد تمسخر در برنامه‌های گفتگوی شبانه و اسکچ کمدی‌ها بود؛ چیزی که جایگاه او را در فرهنگ عامه تقویت کرد.

کارگردان بیمار بزرگ (The Big Sick) مایکل شوالتر، پرتره انسان دوستانه تامی فای را با صداقت و دلسوزی ترسیم کرده است؛ از آغاز متواضعانه او به عنوان تنها فرزند مخفی شده از اولین ازدواج ناموفق مادرش گرفته تا رابطه عاشقانه غیر منتظره و پرشور او با جیم در کالج. با یکدیگر، آن‌ها پيام و شیوه ارائه انجيل را طوری اصلاح كردند كه پيروان زيادي پیدا کرد. در اوج موفقيت این افراد موفق شدند عده‌ زیادی را به تماشای شبكه ماهواره و پارك هریتج یو‌اس‌ای بکشانند. همه چیز تا پیش از اين‌كه جيم به خاطر كلاهبرداري از بينندگان و خیرین در سال 1989 مجرم شناخته شود به خوبی پیش می‌رفت.

بخشیده شده – The Forgiven

جسیکا چستین و رالف فینس یک اجرای قدرتمند را در این درام پرتنش درباره عواقب خطرناک آخر هفته بد در مراکش، ارائه کرده‌اند.

جسیکا چستین، رالف فینس، کیلب لندری جونز، کریستوفر ابوت، سعد تقماوی و ماری خوزه کروز، گروه پرستاره بازیگران این فیلم را تشکیل می‌دهند. داستان درباره یک هجوم وحشانه به درون لذت، گناه و شناخت در اعماق صحرای مراکش است. جسیکا چستین با فیلم ” چشم‌های تامی فای ” نیز در جشنواره حضور دارد.

در آستانه طلاق، زوج ثروتمند دیوید (فینس) و جو (چستین) در راه یک مهمانی مجلل آخر هفته هستند و به طور تصادفی یک جوان مراکشی را زیر کرده و او را کشته‌اند. مردی که از راه فروش فسیل در کنار جاده امرار معاش می‌کند. آن‌ها جسد او را در اتومبیل خود می‌گذارند و به مهمانی در عمارتی می‌رسند که توسط یک زوج همجنسگرا میزبانی می‌شود. هنگامی که جسد در جایی در داخل ویلا مخفی می‌شود، افراد مهمانی به سیرکی از رقص، مواد مخدر و فساد باز می‌گردند. صبح روز بعد، غوغا می‌شود زیرا دیوید مجبور می‌شود با پدر پسر و سرنوشت خود رو به رو شود. برای دیگران اما مهمانی باید ادامه پیدا کند.

خانه خوب – The Good House

سیگورنی ویور و کوین کلاین در این درام به کارگردانان مایا فوربز و والاس ولودارسکی،  نقش دو عاشق قدیمی را بازی می‌کنند که آتش عشق آن‌ها دوباره روشن می‌شود. ” من به یک سال خوب نیاز دارم “. این جمله‌ای است که هیلدی (سیگورنی ویور) به زبان می‌آورد. وقتی او این جمله را بیان می‌کند، در مورد چشم انداز خود به عنوان یک فروشنده مسکن صحبت می‌کند. اما یک مفهوم ناگفته نیز وجود دارد، این که بهترین سال‌های زندگی او ممکن است گذشته باشند. او جسور، بی‌پروا و در راه و رسم زندگی در شهر مرفه خود در نیوانگلند، متبحر است. هرج و مرج به سختی کنترل شده زندگی هیلدی برای دوستان و خانواده اش بیش از حد آشنا است. سوخت آن هم همینطور: مشروبات الکلی.

فیلمنامه نویسان پیشکسوت مایا فوربس (که کارگردان فیلم ” خرس بی نهایت قطبی ” نیز بود) و والاس وولودارسکی این فیلم را از رمان آن لیری اقتباس و کارگردانی کرده‌اند. اقتباسی به عنوان مشاهده‌ای عمیق از زنی با جذابیت فراوان است. زنی که در عین حال همیشه آماده است تا موفقیت خود را با از دست دادن روحیه‌اش، خراب کند. با دیدن این خطر، خانواده او دست به مداخله‌ای می‌زنند که اتفاقاٌ به خوبی پیش می‌رود.

گناهکار – The Guilty

جیک گیلنهال در تریلر آنتوان فوکوا، داستانی در مورد یک مرکز اوژانس درصبح یازده سپتامبر، ایفای نقش می‌کند. از نویسنده اکشن همه فن حریف آنتوان فوکوا فیلم روز تعلیم (The Training Day) نیز در بخش Rewind  جشنواره به نمایش درآمده است. او در فیلم جدید خود دوباره با جیک گیلنهال، ستاره ” Southpaw ” همکاری کرده است. فیلمی جدید او اثری جذاب در مورد تقلای یک مامور اورژانس برای نجات تمام تماس گیرندگان پریشان روز یازده سپتامبر است. داستان فیلم در زمان واقعی در یک مرکز اعزام اورژانس در زمان واقعی و در 911 روی می‌دهد.” گناهکار ” فوکوا به خوبی از عهده به ثمر رساندن ایده داستان بر آمده است؛ چیزی که بدون یک اجرای نیرومند دیگر از جیک گیلنهال میسر نبود.

با گسترش آتش سوزی به سمت لس آنجلس، افسر پلیس بدخلق بایلر (گیلنهال)، درگیر یک شیفت کاری کابوس‌وار از پاسخ به تماس‌های اضطراری می‌شود. یک شیفت تنبیهی که وی در آستانه یک جلسه انضباطی قریب الوقوع دریافت کرده است. به زودی سرخوردگی او از این اتفاقات با تماس مرموز زنی (رایلی کیو) که به نظر می‌رسد قصد تماس با فرزندش را دارد، قطع می‌شود. آن زن در واقع مشغول گزارش دادن ربوده شدن خود است. جو سعی می‌کند از سرنخ‌های ناچیز موجود، نتیجه‌ای منطقی بگیرد. وی همچنین تمام مهارت و استعداد خود را به کار می‌گیرد تا به آن زن اطمینان دهد از امنیت کامل برخوردار است. با آشکار شدن ابعاد جنایت، وضعیت روانی خود جو شروع به تحلیل رفتن می‌کند. او مجبور می‌شود در این بین با مشکلات درونی خود نیز رو به رو شود.

انسان‌ها – The Humans

استیون یون، بینی فلدشتاین و ریچارد جنکینز در اقتباس داستان استفان کارام، یک درام خانوادگی در مورد چند نسل و برنده جایزه تونی ایفای نقش می‌کنند.

اولین تجربه کارگردانی استفان کارام اقتباسی از فیلم‌نامه‌ای است که خود او نوشته است. داستان در مورد یک مهمانی شام روز شکرگزاری است که نمی‌خواهید آن را از دست بدهید. فیلمی که با اجراهایی تلخ، خنده دار و زنده از مجموعه‌ای از بازیگران بی عیب و نقص همراه شده است. ایمی شومر، بینی فلداشتاین، جیک گیلنهال و ریچارد جنکینز کاندید اسکار، استیون یئون و جون اسکیب بازیگران این فیلم هستند.” انسان‌ها ” پیچیدگی‌های احساسی یک خانواده طبقه کارگر را که به سنت، جدال و وفاداری‌های تزلزل ناپذیر وابسته است، دنبال می‌کند.

بریجید بلیک (فلدشتاین) و دوست پسرش ریچارد (یون) به تازگی به یک خانه دوبلکس قدیمی در محله چینی منهتن نقل مکان کرده‌اند. قبل از این‌که آن‌ها مستقر شوند، والدین بریجید اریک (جنکینز) و دیردر (هادیشل)، به همراه مادر مبتلا به آلزایمر اریک (اسکایب)، از شهر خود به منظور جشن شکرگزاری به آن‌جا می‌آیند. خواهر بزرگ بریجید ایمی (شومر) نیز هم‌زمان از فیلادلفیا به آن‌جا می‌آید. همان‌طور که بعد از ظهر آن روز ادامه پیدا می‌کند دریچارد که بیش از حد مودب است سعی می‌کند خود را با آشپزی سرگرم ‌کند. در مقابل بلیک راحت است و خود را درگیر دست اداختن‌های خانوادگی می‌کند. در این بین گلایه‌های قدیمی دوباره زنده شده و حرف‌های سخت ناگفته، بیان می‌شوند.

ناهموار – Jagged

آلانیس موریست در این مستند جدید از آلیسون کلیمن (Ai Weiwei: Never Sorry) رشد خود دهه 1990 به عنوان یک ستاره راک را به یاد می‌آورد. موریست در این مستند نگاهی صریح به زن و جوان بودن در دنیایی پر از ستاره‌های مرد می‌کند. این خواننده کانادایی قبلا یک خواننده پاپ نوجوان در کشور خود بود. او تنها 21 سال داشت که آلبومش ” Jagged Little Pill ” در سال 1995 در صدر رتبه بندی‌های المللی قرار گرفت. آلبومی که با هیت‌هایی مثل” You Oughta Know ” ,“Ironic” و ” hand in my pocket ” بر سر زبان‌ها افتاد. امروزه این ترانه‌ها، سرودهای ملی فمینیستی آلت-راک و از ارکان موزیکال‌های برادوی محسوب می‌شوند. موریست با توانایی بازنگری  گذشته می‌تواند خوبی‌ها، بدی‌ها و زشتی‌های آن دوران را در زندگی و حرفه خود به یاد آورد.

آلیسون کلیمن فیلمساز، پرتره‌های مستند غیر قابل حذف هنرمندانی مانند آی وی‌وی و کارمن هررا را خلق کرده است. شیوه مصاحبه حساس او به موریست فضای لازم را می‌هد تا در مورد سفر خود از اتاوا به هالیوود و سراسر جهان تامل کند. این فیلم دیدگاه‌های مکملی از اعضای مرد گروه که با موریست به تور رفته‌اند را نیز ضمیمه می‌کند. جایی که اعضای گروه در سختی‌های اجرا در برابر یک جمعیت عظیم از یک شهر به شهر دیگر با یکدیگر پیوند عمیقی برقرار کردند. ما حرف‌‌های طرفداران او مانند شرلی منسون نوازنده ” Garbage “، حنیف عبدالرقیبِ منتقد و فیلمساز، کوین اسمیت را نیز می‌شنویم. حرف‌هایی در مورد توانایی‌های موریست به عنوان یک آهنگساز بیان می‌شوند. کوین اسمیت، موریست را در فیلم ” Dogma ” خود برای بازی در نقش خدا انتخاب کرده بود.

بانوی خوب –  Good Madam- Mlungu wam

بانوی خوب -  Good Madam- Mlungu wam
بانوی خوب –  Good Madam- Mlungu wam

بقایای برده داری دوران آپارتاید با میراث زمین خواری استعماری در کمدی ترسناک جنا کاتو باس، نویسنده اهل آفریقای جنوبی، ترکیب می‌شوند.

از جنا کاتو باس قبلاٌ فیلم‌های‌های ” فانتزی ” و ” فلت لند ” هر دو در فستیوال به نمایش درآمده‌اند. او در فیلم جدید خود، میراث زمین خواری‌های استعماری آفریقای جنوبی و بردگی سیاه پوستان برای کارفرمایان سفیدپوست را به یک تریلر روانشناختی تبدیل می‌کند. این فیلم به طور همزمان توسط او و بابلاوا بارتمن (Babalwa Baartman) نوشته شده است. “ملونگو وام” با خشونت روزمره‌ای سر و کار دارد که مدت‌ها پس از پایان آپارتاید هنوز در مسائل سیاسی کشور پررنگ است.

تسیدی (چومیسا کوزا) مادربزرگش یعنی زنی که او را تربیت کرد را از دست می‌دهد. بعد از این او و دخترش مجبور می‌شوند با مادر جدا شده تسیدی، ماویس (نوسیفو متبه) زندگی کنند. او بیشتر زمان زندگی تسیدی در حومه ثروتمند کیپ تاون زندگی و کار کرده است. تسیدی در آن‌جا املاک وسیع خاطرات محو شده دوران کودکی خود، متعلق به دایان (جنیفر بوراین) را پیدا می‌کند. دایان بانوی بیمار، مرموز و سفید پوست ماویس است.

آن خانه نسبت به آنچه او به یاد می‌آورد، ترسناک‌تر است. ماویس نیز بیشتر از گذشته در روزهای افسانه‌ای دموکراسی آفریقای جنوبی، شیفته دایان است. تسییدی از رنج‌های درهم تنیده گذشته خود می‌گذرد تا سعی کند ماویس را متقاعد کند که لیاقت او بیشتر از این‌هاست. تسیدی وقتی موفق نمی‌شود حتی فکر می‌کند که این موضوع را با برادرش مطرح کند. برادری که بر خلاف او، توسط دایان پذیرفته شده و با فرزندان او بزرگ شده است. در نهایت، ماویس توضیح می‌دهد اگر دایان بمیرد، آن‌ها جایی برای رفتن ندارند. خانه بانوی خوب تنها خانه‌ای است که وی در حال حاضر در اختیار دارد.

داستان مونتانا -Montana Story

داستان مونتانا -Montana Story
داستان مونتانا -Montana Story

دو خواهر و برادر برای نگهداری از پدر بیمار خود به مزرعه خانوادگی باز می‌گردند. آن‌ها قرار است در جدیدترین اثر اسکات مک گیی و دیوید سیگل باید با حقایق دردناکی رو به رو شوند.

از بخیه (Suture) ” و پایان عمیق (The deep end) گرفته تا فصل زنبورها (Bee season)، عدم قطعیت (Uncertainty) و  آن چه مایسی می‌دانست (What maisie knew)، اسکات مک گیی و دیوید سیگل مسیر بی نظیری را در سینمای آمریکا ترسیم کرده‌اند. آن‌ها با تسلط بر جنبه‌های فرمی تجربی فیلم، قصه گویی برای مخاطب عام را نیز کاوش کرده‌اند. آن‌ها تقریباً مانند شخصیت‌های دوگانه ای در درون خود عمل کرده‌اند.

با این حال، برای تماشاگران، در فیلم‌های مک گی سیگل یکپارچگی لازم وجود دارد. در ” داستان مونتانا “، اوون تیگ نقش کال تورن را بازی می‌کند. مرد جوانی که به مزرعه خانوادگی می‌رود تا در کنار پدر بیمار خود، وید باشد. یک پرستار مهاجر، آس (گیلبرت اوور)، برای مراقبت از پیرمرد استخدام شده است. کارمند قدیمی والنتینا (کیمبرلی گررو) نیز سعی می‌کند تا املاک وسیع آن‌ها را مدیریت کند. وید بدهی سنگینی به بانک را به خانواده‌اش تحمیل کرده است. کال هم آمادگی به دست گرفتن سکان خانواده را ندارد. پاسخ او به این سوال که با اسب‌هایشان چه کار کنند، خواهرش را خشمگین می‌کند. خواهرشان آنه ارین (هیلی لو ریچاردسون) به تازگی از شرق آمده است. صحنه برای یک درگیری ابدی آماده شده است؛ چیزی که کال و ارین را مجبور می‌کند یکدیگر را به معنای واقعی کلمه ببینند.

نجات – The Rescue

کارگردانان برنده اسکار، ای. چای. واسارهلی E. Chai Vasarhelyi)) و جیمی چین ((Jimmy Chin به جزئیات نجات تیم فوتبال تایلندی که به مدت 16 روز در غاری به دام افتاده بود، پرداخته‌اند. 12 فوتبالیست جوان و مربی آن‌ها در سیل باران‌های موسمی در غاری در تایلند گرفتار شدند. در این میان جهان به مدت 16 روز نظاره گر گزارش خبرنگاران از خارج از منطقه نجات بود. اکنون ما از دید غواصان تایلندی و بین المللی نجات، چشم اندازی را می‌بینیم که هیچ خبرنگاری پیش از این نتوانسته است به آن نگاه کند. این فیلم شامل تصاویری دیده نشده از لنزهای دوربین تیم نجات است.

الیزابت چای واسارهلی و جیمی چین (انفرادی آزاد) فیلمسازان برنده اسکار متخصص نشان دادن داستان‌های انسانی پشت اتفاقات باورنکردنی هستند. ماموریت غار تایلند نیازمند پیمایش چهار کیلومتر از معابر سیل زده بود که برخی از آن‌ها به سختی از بدن انسان بزرگ‌تر بودند. نخبه ترین تیم‌های نجات جهان نیز هرگز برای آن شرایط تمرین نکرده بودند. به منظور تکمیل تخصص محلی خود، نیروهای ویژه تایلند با مجموعه‌ای بین المللی از متخصصان غارپیمایی همکاری کردند. از جمله آن‌ها می‌توان به غواصان بریتانیایی ریک استانتون و جان وولانتن اشاره کرد.

سار – The Starling

ملیسا مک کارتی، کریس اودوود و کوین کلاین در داستان تلخ و شیرین تئودور ملفی از زوجی که در تلاش برای عبور از غم دست دادن هستند، بازی می‌کنند.

ملیسا مک کارتی مدت‌هاست ثابت کرده است که می‌تواند هم کمدی و هم درام دلخراش را به خوبی بازی کند. او در همکاری مجدد با تئودور ملفی، کارگردان ” سنت وینسنت ” و بازیگران فرعی فوق العاده، نقش پیچیده ای را بازی می‌کند. نقشی که بر اساس زمان بندی بی عیب و نقص و غرایز احساسی او بنا شده است.

لیلی (مک کارتی) کسی است که همیشه هنگامی که اوضاع برای خانواده اش به خوبی پیش نمی‌رود، کنترل خود را به خوبی حفظ می‌کند. بیش از یک سال می گذرد که او و همسرش جک (کریس اودود) دختر شیرخوار خود را از دست داده‌اند. غم و اندوه بر جک غلبه کرده و او در حال بهبودی در یک کلینیک روانپزشکی است. لیلی کار خود را در مغازه خواربار فروشی نگه داشته است. او املاک وسیع روستایی خانواده را نیز حفظ کرده است. وی همچنین وفادارانه هر هفته مسیر دو ساعته‌ای را برای دیدار با شوهرش طی می‌کند.

مطالب مرتبط: معرفی و بررسی فیلم جوخه انتحار (The Suicide Squad) + دانلود 

غروب – sundown

تیم راث در این درام مهیج به نویسندگی و کارگردانی میشل فرانکو ایفای نقش کرده است. درامی درباره یک بریتانیایی ثروتمند که تلاش می‌کند در تعطیلات در آکاپولکو زندگی  پیشین خود را رها کند. تیم راث، با ” جزیره برگمن ” نیز در جشنواره حضور دارد.

از بیرون به نظر می‌رسد که نیل بنت، یک ثروتمند بریتانیایی که با عزیزان خود در یک تفریحگاه لوکس در آکاپولکو در حال تعطیلات است، هیچ چیز نمی‌خواهد؛ تا این که، یک تماس تلفنی بت نیل را در هم می‌شکند. یک مرگ در خانواده رخ داده است و او، خواهرش آلیسون (شارلوت گینزبورگ) و بچه‌ها باید فوراً به لندن بازگردند.

در فرودگاه، درست قبل از پرواز آن‌ها، نیل وانمود می‌کند که گذرنامه خود را در استراحتگاه فراموش کرده است. او اصرار دارد که دیگران پیش از او بروند. او می‌گوید با پرواز بعدی خواهد آمد. در عوض، نیل به هتلی مقرون به صرفه می‌رود. در ساحل آبجو می‌نوشد و با دختری محلی زیبایی به نام برنیس (ایازوا لاریوس) آشنا می‌شود. سپس شروع به سر هم کردن دلایلی برای تاخیر در بازگشت به خانه می‌کند. نیل چه می‌کند؟ تا چه مدت می‌تواند در خارج از کشور بماند در حالی که خانواده اش ناراحت هستند و با مسائل حقوقی دست و پنجه نرم می‌کنند؟ و اگر اوضاع از بد به بدتر تبدیل شود چه؟

بازمانده – The Survivor

در درام بیوگرافی بری لوینسون، بن فاستر را در نقش هری بوکسور مشاهده می‌کنیم. به نظر می‌رسد او پس از مبارزه برای زنده ماندن در اردوگاه‌های کار اجباری جنگ جهانی دوم، تلاش می‌کند به زندگی کردن ادامه دهد.

بن فاستر در فیلم‌هایی مانند ردی باقی نگذار (leave no trace) ، اگر سنگ از آسمان ببارد (Hell or high water) و پیغام رسان Messenger) (The اجراهای عمیقی را یکی پس از دیگری ارائه کرده است. در ” بازمانده ” او نقش اصلی را به عنوان یک مرد خمیده و زخمی را بازی می‌کند که علی رغم تمامی این زخم‌ها هرگز تجربه هولوکاست او را درهم نشکسته است. این فیلم برجسته بری لوینسون، بر اساس یک داستان واقعی، اثبات غیرقابل انکاری بر این واقعیت است که فاستر یکی از بهترین بازیگران نسل خود است.

وقتی نازی‌ها به لهستان حمله می‌کنند، هری هفت (فاستر) که یهودی است به اردوگاه کشتار آشویتس فرستاده می‌شود. او یک مرد قدرتمند است. بنابراین یک افسر جذاب اما سادیست (بیلی مگنوسن) به او یک پیشنهادی غیرممکن می‌دهد. با زندانیان دیگر در رینگ بوکس برای سرگرمی مقامات بجنگد یا بمیرد. برنده این مسابقه زنده می‌ماند تا دوباره مبارزه کند. بازنده مورد اصابت گلوله قرار می‌گیرد یا به محفظه گاز فرستاده می‌شود. اراده زندگی هری او را تا کجا می‌برد؟ او برای فرار از مرگ در اطرافش چه خواهد کرد؟

مطالب مرتبط: معرفی و بررسی فیلم فیلم سریع و خشن 9: حماسه سریع (F9: The Fast Saga) + دانلود 

تو مادر من نیستی – You Are Not My Mother

تو مادر من نیستی - You Are Not My Mother
تو مادر من نیستی – You Are Not My Mother

یک فیلم وحشتناک عامیانه ایرلندی که در آن مادر یک دختر نوجوان مفقود می‌شود. او پس از مدتی بازمی‌گردد اما با تغییر شخصیتی عجیب و غریب.

اتفاق عجیبی برای آنجلا (کارولین برکن) افتاده است. دختر نوجوانش چار (هازل دوپ) از این مطمئن است. از زمانی که مادر مجردش بعد از غیبتی غیرقابل توضیح به خانه بازگشته، دچار تغییرات جزئی در وضعیت بدن، شخصیت و اشتها شده است. تفاوت‌ها در ابتدا به سادگی پذیرفته می‌شوند. قبل از ناپدید شدن، آنجلا نمی‌توانست راه برود. او همچنین از مسئولیت‌های خود به عنوان مادر در برابر برادر یا مادر خود دوری می‌کرد. اما با تغییر فزاینده رفتار آنجلا، کنجکاوی چار به سرعت به ترس تبدیل می‌شود. زیرا یک احتمال نگران کننده کم کم رنگ واقعیت را به خود می‌گیرد؛ بنابراین یک سناریوی وحشتناک اضطراب آور پیش می‌آید. سناریویی که به آرامی یک ناهماهنگی ویرانگر برای مخاطب خود ایجاد می‌کند، چیزی که می‌تواند هنگام مراقبت از یک عضو خانواده با بیماری روانی رخ دهد.

براکن در نقش آنجلا حضوری ابهام آمیز دارد. او شخصیتی غیر قابل پیش بینی را تجسم می‌کند که برای داپ به شکل ترسناکی هر روز ناشناخته‌تر می‌شود. چار احساس ترس و عشق همزمان نسبت به مادرش را در کنار آسیب پذیری خود تجربه می‌کند. خیلی زود اسرار سرکوب شده خانواده شروع به فاش شدن می‌کند؛ در نتیجه همه چیز از آن‌چه تصور می‌شد نیز ترسناک‌تر می‌شود. نویسنده و کارگردان کیت دولان، عاملی ماوراء طبیعی را به کار می‌گیرد که ریشه در بخش‌های شوم داستان‌های فولکلور ایرلندی دارد.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

بخش های ضروری علامت گذاری شده اند *